روایت‌هایی متفاوت‏ از واقعه 16 آذر

دانشکده فنى‏

جریان روز دوشنبه ۳۲/۹/۱۶

ساعت ۱۰ صبح‏

حدود پانزده دقیقه از جلسه دوم صبح گذشته بود (۱۰ و پانزده دقیقه) که اطلاع رسید عده‏اى سرباز مسلح قصد ورود به‏کلاس دوم الکترومکانیک را داشتند و استاد کلاس درس، مهندس شمس ملک‏آرا، خواهش کرد که کسى حق ندارد وارد کلاس درس بشود، مگر با کسب اجازه قبلى از رییس دانشکده. سربازان بدون توجه به این مطلب به جبر و تحکم، در کلاس را باز کرده و دو نفر از دانشجویان کلاس را مورد ضرب قرارداده و آنها را از کلاس بیرون بردند. در برابر این عمل بى‏سابقه و با توجه به این اصل که احترام کلاس درس و حفظ شئون فرهنگى و دانشگاهى بر همه واجب است و به این ترتیب، شدیدا، هتک احترام شده براى احتراز از پیشامدهاى ناگوارترى به ناچار زنگ تعطیل کلاس‌ها نواخته شد و استادان به تدریج از کلاس درس بیرون آمده، در اتاق معاونت دانشکده جمع شدند. ناگهان، صداى شلیک مسلسل دستى شنیده شد و وضع بحرانى عجیبى پیش آمد و بعد خبر رسید که چند نفر از دانشجویان هدف گلوله قرار گرفته و در سرسراى دانشکده افتاده و خون از آنها جارى است. شنیدن این خبر و تجسم وضعیت تمام استادان حاضر که این صورت‌جلسه را امضا می‌کردند شوکه کرد. و در این لحظه که صورت جلسه امضا می‌شود ساعت ‏۱۱۳۴ صبح است و هنوز وضع خاصى در دانشکده حکمفرماست.

[امضاها] مهندس اصفیاء، مهندس گوهریان، دکتر افشار، مهندس مشایخى، زاهدى، مهندس رخشانى، عصار، دکتر احمد یلدا، ژرژ، سید احمدیان، سنجابى، فتح‏اللَّه فتاحى، دکتر رحمتى، مهندس خلیلى، دکتر عابدى.

گواهى پزشکى قانونى‏

علت فوت سه نفر دانشجویان دانشگاه، از طرف اداره پزشکى قانونى، چنین تشخیص داده شده است:

۱. مصطفى بزرگ‏نیا دانشجوى دانشکده فنى بر اثر یک گلوله که از طرف راست سینه وارد شده و از زیر بغل چپ او خارج گردیده، فوت کرده است. براثر این گلوله، استخوان بازوى وى به‌کلى خرد شده و خونریزى زیاد باعث مرگ وى گردیده است. بر پشت شانه راست مقتول نیز اثر زخم سرنیزه دیده مى‏شود که تا ۱۵ سانتیمتر زیر پوست فرو رفته بود.

۲. شریعت‌رضوى دانشجوى مقتول دیگر فقط به‏علت زخم سرنیزه فوت کرده است. سرنیزه استخوان ران راست وى را به‏کلى خرد کرده و شریان‌ها را پاره نموده و در نتیجه خونریزى زیاد، مجروح درگذشته است. یک گلوله نیز به دست راست وى اصابت کرده که جلدى بوده و نمى‏توانسته باعث مرگ باشد.

۳. مقتول دیگر احمد قندچى نام دارد و به‏علت اصابت گلوله‏اى که وارد شکم وى گردیده و احشاء داخلى را پاره نموده، درگذشته است.

دیروز و امروز، اداره پزشکى قانونى با حضور نماینده دادسراى نظامى، اجساد را معاینه کرد، ولى هنوز گزارش رسمى در این زمینه تهیه نگردیده است.

