رجال معاصر- مردان و زنان نامدار ایران - ۱۹
فروغی و سیاستمداری وفادار
او در ۶ سال آخر حکومت رضاشاه مغضوب و خانهنشین بود، ولی هیچ گاه پشت به حکومت پهلوی نکرد. چنانکه با آغاز یورش متفقین به ایران در شهریور ۲۰ رضاشاه که حکومتش را در شرف نابودی میدید با اشاراتی که به وی شد پناه به تاجبخش خود برد و با رفتن به منزل فروغی شاید عذر تقصیر آورد و ناراحتی از دل پیرمرد بیرون کرد. عذر تقصیری که پذیرفته شد و پنجم شهریور ماه کرسی نخستوزیری برایش مهیا شد و حکومت انتقالی شروع به کار کرد. رضاخان با دلی پر امید به تبعید رفت و مطمئن بود که فروغی به اندازه کافی هوای پسرش را دارد. فروغی هم امانتدار خوبی بود و با ترفندها و ارتباطات قویاش با متفقین تاج و تخت پهلوی را حفظ کرد و به آنها ثابت کرد که کسی بهتر از محمدرضا برای سلطنت ایران پیدا نمیشود. سلطنتی که ۳۷ سال بعد ادامه یافت و فروغی بیش از یک سال و نیم آن را درک نکرد.
محمدعلی فرزند محمدحسین ذکاءالملک است. پدرش از نویسندگان و فضلای دوره قاجار است که در اشعارش فروغی تخلص میکرد؛ تخلصی که بعدها به نام خانوادگی تبدیل شد.
این خاندان، خاندانی تاجرپیشه و ریشهدار بود که نسلهای گذشته آن را با سند معتبر تا دوره شاهعباس بزرگ شمردهاند. پدرش از همان ابتدا به علت معلوماتش در دربار مستقر بود و پس از طی مراحل دیوانی و مترجمی شاه به ریاست دارالترجمه و معاونت آن منصوب شد. وی بعدها به انتشار مجله تربیت پرداخت و تا آخر رییس مدرسه سیاسی بود. وی در سال ۱۳۲۶ ق و پس از درک مشروطه درگذشت. محمدعلی در کنار پدر آموزشهای اولیه را فرا گرفت و از شاگردان دارالفنون شد و به آموختن طب پرداخت. درسی که به مذاق وی خوش ننشست بدین لحاظ از این رشته خارج شد و به ادبیات و فلسفه روی آورد. زبانهای فرانسه و انگلیسی را تکمیل کرد و در سال آخر حکومت ناصری به استخدام وزارت انطباعات درآمد. در هفتهنامه پدرش ــ تربیت ــ نویسنده پرکاری شد. با تاسیس مدرسه علوم سیاسی و ریاست پدرش بر آن به سمت معلمی آن مدرسه درآمد.
کار که به مشروطه رسید با درخواست صنیعالدوله اولین رییس مجلس، امور دبیرخانه مجلس را بنیاد نهاد. با مرگ پدرش به سال 1326 لقب پدر ـــ ذکاءالملک ـــ را به دستور محمدعلی شاه دریافت کرد. آنچه معلوم است وی در این سال به فراماسونری وارد شد و در لژ بیداری به فعالیت پرداخت. لژی که حلقه آنان تا سالها بعد امور مهم مملکتی را بر عهده داشت. پس از استبداد صغیر وی از سوی تهرانیان به وکالت انتخاب شد و چنان رشدی نمود که به سال 1328ق به جای مستشارالدوله صادق ریاست مجلس یافت. اولین وزارت وی در کابینه صمصامالسلطنه به عنوان وزیر دارایی بود. از آن پس همای وزارت همیشه بر شانههای ذکاءالملک لانه کرد.کودتای سوم حوت زمینهساز تغییرات شگرف بعدی شد. فروغی در دارودسته کودتاچیان افتاد و زمینه صعود رضاخان به سلطنت را فراهم کرد. روز نهم آبان 1304 که خلع قاجاریه اعلام شد و حکومت موقتی به سردار سپه رسید فروغی به پاداش فعالیتهایش به کفالت ریاستالوزرایی انتخاب شد. در این زمان وی مجلس موسسان را به راه انداخت و رسما رضاشاه و خاندان پهلوی را به سلطنت رساند. هرچند وی مجددا به نخستوزیری رسید، ولی جمعا زمامداری وی بیش از 6 ماه دوام نیاورد. تا
سال 1312 مقام و منصبهای مهمی را عهدهدار بود تا اینکه به سال 1312 مجددا به نخستوزیری رسید و تا آذر 1314 بر سر کار باقی ماند. این روز، آخرین روزِ خوش فروغی بود. به علت اعلام کشف حجاب و شورش در مسجد گوهرشاد محمدعلی اسدی پدر دامادش محکوم به مرگ شد، محکومیت و نارضایتی رضاشاه چنان سخت بود که میانجیگری فروغی هم بیتاثیر بود. نامه تسلیت فروغی به دامادش که به دست اداره سانسور افتاد و شعری که در آن بود چنان رضاشاه را غضبناک کرد که پست نخستوزیری تباه شد. آن شعر این بود:
در کف شیر نر خونخوارهای غیر تسلیم و رضا کو چارهای؟
این دوره، دوره خانهنشینی فروغی است و به قول برخی بهترین دوره زندگی علمی اوست. کتابهایی در این دوره نوشته یا تصحیح شده که هنوز هم پس از گذشت سالها تا به امروز از منابع مهم است. شاید خیری در این کار بود که وی در این شش سال خانهنشینی بتواند اندکی از اشتباههای سیاسی خود را جبران کند. هر چند که تا حدودی جبران کرد ولی سیاست جهانی چندان یار و یاور وی نبود. آغاز جنگ جهانی دوم و ورود پای متفقین به ایران، پای وی را مجددا به سیاست باز کرد. نخستوزیر ایران شد، پیمان سهجانبه را امضا کرد و حکومت پهلوی را در نسل دوم آن تثبیت کرد. سال 1321 سال مرگ وی بود.
منبع: ماهنامه بهارستان
ارسال نظر