نمونه‌هایی از درخواست مجوز روزنامه

نمونه‌هایی از روزنامه‌های دوران قاجار

نامه محمود آزادی به قوام‌السلطنه و درخواست انتشار روزنامه

حضرت اشرفا، چاکر در حالی که می‌دانست تصمیم گرفته شده است تا تعیین هیات‌منصفه امتیاز جراید به کسی داده نشود تقاضای امتیازنامه آزادی را از آن مقام منیع نمودم به این امید که حس معارف پرورانه حضرت اشرف عالی بعد از ملاحظه عریضه چاکر هرگز راضی نخواهد شد جواب یأس به حقیر بدهند. در عین حال که جواب یأس شنیدم باز هم ناامید نیستم دو مرتبه به حضور مبارک متوسل و با کمال ادب و احترام عرضه می‌دارم. آقای رییس‌الوزراء محبوب، شما حق دارید که از دادن امتیاز جراید عجالتا خودداری می‌نمایید زیرا بر همه کس ثابت شده است که اکثر جراید امروزه طهران جز یک ورق پاره‌های مملو از اغراض شخصی و منافع خصوصی چیز دیگری نیست ولی تصدیق بفرمایید که نوع بشر همه یکسان نیستند و ممکن است از بین یک طایفه فاسدالاخلاق و دروغگو یک یا چند نفر آدم صالح و خیرخواه پیدا شوند که آرزویی جز خدمت به وطن و مملکت خود نداشته باشند. پس شما، ای رییس محترم مملکت، همه را به یک نظر ملاحظه نفرمایید و به آتش تصمیم خود، خشک و تر را با هم نسوزانید؛ محض تشویق اشخاص خیرخواه و معارف دوست امر فرمایید امتیازنامه آزادی صادر شود تا مندرجات این نامه به سمع مبارک برسد و ملاحظه فرمایید که عرایض امروزی چاکر صحت داشته و از روی صداقت قلب بوده است.

در خاتمه، باز هم مصدع می‌شوم، چون غرض از تاسیس این نامه فقط نشر معارف و تهذیب اخلاق و آداب آدمیت است و بس اگر امتیاز روزنامه ممکن نیست تمنا می‌نمایم امر فرمایید به عنوان مجله آزادی امتیاز داده شود.

آرزومند به اصلاحات ایران بدبخت، محمود آزادی

«مطبعه سعادت»

نامه شیخ حسین لنکرانی به قوام‌السلطنه و درخواست چاپ روزنامه اتحاد اسلام

حضور مبارک بندگان حضرت اشرف آقای قوام‌السلطنه رییس‌الوزراء دامت شوکته

مدتی بود که در نظر داشتم که به وسیله یک جریده اسلامی وظایف دیانتی خود را انجام دهم تا در کابینه سابق حضرت اشرف با تحمل زحمات زیاد امتیاز جریده اتحاد اسلام را صادر نمودم. طبع آن به تاخیر افتاد. یکی از مهم‌ترین علت تاخیر انتشار آن این بود که مشاهده رویه شرم‌آور بعضی از جراید که حقیقتا مقام ارجمند جریده‌نگاری را ننگین می‌کند به من اجازه نمی‌داد که یک نفر روزنامه‌نویس معرفی شوم و قبل از انقضاء شش ماه مدت ورقه امتیازنامه به موجب قبض رسید موجود در وزارت جلیله معارف تقاضای تجدید آن ر ا نمودم. چندی هم مطلب به مسامحه گذشت. اخیرا اوضاع خطرناک مملکت و تحریکات همسایه جنوبی و شمالی و افراط و تفریط مستخدمین مادی و متدینین سطحی که هر لحظه حیات جامعه را تهدید می‌کند طاقت تحمل را سلب و مرا وادار به تعقیب و قیام به این امر نمود.

پس از مراجعه به وزارت معارف آقای وزیر فرمودند قدری تامل کنید تا قانون هیات منصفه بگذرد. با اینکه از وعده گذشتن قانون هیات منصفه خیلی مسرور و امیدوار شدم از تعلل در تجدید امتیازی که قبلا صادر شده تعجب کردم. در صورتی که چنان بیانیه‌ای راجع به مطبوعات از طرف رییس دولت صادر شده تا اینکه معلوم شد سبب این مسامحه یادداشت ریاست وزرا و انجام امر منوط به تصویب اشرف عالی است.

شرحی در کمال سادگی معروض و تقدیم داشتم و آن را حقیقتا آخرین اقدام خود تصور می‌نمود. به واسطه تاخیر جواب، مراجعه به آقای وزیر معارف کردم. پس از چند جلسه مذاکره، به همان بهانه دومی متمسک و جواب دادند که آقای رییس‌الوزرا تاکید کردند که چون قانون به مجلس فرستاده شده قدری تامل بفرمایید.

