بخش پنجم متن حاضر از کتاب «رضاشاه و بریتانیا» نوشته دکتر محمدقلی مجد به یک گزارش ارسالی از طرف نایب کنسول آمریکا در بوشهر اختصاص دارد. فولر شرح مفصلی از وضعیت نیروی دریایی ایران را برای مقام‌های کشورش گزارش داده است که می‌خوانید: نیروی دریایی ایران

جورج گرگ فولر، نایب کنسول آمریکا در بوشهر، گزارش روشنگر و جالبی از وضعیت نیروی دریایی ایران در خلیج‌فارس ارائه می‌دهد: احتراما با توجه به تقاضای ایران برای واگذاری ژاندارمری خلیج [فارس] به این کشور به جای بریتانیا به منظور جلوگیری از قاچاق غیرقانونی سلاح، برخی مشاهدات شخصی را به اطلاع می‌رساند.

بزرگ‌ترین کشتی‌های نیروی دریایی ایران پرسپولیس و مظفری هستند که هیچ یک را نمی‌توان از جایشان تکان داد. یکی از این کشتی‌ها چند سال پیش قصد سفر به بمبئی داشت، ولی از آنجا که همواره در شرف غرق شدن بود، ناخدای کشتی از تکان دادنش امتناع کرد. در واقع، پیش‌بینی می‌شود که هر دوی آنها خیلی زود غرق شوند. خدمه کشتی هم هر چند وقت یک بار بر سر دستمزدهایشان اعتصاب می‌کنند، ولی ارتش آنها را از خانه‌هایشان جمع می‌کند و به کشتی برمی‌گرداند یا به زندان می‌اندازد. مایه افتخار نیروی دریایی ایران یک کشتی موتوری به نام پهلوی است که یک شرکت آلمانی در سال‌جاری آن را تحویل ایران داد، یا شاید بهتر بگویم تقریبا تحویل ایران داد، زیرا چند مایل مانده به خلیج فارس تدارکات و سوخت آن تمام شد و خدمه کشتی مجبور شدند تا بوشهر پارو بزنند. سپس مسوولیت کشتی را به یک ملوان ایرانی دادند که زیر دست یک جاشوی آلمانی کار می‌کرد و حالا ناخدای کشتی شده بود. خدمه کشتی که حقوقشان را دریافت نکرده بودند، شروع به فروختن اسباب و وسایل کشتی در بازار کردند، تا اینکه یک مامور از ارتش فرستادند تا نیروی دریایی را از شر ملوانانش حفظ کند! بعد از آن تعدادی توپ ارتشی روی عرشه پهلوی گذاشتند و راهی محمره‌اش کردند. همه جمعیت شهر برای بدرقه کشتی آمده بودند و همه چیز خیلی خوب پیش رفت و ایرادی در کار نبود غیر از اینکه خدمه کشتی نمی‌دانستند کشتی را اصلا چطور باید روشن کنند. مد دریا داشت کشتی را از اسکله بیرون می‌برد که به موقع لنگرش را انداختند و آن را نجات دادند.

کشتی پهلوی بالاخره به محمره رسید و به خاطر گرانی سوخت چند وقتی همان جا خواهد ماند. دو لنج مسلح هم در اختیار اداره گمرکات است که یکی از آنها سال‌ها است اسقاط شده و لنج دیگر در محمره است. یک ناوچه خیلی خوب هم به جای لنج اسقاطی خریده‌اند، ولی موتوری که روی آن سوار کرده‌اند آنقدر کوچک است که نمی‌تواند ناوچه را برخلاف جریان‌های شدید براند. این ناوچه و یک ناوچه دیگر تنها شناورهایی هستند که برای مبارزه با قاچاقچیان وجود دارند. خدمه کشتی غالبا اجناس قاچاقچیان را به غنیمت می‌گیرند و اگر حقوقشان پرداخت نشود می‌توانند با گرفتن عوارض از قاچاقچیان امرار معاش کنند.

