تاریخ ایران
داستان پول در دوره صفویه
صفویان سلسلهای معروف از پادشاهان ایران بودند که از سال ۹۰۵ تا سال ۱۱۳۵ هجری قمری به طور مستمر و پس از آن تا سال ۱۱۴۸ هجری قمری (تا زمان جلوس نادر شاه) به طور اسمی در ایران سلطنت کردند. ظهور این سلسله در ایران از چند نظر واجد اهمیت است که مهمترین آنها وحدت ایرانیان و رسمی شدن مذهب تشیع و ترقی صنایع و هنرها است. نسب صفویان به شیخ صفیالدین اردبیلی، عارف معروف میرسد. موسس این سلسله شاه اسماعیل است و پس از شاه اسماعیل، ۱۰ تن از اخلاف وی به سلطنت رسیدند. این سلسله در حقیقت پس از قیام محمود افغان و تسخیر هرات و مشهد به دست افغانیها و سقوط اصفهان، منقرض شد.
پول ایران در دوره صفویه بیشتر نقره و مس بود. البته در این دوره پول طلا هم ضرب میشد، ولی بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و در موقع جشن تولد شاه یا جلوس او مقداری سکه طلا ضرب میکردند و به عنوان عیدی به مردم میدادند و این سکهها در تجارت رواجی نداشت.
شاردن، سیاح فرانسوی در سفرنامه اش (سفر به ایران و هند شرقی) در این مورد چنین مینویسد: «ایرانیها هر قسم پولی را زر مینامند که به معنی طلا است و سیم در زبان آنها به معنی نقره است. به پول نقره اسم درهم میدهند و پول طلا را دینار میگویند. حساب آنها به دینار و بیستی و تومان است، ولی سکه مخصوص بیستی و تومان ندارند. یک بیستی مساوی با ۱۰ دینار و یک تومان معادل ۱۰ هزار دینار است. پولهای رایجشان نقره است. محمدی مساوی دو شاهی و عباسی معادل چهار شاهی و تومان معادل پنج شاهی است. پول مسی عبارت از قازبیگی است که هر ۱۰ تای آنها مساوی با یک شاهی است. پول طلا ندارند ولی در موقع تاجگذاری و نوروز پول طلا سکه میزنند. سکههای طلا اسم مخصوصی ندارند و ایرانیها آنها را طلا و اشرفی میگویند. وزن سکهها در همه جا یکسان است در تمام ایالات سکه میزنند و حق ضرب از تمام ممالک دنیا بیشتر است.»
در زمان صفویه گرچه در ایران معادن طلا و نقره وجود داشت ولی استخراج نمی شد زیرا هزینه استخراج یک مثقال نقره و طلا از قیمت آنها در بازار بیشتر بود بنابراین بیشتر پولها را از سکه و شمشی که از ممالک اروپا وارد میکردند، میساختند. کلیه کسانی که وارد خاک ایران میشدند- اعم از تجار ایرانی و خارجیان- موظف بودند که در ایروان یا تبریز که ضرابخانه شاهی در آنجاها وجود داشت، هر قدر پول نقره داشته باشند، اظهار کنند تا اسم شاه بر آنها ضرب شود. اگر کسی نقره خود را اظهار نمی کرد و گرفتار میشد جریمه زیادی از او دریافت میکردند. اما اگر تاجری کار و شغلش اجازه نمیداد که در ایروان یا تبریز توقف کند و میخواست نقره خود را مستقیما به اصفهان ببرد و در ضرابخانه آنجا سکه بزند، بلیتی از رییس ضرابخانه ایروان یا تبریز میگرفت و همان بلیت برای او سند معامله و ارائه نقره محسوب میشد. ژان باپتیست تاورنیه، دیگر جهانگرد معروف فرانسوی که در عصر صفویه بارها به ایران سفر کرد در سفرنامهاش مینویسد: «کم اتفاق میافتد که تاجری نقره خود را به اصفهان برساند، به جهت اینکه روسای ضرابخانه سرحدی یک تنک نقره یا چیزی نظیر آن به تاجر تعارف میکنند که او را بر آن دارند تا در تبریز یا ایروان نقره خود را به سکه مملکتی تبدیل کند. آنهایی که برای تجارت ابریشم به گیلان میروند، باید از تفلیس بگذرند، در آنجا رییس ضرابخانه صدی دو به آنها منفعت میدهد که در آنجا نقره را سکه زنند، به جهت آنکه پولی که آنجا به ایشان میدهند، قدری بار دارد ولی برای آنها تفاوتی نمیکند، زیرا به همان قیمت اسمی این سکه در تمام گیلان رایج است.»
وین چنتو دالساندری هم که در عهد شاه طهماسب به ایران آمده در این مورد مینویسد: «کسانی که نقره از ترکیه به ایران وارد میکنند، ۲۰ درصد منفعت میبرند و از طلا ۱۴ الی ۱۵ درصد و از مس ۱۸ و گاهی ۲۰ درصد». به همین دلیل پول زیادی از اروپا و ترکیه (عثمانی)وارد ایران میشد، اما این پولها در ایران نمی ماند و بیشتر آنها راه هندوستان را در پیش میگرفت و قسمتی از آنها هم در خزانه شاه و صندوق افراد نگهداری میشد و نتیجه این شد که همواره پول نقره خوب در ایران کمیاب بود و به این جهت دولت خروج طلا و نقره را از ایران قدغن کرد و حتی در زمان شاه عباس، مجازات آن اعدام بود، ولی با این حال، قاچاق طلا و نقره از ایران همچنان ادامه داشت و با دادن رشوه به حکام بنادر، با پنهان کردن پولها در بین کالا، آنها را از ایران خارج میکردند. در واقع در آن دوره هندیان وضع بدی را در ایران به وجود آورده بودند. آنان سرمایه خود را در تجارت بین ۱۸ تا ۲۰ ماه دو برابر میکردند و از اختلاف وزن عیار سکههای محلی استفاده کرده سکههای بهتر را از جریان خارج میکردند و به هندوستان میفرستادند. شاه عباس هم از ورود این دسته به ایران جلوگیری میکرد ولی در اثر رشوه دادن هندیان که به صورت هدایا به شاه صفی صورت میگرفت، وی به آنها اجازه سکونت و تجارت در ایران را داد.
