حمله به روزنامه‌ها در دوره پهلوی از سوی گروه‌های مخالف و موافق دولت‌ها یک روش بوده است. در این بخش از تاریخ مطبوعات نامه مدیر روزنامه میهن به قوام‌الملک را می‌خوانید. دیشب یک ساعت قبل از نصف شب یک عده آژان به اداره میهن و مطبعه‌ای که روزنامه در آن به طبع می‌رسد حمله‌ور شده بر خلاف تمام قوانین جاریه دنیا دو روزنامه هفتگی و یومیه میهن را توقیف می‌نمایند. سپس یک عده اشرار مجهول‌الهویه به دفتر اداره به خیال سوءقصد به مدیر حمله‌ور شده می‌گویند که با اجازه رییس‌الوزرا می‌خواهیم سزای مدیر میهن را بدهیم تا اجزای اداره پلیس اخطار می‌کنند حمله‌کنندگان فراری شده‌اند ولی در اواخر شب باز آنها را در حوالی اداره دیده‌اند.

از این ساعت من امنیت جانی و مالی و شرافتی ندارم، بدیهی است هیات معظم دولت مسوول هر حادثه خواهد بود.

مدیر و موسس

(ابوطالب بنان السلطنه شیروانی)

توضیح و ستداهل در مورد حمله به نشریه روزنامه میهن

مورخه ۲۴ شهر ذی‌القعده الحرام مطابق ۲۹ برج سرطان ۱۳۴۰

نظمیه طهران

خدمت ذی‌شوکت حضرت مستطاب اجل امجد اکرم عالی آقای شکوه‌الملک دام اقباله العالی عین مراسله روزنامه میهن را که یک عده آژان برای توقیف روزنامه به اداره مزبور حمله‌ور گردیده و بعد جمعی اشرار مجهول‌الهویه به دفتر روزنامه میهن به خیال سوءقصد نسبت به مدیر آن هجوم نموده‌اند به این اداره ارسال و مقرر فرموده‌اند اقدام مقتضی به عمل آید. با اعاده مراسله فوق‌الذکر، اطلاعا تصدیع می‌دهد توقیف روزنامه مطابق بیانیه صادره و حکم هیات محترم دولت بود و فقط یک نفر آژان به دفتر روزنامه مزبور رفته و توقیف آن را اخطار نموده است. درخصوص اشخاص مجهول‌الهویه هم به مجرد وصول مراسله روزنامه میهن یک نفر آژان برای محافظت و مراقبت به اداره مزبور اعزام و هنوز هم احضار نشده است و در آنجا توقف دارد.

رییس کل تشکیلات نظمیه و ستداهل

تلگراف شکوه‌آمیز اتحادیه علمای اصفهان از برخی جراید

از اصفهان به طهران نمره قبض ۱۲۹۲۷ نمره تلگرافی ۱۴۴ تاریخ وصول ۵ اسد(۱۰۳) مقام محترم ریاست وزرای عظام، کپیه: جریده ایران، کپیه: حضور امنای دارالشورای کبری شیدالله ارکانه

تاکی باید به عرض و ناموس محترمین اهالی ایران دستخوش هوا و هوس اکاذیب جریده نگاران بوده باشد و همه روزه یک خیال باطل اسباب مفاسد دین و دولت شوند؟ و البته تصدیق می‌فرمایند جریده نگاران عالم عاقل وطنخواه اروپا را نمی‌توان قیاس به جریده‌نگاران معلوم حال جاهل ایرانی نمود که غالب آنها می‌خواهند به عنوان جریده نگاری خود را از سوء سابقه تطهیر نمایند. اگر آزادی قلم قانونی است، حفظ عرض و ناموس اهالی هم قانونی است.

مستدعی است علاجی از برای تجاوزات اینها بفرمایید و اگر باید قانونی از برای آنها در مجلس مقدس وضع شود که جلوگیری از اعراض و تجاوزات و مفاسد جزاییه آنها از برای دولت و ملت بشود.

نامه جامعه اهل منبر و شکایت از روزنامه مهین