انگلیس به ایران پس‌از شاه می‌اندیشید

انگلیسی‌ها که با تلاش خود رضا خان را به سلطنت رسانده بودند، چه نگاهی به او داشتند؟ در گزارش ماموران انگلیس چه نکاتی درباره اولین پادشاه سلسله پهلوی ذکر می‌شد؟ آنچه می‌خوانید بخش پنجم از گزیده کتاب، قتل اتابک نوشته شیخ‌الاسلامی است. حالا این چک‌هایی که به بانک شاهنشاهی تسلیم و وجه آنها نقدا دریافت می‌شود، بعدا به کجا می‌رود و آیا تا دینار آخر به همان مصرفی که در نظر بوده می‌رسد یا نه، اینها البته مسائلی است که رییس بانک شاهی (ویلکن‌سن) نمی‌تواند اطلاعات دقیق درباره‌شان داشته باشد. به عقیده او هیچ بعید نیست که شاه مبلغی در حدود یک میلیون تومان نقد در صندوق شخصی‌ اش در کاخ سلطنتی داشته باشد که در موارد اضطراری از آن استفاده کند. رضاشاه به عکس سابق که حساب جاری در بانک شاهی داشت از تاریخ رسیدن به سلطنت، آن حساب را مسدود کرده است و طبق تحقیقات موثقی که کرده‌ام در بانک عثمانی شعبه تهران هم حساب بانکی ندارد.

ولی سرتاسر این شایعات و افسانه‌های مربوط به دارایی کلان وی و نارضایتی عمومی نسبت به کارها و حرص مال‌اندوزی‌اش، مرا نگران کرده و به تفکر انداخته است.

ببینید: در اینجا با مردی سر و کار داریم که به تصدیق همگان هرگز محبوب ملت نبوده و تنها احساسی که در توده مردم ایران تلقین کرده، حس ترس بوده و چون از او می‌ترسیده‌اند روز به روز بر منفوریتش در قلوب مردم افزوده شده است. اگر از موسساتی که عمر اشخاص را پیشاپیش بیمه می‌کنند و طول تقریبی حیات آنها را حدس می‌زنند سوال کنیم که این مرد چقدر عمر خواهد کرد، فکر نمی‌کنم طبق تخمین آنها رضاشاه عمر زیادی بکند. در حال حاضر در حدود پنجاه و پنج سال دارد و اگر با اوضاع و شرایط فعلی تا ده سال دیگر عمر کند خیلی باید از طالعش سپاسگزار باشد. حال اگر این حدس من درست باشد در تاریخی که شاه می‌میرد، ولیعهدش هجده ساله خواهد بود ولی با احساسات نامساعدی که مردم در حال حاضر نسبت به این شخص و خانواده‌اش دارند، پس از مردن رضاشاه بعید به نظر می‌رسد که توده ملت این بچه نو بلوغ را به سلطنت قبول کنند مگر اینکه نظامیان پشت سرش بایستند و او را به زور بر ملت تحمیل کنند. اما اشکال قضیه در اینجا است که ارتش ایران هرگز نیرویی متجانس و یکنواخت نبوده و احتمال هم نمی‌رود که در آتیه چنین وضعی داشته باشد و به همین دلیل، احساس وفاداری آنها نسبت به جانشین رضاشاه اصولا مورد شک و تردید است.

شاید پس از خواندن این گزارش پیش خود فکر کنی که من آدمی ترس‌آفرین هستم و با قلم خود ترس‌پاشی می‌کنم. خودم هم تصدیق دارم که هر کس این گزارش را بخواند چنین قضاوتی درباره‌ام خواهد کرد و خواهد گفت که دورنمایی وحشت‌انگیز برای خواننده ترسیم کرده‌ام. اما به حقیقت آن نظری که می‌خواهم در این گزارش به تو تلقین کنم متضمن پنج نکته اصلی است:

۱- رضاشاه به نحوی وحشت‌انگیز عاشق جمع‌آوری پول و مکنت است و آن حرص و ولعی که برای مال‌اندوزی دارد، حتی به معیار شرقی، عجیب و خارق‌العاده است!

۲- تقریبا تمام مردم ایران از او ناراضی هستند و در اذهان و انظار عمومی منفور است.

۳- این احتمال را هرگز نمی‌شود از نظر دور داشت که ناگهان به طور طبیعی بمیرد یا اینکه با مرگی غیرطبیعی روبه‌رو گردد.

۴- در هر دو صورت باید برای مقابله با هرج و مرج شدیدی که پس از ناپدیدشدنش سراسر ایران را فرا خواهد گرفت، آماده بود؛ زیرا خیلی خوش‌باوری می‌خواهد که انسان امیدوار باشد در چنین وضعی ولیعهد هجده ساله بتواند بدون اغتشاش و خونریزی جای پدر را بگیرد.

