خواندنیهای تاریخ
نامه یک نظامی به وزیر امورخارجه
دخالت روسها در ایران به ویژه استانهای غرب ایران از زمان تزار تا حتی حکومت بلشویکها، ایرانیان را آزار میداده است. برخی از اسناد روشن و تاریخی درباره این دخالتهای روسها در همین صفحه درج شده است. آنچه میخوانید نوشتهای از علیاکبر جلیلوند است که در آن به نامه خصوصی جعفرقلیخان سهامالدوله (یکی از بزرگان ارتش) به میرزانصرالله خان مشیرالدوله وزیر امور خارجه وقت درباره دخالتهای روسها میپردازد. این مطلب در کتاب خاطرات سیاسی و تاریخی درج شده است.
زمانی که جعفرقلی خان سهامالدوله امیر تومان از تهران به سمت حکمران اردبیل و مضافات «خلخال و طالش و مشکین» ماموریت یافته و قریب یکسال در آن حدود حکومت کرده است. مشارالیه در این مدت، مکرر با مداخلات بیجای مامورین دولت تزاری در امور محلی و داخلی حوزه حکومت خود روبهرو و چون حاضر به انجام توقعات آنها نمیشده، بلکه از اقدامات بیرویه ایشان جلوگیری میکرده است. مامورین دولت تزاری طی شکایات و مکاتبات زیادی در این خصوص به طهران و تبریز، تعویض حکومت را خواستار شدهاند که مطالعه این اسناد تصویر روشنی از اوضاع نابسامان آن ایام و درجه ضعف دولت مرکزی و نفوذ روزافزون دولت روسیه تزاری را در کشور ما به دست میدهد.
از جمله مدارک و اسناد مزبور سواد نامهای است که سهامالدوله در ماه صفر ۱۳۲۴ «ق» از دشت مغان به طور خصوصی و محرمانه به دوست دیرین و مورد احترام و اعتقاد خود، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله وزیر امور خارجه وقت مینویسد.
در این نامه از توقعات بیاساس مامورین روسیه و تجاوزات آنان به حقوق مسلم دولت ایران و وضع آشفته آن صفحات و همچنین از عدم توجه و علاقه مامورین تبریز و به خصوص کارگزاری مرکز آذربایجان نسبت به حفظ منافع مملکت شرحی متذکر میشود و نگرانی خود را اظهار و از مشیرالدوله تقاضا میکند که برای جلوگیری از توسعه روزافزون نفوذ روسها و ازدیاد مالکیت تبعه آنها در آذربایجان اقدام اساسی به عمل آید. همچنین متذکر میشود که اگر هرچه زودتر چارهای در این خصوص نشود بعدا جلوگیری از آن غیرممکن خواهد بود و مفاسد و مضار بیشتری به بار خواهد آورد.
مطالعه این نامه در عین حال که موجب تاثر خواهد شد، شاید خالی از فایده نباشد. ولی بدوا لازم میداند ذهن خوانندگان محترم را مسبوق دارد که در آن زمان هر ساله کمیسیونی مرکب از حکومت و کارگزار اردبیل و عدهای از مامورین معتبر محلی که جمعی از صاحب منصبان و افراد قشون آن ایام را نیز همراه داشتند و تقریبا اردوی کوچکی را تشکیل میدادند با شرکت کمیسر و مامورین سرحدی و محلی دولت روسیه در دشت مغان تشکیل میشد تا به دعاوی رعایای طرفین رسیدگی کند و ادعاهایی که از بابت قیمت اغنام و احشام و اموال سرقت شده به وسیله ایلات تبعه طرفین میشده است و همچنین استرداد مجرمین و سارقینی که در خاک دو کشور بین ایلات آن حدود مخفی یا متواری شده بودند، دعاوی مختلف ایلات ساکن دوطرف رود ارس بر یکدیگر و سایر مطالب مورد اختلاف مربوط به دعاوی تبعه طرفین مقیم اطراف مرز، در آن کمیسیون مطرح و مورد رسیدگی و حل و فصل قرار میگرفت و به اصطلاح زمان «قطع عمل» میشد. بدیهی است با نفوذی که مامورین روسیه در ایران به خصوص در آذربایجان و نقاط سرحدی داشتند و با حمایتی که تبریز از آنها میکرده است بعضی از حکام و مامورین ایرانی که میخواستند برای احقاق حقوق تبعه ایران و حفظ منافع دولت و مملکت پافشاری کنند با چه محذورات روبهرو میشدند.
در این کمیسیون که به سال ۱۳۲۴ قمری در دشت مغان برای رسیدگی به مطالب مزبور تشکیل شده است حکومت وقت «جعفرقلی خان سهامالدوله» و میرزا عبدالاحدخان اعتمادالایاله کارگزار اردبیل در مقابل بیحسابیها و توقعات بیجای مامورین تزاری جدا ایستادگی میکنند. در حالی که از طرف مامورین ایرانی مقیم تبریز بهجای تقویت و پشتیبانی همه نوع کارشکنی در کار آنها میشده است و چون بدبختانه سالهای قبل هم کار این کمیسیون به واسطه بیعلاقگی مامورین دولت ایران بیشتر طبق نظر و منافع مامورین روسیه و اتباع آن دولت انجام یافته بود، مشکلات بیشتری در مقابل داشتهاند.
در هر حال این نامه از دشت مغان و در حین کار کمیسیون مزبور نوشته شده و تا اندازهای مبین وضع نابسامان آن زمان و روشنگر تجاوزات و زورگوییهای علنی مامورین متجاوز دولت روسیه تزاری است.
ارسال نظر