بخش دیگری از نامه‌های ریدربولارد سفیر انگلستان در ایران به وزارتخانه متبوعش را می‌خوانید: تهران- ۲۹مهر۱۳۲۰

شب گذشته سه فرزند دکتر دیویس پزشک سفارتخانه ما نامه‌ای را که ژنرال ویول به آنان نوشته است مثل یک یادگار مقدس به من نشان دادند. بچه‌ها از من خواهش کرده بودند که در موقع اقامت ژنرال نزد من امضای او را برای آلبوم‌های مخصوص جمع‌آوری امضایشان بگیرم. روز بعد برای قدردانی از موافقت ژنرال برایش گل‌هایی آوردند. ژنرال اسامی بچه‌ها را از من گرفت و گفت که برایشان نامه خواهد نوشت؛ و واقعا هم این کار را می‌کند. به علاوه وقتی چند ساعت در کراچی بوده، سعی می‌کند برای فرستادن نامه‌ها یک جوان بلژیکی را- پسر وزیر مختار بلژیک در اینجا که در ارتش هند است- پیدا کند و به من نوشت که به بچه‌ها بگویم از اینکه موفق نشده متاسف است. این در حالی است که ژنرال یک آجودان مخصوص برای یادآوری این نوع چیزها و یادداشت کردن آنها و تلفن کردن و به‌طور کلی اداره کردن امور خود در اختیار دارد.این قضیه مرا به یاد «تحت بررسی مجدد قرار دادن» تصمیم در مورد عدم تقاضا از ارتش برای یک آجودان انداخت و آن وقتی بود که متوجه شدم ژنرال نوویکف فرمانده ارتش روسیه در اینجا یک خانم افسر ستاد به عنوان آجودان مخصوص در اختیار دارد. خانم سروانی که به جز دندان‌های طلایی‌اش بی‌نهایت زیبا بود و مژگانی شبیه یک ستاره سینما داشت، با این تفاوت که بدلی نبود. چون ژنرالی که پیشنهاد کرده بود آجودانش را به من قرض بدهد، این موجود مکش مرگ ما را می‌شناخت، به فکر مخابره این مطلب افتادم: «بالاخره به آجودان علاقه‌مند شدم، اما از نوع نوویکف ارجحیت دارد، مژگانش هم بلند باشد اشکالی ندارد.»من عده‌ای میهمان جالب دارم. چندین روز سرمهندس واحد سلطنتی (یک موسیقیدان و در عین حال سنگرساز) از هند و سنگرساز ارشدی از عراق نزد من اقامت داشتند. حالا سر والتر مانکتن که وزارت اطلاعات را زیر نظر برندان براکن اداره می‌کند میهمان من است و بودن او در اینجا باعث افتخار است. او در [کالج] بیلیول تحصیل کرده و شاگر ا.ل. اسمیت بوده است و خانواده «م» به خصوص مولی را می‌شناسد. به هر جهت باید مرد جالبی باشد و چون مستقیم از میهن آمده و در آنجا همه را دیده است، به‌طور مضاعف جالب است. او در نظر دارد برای هماهنگ کردن امور با لوزوفسکی کمیسر اطلاعات شوروی (من عنوان دقیق او را فراموش کرده‌ام) به آن کشور برود، ولی سفرش اندکی به تاخیر افتاده است تا روس‌ها پایتخت خود را کمی عقب ببرند.امیدوارم که حدود سی‌ام [اکتبر] دومین رایزن من اینجا باشد. بعد از آمدن او هر کاری را می‌توان به این یا آن رایزن ارجاع کرد و بعضی اوقات می‌توانم بیرون بروم و رنگ آفتاب را ببینم، کاری که تاکنون انجامش مشکل بوده است. سعی خواهم کرد از مشهد و تبریز دیدن نمایم، هر دو شهر به وسیله روس‌ها اشغال شده و اگر سرویس هوایی دایر شود، شاید برای دیدن همتایانم سفری به قاهره و بیت‌المقدس و بغداد بکنم. ای کاش می‌توانستم کمی دورتر بروم و بار دیگر انگلستان را ببینم. به نظر کاملا عجیب می‌رسد که با مانکتن در حال حرف زدن باشی و بفهمی که او همین دو هفته پیش در لندن بوده است.کاردار دانمارک در شرف قطع رابطه با حکومت تحت کنترل آلمان در کپنهاگ است و می‌خواهد به اصطلاح اعلام استقلال کند. از دریافت این خبر که کمیته دانمارک در آمریکا می‌تواند چیزی به او بدهد تا سفارتخانه را سرپا نگه دارد خوشحالم. بیشتر دانمارکی‌های اینجا حامیان پر و پا قرص متفقین هستند و با شور و شوق از آنها جانبداری می‌کنند. آنها در اینجا یک شرکت پیمانکاری مهم به نام کامپساکس دارند. این شرکت هم قصد دارد با حکومت تحت کنترل آلمان قطع رابطه کند.من معتقد بودم که شیوه آسوده برای ما- در جهت توسعه راه‌های سرتاسری برای حمل‌ونقل کالا بین ایران و روسیه- می‌تواند ملزم کردن دولت ایران به استخدام [کنسرسیوم] کامپساکس به هزینه ما باشد. این امر در حال اجراست و به گمانم، این شرکت بدون آنکه گروهی از افسران انگلیسی و درجه‌داران، کارگران محلی را سرپرستی کنند جاده‌های خوبی تحویل ما خواهد داد.شمار زیادی کارگر راه‌آهن در حال آمدن از انگلستان به تهران هستند تا در کارگاه اینجا مشغول شوند. یکی از رادیوهای ما دیشب گفت دویست نفر در حال انتقال از استرالیا به ایران هستند. امیدوارم صحت نداشته باشد، چون آنها در خوش‌ترین اوقات هم به بی‌انضباطی تمایل دارند و اینجا، در یک پایتخت خارجی، با فقدان واحدهای نظامی جهت برقراری ضابطه، ممکن است کنترلشان مشکل باشد. ژنرال ویول می‌گوید چهارپنجم استرالیایی‌ها مردمان کاملا نجیبی هستند، اما می‌افزاید همیشه نسبتی از افراد ناباب و شایسته وجود دارد، بهتر است به عوض تحت فرمان درآوردن آنها بگذارید هر کاری می‌خواهند بکنند.در تهران همه پیشرفت آلمان در روسیه را با علاقه دنبال می‌کنند. این امر برای کل جهان اهمیت دارد، اما برای ما که در اینجا هستیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.