موری که در آن زمان کاردار آمریکا در تهران بود، جزئیات مربوط به خرید کشتی پهلوی را در گزارشی شرح داده است:

احتراما به اطلاع وزارت امور خارجه می‌رساند که در شماره نوامبر وطن خبری به چاپ رسیده بود، مبنی‌بر اینکه ناو جنگی پهلوی به زودی وارد بندر بوشهر می‌شود. در خبر فوق آمده بود که «این کشتی به دست بهترین تولیدکنندگان آلمانی ساخته شده و اخیرا در بندر ناپل ایتالیا به سلاح و پوشش زرهی مسلح شده است. کشتی فوق مطابق با آخرین سیستم‌های جنگی آلمان ساخته شده و به کلیه دستگاه‌های بی‌سیم ضروری مجهز است. آلمان به سبب محدودیت‌هایی که معاهده ورسای برای آن مقرر کرده بود، اجازه تجهیز کشتی پهلوی به سلاح و پوشش زرهی را نداشت.» من برای تایید صحت این اظهارات با سفارت آلمان در تهران تماس گرفتم و اطلاع یافتم که این «رزم‌ناو» در واقع یک مین روب قدیمی بوده که کاملا تجهیز شده و دولت ایران چند ماه پیش آن را از دولت آلمان خریداری کرده است.

آخرین گزارش‌ها حاکی از آن است که این ناوچه به بندر بوشهر رسیده و رییس‌الوزرا [رضاخان] که با همراهانش به آنجا آمده بود از آن بازدید کرده است. از عزت‌الله خان‌هدایت که دبیر سفارت ایران در آلمان بود و اخیرا از برلین برگشته است شنیده‌ام که مذاکرات مربوط به خرید کشتی‌های آلمانی برای «نیروی دریایی» ایران سال‌ها است که ادامه دارد. پیش از ورود سرهنگ اسماعیل‌خان که در مقام نماینده ویژه رییس‌الوزرا برای خاتمه مذاکرات اعزام شده بود، عملا قراردادی برای خرید سه ناوچه قدیمی اژدرافکن به قیمت ۳۸۰۰ لیره به امضا رسانده بود. با وجود این، سرهنگ اسماعیل‌خان صلاح دید که «رزم‌ناو» کنونی را که یک مین‌روب قدیمی بود به قیمت ۴ هزار لیره خریداری کند. گمان می‌رود که بخش اعظمی از این پول به جیب خودش رفته باشد.

ورود محموله سلاح و مهمات شامل حدود ۲۱۰۰ تفنگ موزر، ۲۰ تفنگ خودکار با قریب به ۲۰۰ هزار قطار فشنگ در سپتامبر ۱۹۲۳ از آلمان به تهران و خرید ۳ کامیون موتوری ۵/۱ تنی و ۲ کامیون تعمیرات موتوری، با تعدادی مسلسل نیز از آلمان که در حدود ماه ژانویه سال‌جاری به تهران تحویل شد. در این حال خرید این به اصطلاح رزم‌ناو هم از آلمان جالب‌توجه است. همچنین قبلا به وزارت امور خارجه اطلاع داده بودیم که یک افسر سابق ارتش آلمان به نام هارتمن برای سرپرستی قورخانه تهران و بوشهر جهت تعمیر و نهایتا ساخت تفنگ برای نیروی زمینی ایران به استخدام درآمده است.

در سال ۱۹۲۸، مجلس با تخصیص مبلغ ۲۰۰ هزار تومان (در حدود ۲۰۰ هزار دلار) برای توسعه نیروی دریایی موافقت کرد. آگوستین دبلیو فرین، کنسول آمریکا در تهران، گزارش می‌دهد: «اخیرا یک مهندس ایتالیایی ناو که به خدمت دولت ایران درآمده است از ساحل خلیج‌فارس بازدید کرده و هم‌اینک اعلام شده که قرار است یک نیروی دریایی ایرانی تحت فرماندهی کاپیتان دل پراتو که یک افسر صف ایتالیایی است، ایجاد شود. دولت ایران هم‌اینک در حدود ۵ کشتی کوچک دارد و طبق گزارش‌ها پنج کشتی دیگر هم، احتمالا از ایتالیا، خریداری خواهد کرد و همچنین تعمیرگاه‌های کشتی هم ساخته خواهد شد. می‌گویند که قصد از ایجاد این نیروی دریایی تعقیب راهزنان و قاچاقچیان به ویژه قاچاقچیان اسلحه است.»