من عجالتا از بحث در اطراف بیانیه حضرت عالی راجع به مطبوعات خودداری کرده ولی اجازه می‌خواهم سوال کنم در صورتی که بیانیه شما می‌گوید «تا تشکیل هیات منصفه هر جریده که... الخ توقیف خواهد شد» و نسبت به یک قسمت از جراید هم به موقع اجرا گذاشته‌اید دیگر منع صدور امتیاز چه معنی دارد؟ اگر این تصمیم را اتخاذ فرموده بودید خوب بود در بیانیه ذکر کرده تا مجبور به این همه لفاظی و عبارت‌پردازی نشوید؛ و به علاوه چه شده است که این همه جدیت را در مورد من بالخصوص به کار می‌بندید؟ و دیگر اینکه خوب است بفرمایید جرایدی را که پس از صدور در بیانیه توقیف فرمودید با محل بوده یا نبوده اگر بفرمایید با محل بوده و حقیقتا مطابق مندرجات بیانیه رفتار فرموده‌اید، دیگر چرا قبل از تشکیل هیات منصفه از توقیف خارج کردید؟ در این صورت یا قبول بفرمایید که بیانیه عملا لغو شده و الا حق داده‌اید گفته شود که تمام اینها وسایلی است که برای اعمال نظریات شخصی تهیه شده و شئونات دولت ایران فدای اغراض خصوصی می‌شود.

گذشته از همه اینها این امتیاز متجاوز از یازده ماه است که صادر شده؛ بنده امتیاز جدیدی نخواستم که اعطای آن مخالف با تصمیم دولت باشد و هنوز هم منتشر نشده تا بهانه‌ای به دست داده باشد. آیا قصاص قبل از جنایت خوب است؟ هرگاه به این استدلالات قانع نشوید آن وقت است که جا دارد گفته شود غرض شخصی در کار است در صورتی که بین من و شما سابقه سوءمخصوص در بین نیست و برای یک نفر رییس‌الوزرا خیلی قبیح است که اختلافات سیاسی را سبب اعمال نظریات خصوصی قرار دهد مگر اینکه بگوییم از طرف اخوی محترمتان آقای وثوق‌الدوله نیابت فرموده چون غایبند از جانب ایشان می‌خواهید تلافی کنید در حالی که خوب است نتایج تلخی را که «کابینه قرارداد» از اتخاذ این رویه گرفت آیینه عبرت قرار داده و محیط آن کابینه را برای خود تجدید نکنید که آن وقت با هم مجبور شویم وسایل معتنابهی تدارک نماییم.

از آنجایی که اداری نیستم که امید اشغال مقام یا ارتقای رتبه یا بیمی از انفصال داشته باشم و تا به حال حاضر نشده‌ام و هم بعد از این حاضر نخواهم شد که در یغمای بیت‌المال با غارتگران شریک شوم و ننگ خود می‌دانم که بازی کردن با حیات جامعه را وسیله استفاده خود قرار دهم و طماع هم نیستم که عملیاتم بر زمینه منافع باشد از بیان حقایق بیمی ندارم و هیچ قدرتی هم نمی‌تواند موثر در عقیده من شود و به حول و قوه الهی با نیت پاک در مقابل پیشامدهای سوء مقاومت می‌کنم و از خدای قادر منتقم استعانت می‌جویم.

سبحان‌الله در لندن جراید اسلامی طبع می‌شود و در طهران دولت حاضر نیست اجازه طبع آن را بدهد. من نمی‌خواستم صفحات این جریده را صحنه مشاجرات شخصی نمایم، من نمی‌خواهم روزنامه‌نویسی را وسیله ارتزاق خود قرار دهم، من نمی‌خواهم این اسم مقدس را موهون کنم؛ من می‌خواهم به این وسیله شاید موفق شوم خدمتی به عالم اسلامی کرده باشم. من هنوز آن را منتشر نکرده‌ام که معلوم شود مخالف با سیاست شماست یا نیست.

آقای قوام‌السلطنه، ما گذشته را به آتیه سپرده و در چنین موقعی قائل نیستم مشغول کشمکش‌های داخلی شده و فرصت به دست دشمنان خارجی بدهم؛ شما هم حاضر نباشید. من امیدوارم که به یاری خدا این جریده بتواند از تهاجم قوای اجانب، به اسم مردم و مسلک و عناوین دیگر، در مملکت اسلامی جلوگیری کند. ولی در صورتی این مطلب مورد تحسین واقع می‌شود که مخاطب علاقه به صیانت استقلال جامعه و حفظ حیثیات ملی داشته باشد.

در هر صورت جریده اتحاد اسلام، انشاءالله تعالی، به هر وسیله و هر ترتیبی باشد منتشر خواهد شد ولی خوب است زحمت ما و خود را کم کرده و بیش از این کم‌لطفی نفرمایید. من قول می‌دهم اگر رضایت به تجدید این امتیاز بدهید چیزی از فعالیت شما نخواهد کاست.

در خاتمه، با یک لهجه عاری از هرگونه تملق و چاپلوسی، بدون اینکه آنچه را از سایرین متوقع و منتظرید از من انتظار داشته باشید، ‌درخواست می‌کنم که از تجدید این امتیاز مضایقه نفرمایید. بنده بالخصوص این مشروحه را به‌طور خصوصی تقدیم داشتم و هیچ مایل نیستم که مجبور به تظاهر شوم. از اطاله کلام معذرت خواسته و موفقیت حضرت اشرف را در اصلاح مفاسد مملکتی از دربار حضرت احدیت جلت عظمه خواهانم.

ایام شوکت مستدام باد

شیخ حسین لنکرانی