روزنامه اطلاعات، سه‏شنبه ۱۷ آذر ۱۳۳۲

گزارش هیات بررسى مامور از سوى رییس دانشگاه‏

در گزارشى که امروز از طرف هیات مامور تحقیقات به رییس دانشگاه تهران داده شد وقوع حادثه چنین ذکر شده است:

«مقارن ساعت نه‏ونیم روز ۱۶ آذرماه، عده‏اى از دانشجویان دانشکده فنى در کریدور دانشکده ایستاده و مشغول گفت‏وشنود بودند. در این ضمن، دو نفر از دانشجویان از پشت پنجره، دو نفر از ماموران انتظامى را که در بیرون دانشکده فنى مشغول گشت بودند تمسخر نمودند. مامورین از این جریان عصبانى شده و به‏وسیله سرگروهبان خود در صدد تعقیب دانشجویان برآمده و دانشجویان نیز از موقعیت تشکیل کلاس‌ها استفاده کرده و در کلاس مى‏روند. مامورین هم به‌دنبال آنان وارد کلاس شده و خواستار تحویل آنان مى‏شوند.

در این موقع وضع کلاس و دانشکده متشنج شده، از طرف اولیاى دانشکده زنگ زده مى‏شود مامورین دو نفر دانشجوى مورد نظر را دستگیر و مضروب مى‏نمایند.

در این موقع که کلیه دانشجویان در کریدور طبقه اول دانشکده اجتماع نموده بودند، مامورین انتظامى وارد مى‏شوند. یکى از دانشجویان شعار مى‏دهد، چون مامورین درصدد متفرق‏کردن دانشجویان برمى‏آیند، دانشجویان به‏طرف دیگر کریدور فرار مى‏کنند.

در این موقع، از آن سمت چند سرباز مسلح به مسلسل دستى با دانشجویان برخورد مى‏کنند و سربازان که دچار وحشت شده بودند، شروع به تیراندازى مى‏نمایند که در نتیجه آن سه نفر مقتول و عده‏اى مجروح مى‏شوند.»

روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۳۲

اعلامیه دولت‏

«دولت از واقعه غیرمنتظره‏اى که روز دوشنبه در دانشگاه تهران پیش آمد، متاسف و متاثر مى‏باشد و دستور داده است مرتکبین و محرکین حقیقى این واقعه را معلوم و تحت تعقیب قرار دهند.

دانشجویان که فرزندان گرامى ما هستند، به‏خوبى، مى‏دانند که دانشگاه محیطى منزّه براى ملت ایران مى‏باشد، مخصوصا براى دولت که مسوول تربیت نسل آینده است. ولى متاسفانه عده معدودى بى‏وطن که همه چیز ما را مى‏خواهند بر باد دهند و براى ما نه دانشگاه باقى بگذارند نه دانشجو، در این مکان رخنه کرده و آنجا را سنگر تظاهرات خیانت‌آمیز قرار داده و سربازان؛ یعنى برادران شما، که شب و روز همه چیز را بر خود حرام نموده تا آسایش شما را به قیمت جان خود تامین و در نتیجه، براى مملکت استقلال و براى شما آزادى تحصیل و پیشرفت فرهنگ را فراهم سازند مى‏نمایند. دولت موظف است با نهایت جدیت وسائل تحصیل و پیشرفت فرهنگ را فراهم سازد و مخصوصا نسبت به دانشگاه و دانشجویان کمال علاقه را دارد.

بدین‌وسیله به اطلاع آن عده معدود می‌رساند که با کمال قدرت از اقدامات مضر آنها جلوگیرى و دانشگاه را محیطى آرام و آماده براى تحصیل و تربیت مردان آینده ایران خواهد نمود.»

روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۳۲

اعلامیه دانشگاه‏

عصر دیروز، شوراى روساى دانشکده‏ها مجددا تشکیل یافت. در تعقیب مذاکرات، جلسه صبح درباره حادثه صبح دانشگاه صحبت به‏عمل آمد و پس از چند ساعت شور و مذاکره، اعلامیه‏اى به شرح زیر صادر کردند:

«دانشگاه تهران، در عین بى‏طرفى کامل در امور سیاسى و با نهایت علاقه‏مندى به‏حفظ نظم و آرامش در محیط دانشگاه، از واقعه روز ۱۶ آذر که برخلاف انتظار در دانشکده فنى روى داده متاسف مى‏باشد و امیدوار است با اطمینانى که از طرف مقامات مربوطه داده شده است، موضوع دقیقا رسیدگى شود.

