روابط ایران و فرانسه-بخش2

با عزیمت میرزا محمد علیخان تلاش و مساعی نمایندگان روس و انگلیس‌ برای آنکه مانع رفتن او به پاریس شوند شدت یافت و به این مقصود دسایسی‌ برمی‌انگیختند تا حاجی میرزا آقاسی نتواند پولی را که برای هزینه این سفر لازم است فراهم نماید مگر آنکه ابتدا موضوع عهدنامه ارزنه الروم پایان یابد. ولی تحریکات آنها به جایی نرسید و حاجی میرزا آقاسی مبلغ هفت هزار تومان‌ بابت مخارج میرزا محمد علیخان به کنت دوسارتیژ داد تا به وسایلی که خود می‌داند به پاریس حواله کند. ناگزیر سفرای روس و انگلیس‌ به فکر چاره‌ دیگر افتادند و این بود که به عناوین مختلف مدت بیست و یک روز میرزا محمد علیخان را در طرابوزان معطل کردند. و طوری بر او تنگ و سخت گرفته‌ بودند که سارتیژ در گزارشی که در این زمینه به وزارت خارجه فرانسه فرستاد. نوشته بود: «میرزا محمد علیخان و عموم همراهان او سخت بیمناکند که‌ مبادا حادثه ناگواری برای آنها روی دهد».

مقارن همان روزها که میرزا محمد علیخان در طرابوزان یا در راه طرابوزان‌ بود، نامه وزارت امور خارجه فرانسه متضمن‌ قبول شروطی که دولت ایران برای بستن قرارداد تجارتی پیشنهاد کرده بود رسید و در آن نامه، وزیر امور خارجه فرانسه به کنت دوسارتیژ نوشته بود:

«آقای کنت... من به پیوست این نامه، کاغذی‌ را که برای صدراعظم ایران نوشته شده و رونوشتی از آن را‌ نیز برای شما، می‌فرستم. گمان می‌کنم این‌ نامه رضایت‌خاطر صدراعظم را حاصل می‌کند و به خواست‌‌های او جواب می‌دهد، زیرا در آن از دوستی فرانسه برای‌ پادشاه ایران و صدراعظم صحبت شده و در عین‌ حال متضمن اطمینان‌هایی است در مورد پذیرایی گرم و شایسته‌ای که از میرزا محمد علیخان به عمل خواهد آمد. در خصوص اعلام موافقتی که شاه خواسته‌اند، دولت فرانسه آن را تایید می‌کند تا براساس سنت متقابل، دولت‌ ایران قرارداد یا فرمانی مشابه آنچه برای سایر دول‌ به امضا رسیده برای بازرگانی ما هم صادر شود. ولی من چنین می‌دانم که این موافقت، از همان هنگام که شما موضوع را مطرح کرده‌اید و اجازه یافتید قراردادی‌ بازرگانی با دولت ایران منعقد کنید خود به خود ابلاغ و تایید شده بوده منتهی اینکه به آن توجهی نشده است. معهذا باز تکرار می‌کنم شما تعلیمات لازم را در این مورد داشته‌اید و اینک هم اختیار تام دارید...».

چند روز بعد یعنی در دهم شعبان ۱۲۶۳ برابر با ۲۴ ژوئیه ۱۸۴۷ قرارداد مزبور بین ایران و فرانسه در تهران بسته شد و کنت دوسارتیژ فورا آن را به اسلامبول فرستاد که سفیر فرانسه در اسلامبول، متن آن را قبل از رسیدن نماینده ایران به فرانسه، به پاریس بفرستد. از طرفی‌ حاجی میرزا آقاسی نیز برای جلوگیری از تحریکات روس‌ها و انگلیس‌ها چنین‌ وانمود کرد که میرزا محمد علیخان دستور دارد در اسلامبول بماند تا عهدنامه‌ای‌ که بین دولتین ایران و عثمانی بسته شده به توشیح محمد شاه برسد و متن‌ تصویب شده آن را که برای او خواهند فرستاد در اسلامبول مبادله کند. ولی در حقیقت میرزا محمد علیخان دستور داشت بیش از ۱۵ روز در اسلامبول‌ توقف نکرده و فورا به طرف پاریس حرکت کند.

در اسلامبول، انگلیس‌ها و روس‌ها باز برای اینکه از رفتن میرزا محمد علیخان‌ جلوگیری کنند، آخرین تیری که در ترکش داشتند رها کردند، به این معنی که‌ یادداشتی متفقا به میرزا محمد علیخان فرستادند و مضمون آن این بود که سفیر ایران در اسلامبول صبر کند تا چاپاری که در راه است عهدنامه را از تهران بیاورد سفیر فرانسه مقیم اسلامبول نیز که‌ به وسیله کنت دوسارتیژ از انعقاد قرارداد و دستور دولت ایران آگاه شده بود و می‌دید میرزا محمد علیخان از فشار نمایندگان روس وانگلیس بیمناک شده و در حال تسلیم شدن است، نامه‌ای به صورت یک اتمام حجت ولی مؤدبانه بدین‌ مضمون برای میرزا محمد علیخان فرستاد:

«... با ورود چاپار تهران این جانب از قطعیت‌ حرکت شما با اطلاع شدم و اکنون بار دیگر و برای آخرین‌ دفعه، آن عالی‌جناب را به موقعیت مهم و اهمیت تصمیم‌ متوجه می‌نمایم که اوامر رسیده از دربار تهران حاکی‌ بر این است که آنجناب بیش از پانزده روز نباید در اسلامبول‌ توقف کند توقف کشتی کوویه نیز که دولت اعلیحضرت‌ پادشاه فرانسه، مشفقانه در اختیار آن جناب گذارده‌اند نباید به طول انجامد و تا بیست و ششم اوت بیشتر در اسلامبول‌ نخواهد بود. مضمون کلیه مکاتبات متبادله بین اینجانب‌ و آنجناب را شخصا به تهران خواهم فرستاد که در جریان‌ وقایع و تصمیمات باشند... » چاپاری که باید می‌رسید و نمایندگان دولتین روس و انگلیس امیدوار بودند حامل متن تصویب شده عهدنامه است و وصول آن موجب به عقب افتادن‌ حرکت میرزا محمد علیخان خواهد شد، بالاخره رسید، اما برخلاف انتظار آنها نه‌تنها حامل عهدنامه مصوبه نبود بلکه دست‌خطی از شاه همراه داشت که‌ به میرزا محمد علیخان دستور داده شده بود بیش از پانزده روز در اسلامبول‌ نماند و میرزا محمد علیخان، ناگزیر به تهیه مقدمات حرکت خود پرداخت.

وزرای مختار روس و انگلیس چون از تصمیم میرزا محمد علیخان آگاه‌ شدند به دست و پا افتادند به طوری که مولف ناسخ التواریخ نوشته است، نامه‌ای‌ به او نوشتند که «تاکنون ما از قبل خود خواستار بودیم و پذیرفتار نشدید، اینک‌ خواهش می‌کنیم که دو ماه در اسلامبول توقف کنید. میرزا محمد علیخان در جواب گفت که شما رضا ندهید که من حکم دولت خویش را فرو بگذارم و مورد عتاب و عقاب آیم. روز دیگر کار بر آن نهادند که در سرای‌ تیتوف‌ انجمن شوند و در این امر سخن کنند روز دیگر که مجلس آراسته گشت‌ میرزا محمد علیخان احکامی که از کارداران دولت داشت ظاهر ساخت و مکشوف‌ افتاد که جز سفارت فرانسه داخل هیچ امری نتوان شد.»