علاوه بر هندیان، اروپاییان نیز به این کار اشتغال داشتند. مسیو گاردن، کنسول فرانسه در ۲۰ ژانویه ۱۷۲۲ در گزارش خود به وزیر امور خارجه فرانسه در این مورد مینویسد: «انگلیسیها و هلندیها تمام طلا و نقره ایرانی خود را به صورت شمش یا سکه از ایران خارج میکنند. آنها به طور مخفیانه و خیانتآمیزی قلیان و زین و برگ یراق اسب و بشقابهای طلا و نقره را خریداری کرده و تبدیل به شمش کرده و به هندوستان میفرستند...»
اگرچه سکههای ایرانی روز به روز کم ارزشتر میشد، باز هم صدور آنها برای هندیان صرف میکرد، زیرا پول هندوستان مرتب در مسابقه کم ارزش شدن پول از ایران جلو بود.یکی از دلایل صدور طلا و نقره از ایران هم این بود که معمولا سلاطین سعی میکردند که از نظر حفظ اعتبار خود، سکههای خوب و پرعیار ضرب کنند و تا اواخر دوره قاجاریه این بدعت که حتیالامکان سکههای پادشاهان باید خوشعیار باشد، رعایت میشد. تهونو (Thevenot) که در زمان شاه عباس دوم(۱۶۶۸-۱۶۶۴) به ایران آمده بود، مینویسد: «از آنجایی که سکه عباسی رایجترین سکه در ایران است، خوب است تذکر این نکته داده شود که این پول یکی از بهترین پولهای جهان است. این سکه از نقره خالص ساخته شده و ضرابان جرأت ندارند یک سکه را ضرب کنند مگر آنکه نقرههای وارده را ذوب کرده و سپس به عباسی تبدیل نمایند. عباسی را با چکش میکوبند نه با ماشین، ولی با این همه وزن آنها به قدری خوب و یکنواخت است که وقتی میخواهند مبلغ زیادی پول بپردازند، آنها را از روی وزن احتساب میکنند.»
روی هم رفته، اعمالی را که در ضرابخانههای دوره صفوی انجام میشد، به ۹دستگاه تقسیم کردهاند به این قرار:
۱- دستگاه سباکی: طلای مغشوش (مخلوط)و نقره کم عیار را خالص میکنند.
۲- دستگاه قرص کوبی: قرص خالی را به جهت ساختن ضرب میکوبند.
۳- دستگاه آهنگری: بعد از آنکه قرصکوب کار خود را تمام کرد، فلز را در دستگاه آهنگری به صورت شمش درمیآورند.
۴-دستگاه چرخکشی: بعد از آهنگری، طلا و نقره را از حدیده فولاد بیرون میکشند.
۵- دستگاه قطّاعی: طلا و نقره را برای ساختن سکه قطعه قطعه میکنند.
۶- دستگاه کهله کوبی: آنچه را از شمش قطع شده است، برای ساختن عباسی و پنج شاهی پهن میکنند.
۷- دستگاه سفیدگری: رنگ زرد را سفیدگیری میکنند.
۸- دستگاه بخش کنی: عباسی کم وزن را جدا کرده مجددا میگدازند.
۹- دستگاه سکه کنی: استادان سکه کنی با استفاده از این دستگاه هر روزه به شغل سکه کنی اشتغال داشتند.
و اما درباره هزینههای تحمیلی به پول ایران در دوره صفویه لازم به یادآوری است که در این دوره، عایدات خزانه دولت از بابت سکه بسیار ناچیز بود، اما هزینههای تحمیلی به سکه بسیار و به همین دلیل قاچاق سکههای خارجی به داخل مملکت صرف داشت و حتی واردکنندگان سکههای خارجی پس از پرداخت حقالعمل ضرابخانه سود زیادی میبردند. به طور اختصار، هزینههای تحمیلی به پول ایران در دوره صفویه چنین بود:
۱- پنج درصد گمرک عایداتی (که عاید زرگرباشی میشد).
۲- هزینه سکه که گاهی تا ۵/۷ درصد بالا میرفت و شامل یک تا ۵/۱ درصد عادی بود.
۳- مبلغ حق الامتیاز شاهی که در زمان شاه سلطان حسین و محمود افغان به ۱۶ درصد رسید.
۴- سود واردکننده که گاهی اوقات تا ۲۰ درصد هم میرسید.
۵- منفعت غیرمشروع معیرالممالک (رییس ضرابخانه) یا مستاجران ضرابخانه.
۶- هرگونه تنزل ارزش پول که با اجازه شاه انجام میشد.
به طور کلی، در طول مدت ۲۵۰ سالی که سلاطین صفویه در ایران سلطنت کردند، ارزش پول ایران تنزل زیادی کرد و واحد رسمی پول، یعنی تومان که ۱۰ هزار دینار است. از ۴۰۰ مثقال نقره در زمان شاه اسماعیل، به ۵۰ مثقال نقره در زمان شاه سلطان حسین و محمود افغان کاهش یافت.
منبع: پورتال جامع علوم انسانی
ارسال نظر