تاریخ مطبوعات ایران- تاریخ مطبوعات ایران از آغاز تا انقلاب - ۵
استمداد یک صاحب نشریه از مشیرالدوله
نامه احمد قوامالسلطنه مبنیبر آزادی انتشار مجله ارمغان
ریاست وزراء
تاریخ ارسال ۲۹ جوزاء ۱۳۰۰
حکومت نظامی طهران
مجله ارمغان که یک مجله ادبی است و تحت مدیریت آقای وحید اصفهانی طبع و نشر میشود، کماکان آزاد است که انتشار یابد؛ قدغن نمایید از طبع و نشر آن ممانعت نکنند.
نامه فرخ دین پارسا به مشیرالدوله و اعتراض به تبعید همسر و خسارات مالی از توقیف مجله جهان زنان18 حمل 1301
مقام منیع مبارک ریاست وزراء عظام دامت عظمه
با کمال احترام مصدع خاطر مبارک میگردد. در جواب عریضه خانم محترم فدوی که استدعای توجه به قوانین آسمانی و موضوعه مملکتی را نموده و از نتیجه آن جبران خسارت، اعاده شرف، اجازه مراجعت، شروع به انتشار مجله جهان زنان در انجام خدمات نوعیه را منتظر بود، عدم اقتضای موقع را برای انجام مستدعیات مشارالیها مانع تعیین فرموده و به اجرای هیچ یک از قوانین تصمیمی اتخاذ نفرمودهاند.
مشارالیها و فدوی چون قدرت استنکاف از انجام اوامر دولت را در خود نمیبینیم نه هوچی و نه جزو حزب و دسته، نه بسته به نظام و نه دارای تشکیلات اجتماعی و غیره و غیره میباشیم. ناچار برای انجام اوامر مبارک حاضر میشویم، ولی ای کاش مجلسی هم افتتاح نمیشد و مشروطیتی در ایران جریان نمییافت و قوانینی وضع و تدوین نمیگردید که در مقابل این نظام مراجعه به مواد قانون اقلا ما را عصبانی نمیکرد و تحریک به دادخواهی و احقاق حق نمینمود!
به هر حال، اکنون یک عائله هفت نفری با اطفال معصوم برای قبول این مظالم حاضر است، اما آیا باید دارای حیاتی باشند که بتوانند تحمل نمایند؟
مطابق صورتی که لفا از لحاظ مبارک میگذرد و قسمتی از آن نیز به مجلس مقدس شورای ملی (به تصور حقیقت و معنویت آن) عرض شده است - از قبول این مظالم تاکنون قریب دو هزار تومان و کسری خسارت متوجه فدوی شده است که در مقابل آن پنج ماه از بابت حقوق خدمت در اداره شوسه طهران به قم و عراق مبلغ سیصد و پنجاه تومان از قرار ماهی هفتاد تومان به فدوی عاید گردیده است.متاسفانه تقصیری که فدوی برای خود اذعان و اعتراض مینماید همسری و همفکری با یک نفر خانم ایرانی مسلمان دانشمند معارف دوست و وطنپرست است و این گویا از توجه اولیای معارفپرور دولت ایران بزرگترین تقصیر برای اشخاص است که باید مجازاتها و خسارات متنوعه را متحمل شوند؟!
خداوند علیم شاهد و گواه است که دیگر فدوی و خانم محترم را نه اندوخته و نه لباس و نه حتی اعتبار بیش از هزار تومان است والا شرافت خود را باز هم حفظ نموده از عرض چنین عریضه که به در یوزهگری شبیه است خودداری مینمودیم.
در این صورت و با نداشتن معیشت چه قسم میفرمایید اوامر مبارک را اجرا نموده و محکوم مقتضیات شده برای خواندن قوانین آسمانی و زمینی بیسواد و عامی صرف شویم؟ اگر متقضیات اجازه جبران خسارت و اعاده شرف و مراجعت خانم را عجالتا نمیدهد اقلا برای بهتر مراعات شدن همان مقتضیات قبل از آنکه حب حیات مخالفت با آن را ایجاب نماید مقرر فرمایید حفظ حیات یک عائله را در نظر گیرند.
به طور خلاصه استدعای فدوی از طرف خانم محترمهام احضار و جبران خساراتی که لفا صورت داده شده و اجازه انتشار مجله است و از طرفی تا موقعی که مشارالیها باید برای مراعات مقتضیات (!) از طهران دور و از خدمات نوعی محروم باشند تعیین محل مخارج او و هفت نفر اطفال حقیر و عائله بیگناهش میباشد که مطابق صورت معروضه مقرر فرمایید عاید دارند - و حاضر است اختیار دهد که این مبلغ را توسط هر اداره یا هر شخصی که آن مقام منیع صلاح بداند به مصرف مخارج برساند و اگر اضافه بر مخارج آنها بود مازاد را ضبط نماید که تصور استفادهای نرود. امیدوار به اتخاذ تصمیم عادلانه آن مقام منیع است.
فرخ دین پارسا
صورت خسارت داده به فدوی و خانم محترمهام به واسطه تحمل بارگران تبعید جابرانه و خلاف و خلاف قانون از ۶ عقرب ۱۳۰۰ تا حمل ۱۳۰۱
قریب دویست تومان از مشترکین مجله دریافت شده که چون ایفای عهد نتوانسته است قطعا باید مسترد گردد.
در ششم عقرب حکم تبعید فدوی با خانم محترمم و اجبار در حرکت بیست و چهار ساعته صادر و آنچه احتیاج زمستانی برای یک خانواده هفت نفری تهیه شده بود با تعدادی اثاثیه خانه به جهت تسریع حرکت به نصف و ثلث قیمت به معرض فروش گذاشته که قروض خود را پرداخته و حرکت نماید و از این راه مبلغ فوق را تحمل خسارت نمود.
جامهدان لباس فدوی و خانم و اطفال در راه از دستگاه افتاده و هر چه تفحص نمود نیافت مخصوصا در همان موقع به رییس چاپارخانه قم و مامور ژاندارمری قلعه محمد علیخان که در آن نزدیکی جامهدان افتاده بود اطلاع داد که تحقیق و تفحص نماید.
این هم به واسطه لزوم در تسریع حرکت بوده است.
خرج مسافرت که دولت متحمل بود، در این صورت قید نشده است.
ارسال نظر