۵- و اگر جریان حوادث به نحوی که من پیش‌بینی می‌کنم تحقق یابد، در آن صورت وضعی ایجاد خواهد شد که دولت اعلی‌حضرت پادشاه انگلستان نمی‌تواند در قبال آن ساکت و بی‌اعتنا باشد و فقط نقش تماشاچی را ایفا کند.

دوستدار تو: رابرت کلایو

توضیح اول

در دستگاه دیوانی بریتانیا (مخصوصا در وزارت خارجه آن کشور) رسم بر این است که گزارش‌های مهم سفرا، پیش از اینکه برای مطالعه وزیر یا معاون او ارسال گردد، لزوما باید از نظر سه یا چهار تن از مدیران کل و کارشناسان صاحب‌نظر که نسبت به مسائل طرح شده در آن گزارش صلاحیت اظهار نظر دارند بگذرد و سپس همراه نظرات کتبی آنها که معمولا در حاشیه گزارش اصلی یا در صفحات منظم به آن، قید می‌شود پیش مقامات بالاتر فرستاده شود. درباره گزارش وزیر مختار انگلیس (سررابرت کلایو) سه تن از مدیران کل وزارت امور خارجه بریتانیا (آقایان باکستر، مونت ایگل و خود گیرنده گزارش آقای لنسلوت الیفنت) اظهارنظرهای دقیق کرده‌اند که ترجمه آنها نیز ضمیمه می‌شود:

۱- اظهار نظر مستر باکستر:

شخصا بر این عقیده‌ام این داستانی که قوام‌الدوله درباره ثروت نقدی رضاشاه در بانک‌های آمریکا برای وزیر مختار ما نقل کرده، اغراق‌آمیز است و باید با حد اعلای احتیاط تلقی شود.

وقایعی از این قبیل در تهران بی‌سابقه نیست که یکی از محترمین یا رجال قدیمی ایران سری به سفارتخانه ما بزند و ضمن شکایت از شیوع فساد و حرص مال‌اندوزی میان قدرتمندان وقت، حکایت‌های گوناگون از ثروت‌های هنگفتی که این قبیل اشخاص جمع کرده‌اند یا می‌کنند، به گوش وزیر مختارمان بخواند.

ولی آن نتیجه نهایی که سررابرت کلایو از ماحصل مذاکرات خود با قوام الدوله گرفته کاملا صحیح ومعقول است. البته در حال حاضر امکان ندارد وقایع آینده را به دقت پیش‌بینی کرد و گفت که پس از مرگ شاه فعلی (رضا شاه) چه وقایعی در ایران روی خواهد داد. تصور می‌کنم باید بیم این را داشت که پس از مردن وی، شدیدترین هرج و مرج بر ایران نازل شود و تقریبا قطعی است که روس‌ها چنین فرصتی را برای تحصیل هرگونه امتیازی که مقدور باشد از دست نخواهند داد.

۲- اظهارنظر مسترمونت ایگل:

سررابرت کلایو در صفحه ۸ گزارش خود پیشنهاد کرده است که وزارت خارجه ما، با استفاده از امکانات وسیعی که در اختیار دارد، شاید بتواند درباره دارایی‌ حقیقی رضاشاه در بانک‌‌های خارجه اطلاعات موثقی به دست آورد. من شخصا نسبت به توفیق یک چنین تحقیقاتی شک دارم و فکر نمی‌کنم بانک‌های خارجی میزان دارایی‌حقیقی شاه را فاش کنند. مونت ایگل

۳- اظهارنظر خود مسترلنسلوت آلیفنت:

به عقیده من در این باره جای بحث و گفت‌وگو نیست که رضاشاه مردی است بسیار حریص و مال اندوز. و هیچ بعید نیست که مقدار زیادی پول به خارجه فرستاده باشد. اما هیچ دلیلی نمی‌بینم که برای یک چنین مساله جزئی دستگاه‌های رسمی دولت را به کار اندازیم تا برایمان اطلاعات صحیح و موثقی کسب کنند. البته سعی خواهم کرد که به کمک یکی دوتن از دوستان و آشنایانم که با مقامات بانکی مشرق زمین سروکار دارند، اطلاعاتی غیرمستقیم در این‌باره کسب کنم ولی هیچ‌گونه اقدام رسمی برای کشف دارایی رضاشاه در خارجه را صلاح نمی‌دانم. و به هر تقدیر، مطلقا بر این عقیده‌ام آن رقمی که مسترو یلکن سن (رییس بانک شاهی تهران) ذکر کرده خیلی معقول‌تر و قابل قبول‌تر از رقمی است که قوام‌الدوله داده.