تاریخ امتیازها
قرارداد تنباکو و مخالفت بازرگانان
قرارداد انحصار دخانیات ایران (معروف به قرارداد رژی) در ۲۸ رجب ۱۳۰۷ ق (اسفند ۱۲۶۸ ش) در میان دولت ایران و «ماژر تالبوت» تبعه انگلیس تنظیم و به امضا رسید همین که کمپانی انحصار دخانیات کار خود را آغاز کرد در اثر انگیزشهای سیاسی و مخالفت بازرگان توتون و تنباکو و گروهی از روحانیون و مردم در چند شهر شورشهایی نمودند و دولت ایران در هفتم رمضان ۱۳۰۹ (فروردین ۱۲۷۱ ش) به دستور ناصرالدینشاه با موافقت کمپانی قرارداد را فسخ کرد در ماده اول فسخ قرارداد چنین مقرر شد: «دولت علیه ایران تا چهار ماه از اول رمضان پانصد هزار لیره به کمپانی رژی تنباکوی ایران در مقابل تمام دعاوی کمپانی در فسخ عمل مزبور کارسازی خواهد نمود».
اما دولت ایران قادر به پرداخت پانصدهزار لیره که بیشتر از یک میلیون تومان میشد نبود. ناچار برای وامخواهی به بانک انگلیس روی آورد و به «لرد سالیسبوری» نخستوزیر انگلیس متوسل شد.
بانک انگلیس صدی هشت بهره میخواست و این بهره سنگین بود.
در این میان «بالوا» وزیر مختار فرانسه در طهران که از نیاز ایران آگاه شده بود یادداشتی برای محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات (مطبوعات) نوشت و یادآور گردید که: «حاضرم با شروط سهل و آسان این مبلغ را به واسطه بانکهای فرانسه فراهم کنم و به کمپانی رژی بدهم».
اعتمادالسلطنه یادداشت «بالوا» را برای ناصرالدینشاه فرستاد، شاه از این پیشنهاد خوشحال شد و آن را برای میرزا علیاصغرخان امینالسلطان وزیر اعظم ارسال داشت و چنین دستور داد:
«یادداشتی اعتمادالسلطنه از قول «بالوا» سفیر فرانسه فرستاده ملاحظه کنید بهتر این است فورا بالوا را بخواهید و با او حرف بزنید شاید همینطور که گفته است صرافان فرانسه با شروط آسانتر این تنخواه را قرض بدهند، البته اگر یک شاهی هم کمتر منفعت بگیرند بهتر است.
به «بالوا» اینطور بگویید که بانک انگلیس درصدی هشت سود میخواهد و شروط بد میگوید، مثلا از اصل قرض هم مبلغی میخواهد ندهد، ما راضی نیستیم از او قرض بکنیم شما به چه شرط قرض میدهید؟...»
امینالسلطان «بالوا» وزیر مختار فرانسه را خواست و با او گفتوگو کرد «بالوا» موضوع را به پاریس تلگراف نمود و سرانجام چنین پاسخ داد:
«طهران ۲۶ مارس ۱۸۹۲ حضرت اشرف عزیز، دیروز عصر خلاصه شرایط شما را به پاریس تلگراف کردم از مسیو «ریبو» (وزیر خارجه فرانسه) خواهش نمودم آن شرایط را به تمام مدیران معتبر بانکها اطلاع دهند و هرگاه یکی از آنها حاضر است با این شرایط معامله بکند فوری به من وکالت تام بدهند که قرار معامله را در اینجا بدهیم و جواب تلگراف فوری خواستهام، خیلی میل دارم این کار ختم بشود و خیلی خوشوقت خواهم بود خدمتی به دولت شاهنشاهی ایران کرده باشم».
اما سرانجام کوشش «بالوا» بازدهی نداشت و بانکهای فرانسه اینقدر به دولت ایران اعتماد نمیکردند که پانصد هزار لیره وام بدهند و دولت ایران ناچار آن پول را به اقساط ده ساله از بانک انگلیس با سود صدی هشت به دست آورد.
ارسال نظر