از همه دانشجویان و کارکنان دانشگاه انتظار دارد که براى حفظ استقلال و احترام دانشگاه دقت نمایند تا نظایر این واقعه تکرار نگردد.

دانشگاه به بازماندگان سه نفر دانشجویى که در این قضیه از میان رفته‏اند تسلیت مى‏گوید.»

روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۳۲

وضع غیرعادى‏ به‏هیچ‏وجه جنبه سیاسى نداشته است‏

«پنج سال بعد از حادثه ۱۵ بهمن [۱۳۲۷، که به شاه در دانشگاه تهران تیراندازى شد]، حادثه تاسف‏آور دانشکده فنى روى داد که در آن سه تن از دانشجویان آن دانشکده، مصطفى بزرگ‏نیا، احمد قندچى مازندرانى و شریعت رضوى به شهادت رسیدند.

رییس دانشگاه، در خطابه روز ۱۵ بهمن ۱۳۳۲، به عرض همایونى رسانید که «در خلال همین احوال؛ یعنى در دو ماه پیش در روز ۱۶ آذر، حادثه تاسف‏انگیزى در دانشکده فنى روى داد که منجر به قتل سه تن از دانشجویان شد. تاثر شدیدى که این واقعه در عموم دانشگاهیان ایجاد کرد، سبب شد که چندین روز وضع تعلیم و تعلم در دانشکده‏ها مختل گردد.»

این واقعه چنان‌که در خبرهاى دانشگاه ذکر شده است، در اثر تیراندازى مأمورین انتظامى در دانشکده فنى و سهل‏انگارى در بردن مجروحان به بیمارستان روى داده بود.

شوراى دانشگاه نیز در چهارصد و هشتاد و سومین جلسه خود، مورخ ۲۵ آذر ۱۳۳۲، مراتب زیر را تایید و تصویب نمود:

«حادثه تاسف‏انگیز ۱۶ آذرماه که در دانشکده فنى منجر به قتل سه تن از دانشجویان گردید، عموم دانشگاهیان را بسیار متاثر و جریان عادى تعلیم و تعلم در دانشگاه را چندین روز مختل ساخت و این وضع غیرعادى به هیچوجه جنبه سیاسى نداشته است.»

از کتاب تاریخ تحول دانشگاه تهران و موسسات عالى آموزش ایران در عصر خجسته پهلوى‏

شهادت قندچى، شریعت رضوى و بزرگ‏نیا و ۱۶ آذر از این جهت اهمیت دارد که با دانشگاه نسبت دارد و این حادثه چون به دانشگاه منتسب است، اهمیت ویژه پیدا مى‏کند، و اهمیت ۱۶ آذر به این سبب است که نماد جنبش دانشجویى است.

در واقع، با خونى که ۱۶ آذر در این دانشگاه و در ایران ریخته شد، آخرین صداى اعتراض مسالمت جویى که هیچ قصد تخریب و فعالیت چریکى نداشت، در گلو خفه شد. در ۱۶ آذر، این صداى انتقادى ِ مسالمت‌آمیز، در خون نشست و البته به دنبال آن سرکوب‌ها و سختگیری‌ها فراوان شد. حذف تحقیرآمیز اپوزیسیون مسالمت‌جو به چه نتیجه‏اى انجامید؟ به این نتیجه انجامید که از دل همین نیروهاى مسالمت‏جوىِ ملى و مذهبى، چریک‌هایى بیرون آمدند که براى سخن‏گفتن دست به اسلحه بردند و این سنت تاریخ است که اگر دهن‌ها بسته شود، دست‌ها به سوى اسلحه مى‏رود. و مگر چریک‌هاى مذهبى و غیرمذهبى که از اواخر دهه ۴۰ وارد صحنه شدند، فرزندان همان نیروهاى مسالمت‏جویى که هیچ قصد براندازى نداشتند و فقط مى‏خواستند انتقاد کنند نبودند؟ این عبرت تاریخ است که ما باید از آن پند بگیریم.»

محمد خاتمى، در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشکده فنى دانشگاه تهران