دولت ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش دهد
با پیشرفت‌های صنعت تولید قطعات فولادی در چند سال اخیر، اینک کشورمان در این صنعت به مرز خودکفایی نزدیک شده‌است. برای آشنایی بیشتر با پیشرفت‌های چند سال اخیر این صنعت مصاحبه‌ای با مهندس آقازاده مدیرعامل شرکت روئین‌ سطح طبرستان و یکی از پیشگامان صنعت تولید قطعات فولادی انجام داده‌ایم. در این مصاحبه مهندس آقازاده، این صنعت را از دوران قبل از پیروزی انقلاب تاکنون در کشورمان بررسی و موانع و چالش‌هایی را که در بخش تولید در ایران وجود دارد بیان کرد که متن آن در پی می‌آید:

با توجه به سابقه شما در صنعت تولید قطعات فولادی گذشته این صنعت را از دوران قبل از انقلاب تاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر بخواهیم نمایی از این صنعت را قبل و پس از انقلاب به صورت مقایسه‌ای ارائه دهیم، نیاز به تحلیل و آمار و ارقام صحیح و موثق دارد. اگر ما بخواهیم با دیدی سطحی این مقایسه را انجام دهیم با اعلام آمار غیرصحیح دیگران را نیز دچار اشتباه می‌کنیم. من سعی می‌کنم در پاسخ به این پرسش چند تصویر را از گذشته با تصاویری که هم‌اکنون در این صنعت وجود دارد قیاس کنم.
قبل از انقلاب واحدهای ریخته‌‌گری فولاد در ایران نسبتا سطحی و حتی به صورت آزمایشگاهی عمل می‌کردند اما پس از انقلاب تحصیلکرده‌های دهه پنجاه به ایجاد واحدهای تولیدی اقدام کردند که حمایت دولت‌های وقت نیز با اعطای وام‌های بی‌بهره بی‌تاثیر نبود. این تحرکات، منجر به ایجاد چند واحد ریخته‌گری در فولاد شد که بزرگترین آن ریخته‌گری فولاد طبرستان بود، که در همان سال‌های نخستین دهه ۶۰ استارت راه‌اندازی آن زده شد و شروع به تولید قطعات فولادی در ایران کرد ولی در حال حاضر در ایران بخش‌های زیادی مشغول به کار هستند. به عنوان مثال در گروه ما شرکت‌های فولاد مازندران، فولاد روانشیر و دقیق ساری و اینکه در حال حاضر قطعه فولادی در ایران قابل تولید است خود تفاوتی بارز را با قبل از انقلاب چه به لحاظ تکنولوژی ریخته‌گری فولاد و چه به لحاظ ماشین‌کاری نشان می‌دهد و ما که از دهه ۶۰ تاکنون در این صنعت مشغول به کار بودیم می‌توانیم اکثر نیازمندی‌های صنایع بزرگ کشور مانند صنایع سیمان و معادن و مس و آلومینیوم را به قطعات فولادی تامین کنیم.

تفاوت دیگری که با آن دوران در صنعت ریخته‌گری کشورمان ایجاد شده است ارائه محصولات ما در بازارهای جهانی است. به عنوان مثال ریخته‌گری فولاد طبرستان و روئین سطح طبرستان که هر دو دارای مدیرانی با تجربه بالای کاری از سال 60 تاکنون و همگی آنها تحصیلکردگان دهه پنجاه دانشگاه صنعتی شریف هستند، سالانه بیش از 3هزار تن قطعه ماشین‌کاری شده به اروپا صادر می‌کنند که چنین چیزی در آن دوران به هیچ شکلی در بخش‌خصوصی وجود نداشته است و پیش‌بینی می‌شود که اگر برنامه‌های خود را عملی کنیم این میزان به 7هزار تن در سال نیز برسد.
البته این نکته را نمی‌توان نادیده گرفت که این ارزیابی وجود دارد که کشورهای توسعه‌یافته و اروپایی یا جهان اول سعی می‌کنند صنایع کاربر، خشن و آلوده‌کننده را از خود دور کنند و یکی از عللی که ما توانستیم به این عرصه راه پیدا کنیم شاید این باشد و از جمله کشورهایی که در این عرصه پا گذاشته‌اند کشورهای کمتر توسعه‌یافته از جمله آفریقای جنوبی و پاکستان و چین هستند.
ولی در کل از اینکه ما توانستیم وسیله‌ای شویم تا به عنوان مثال فقط در زمینه ماشینکاری حدود 60نفر را مشغول به کار کنیم و در کنار آن بخش کوچکی از صادرات قطعات فولادی کشور را به دوش بکشیم و در توسعه و پیشرفت صنعت کشور دخیل باشیم خود جای بسی افتخار و خوشحالی دارد و در ادامه این سوال باید بگویم که ما حتی آمادگی گسترش این عرصه را نیز به راحتی داریم و این مهم در گرو بهبود روابط سیاسی ایران با کشورهای اروپایی است. در صورت آزادی در روابط اقتصادی می‌توانیم میزان صادرات خود را به 10برابر حال حاضر افزایش دهیم.
این جای نگرانی دارد که قطعاتی را که تولید کرده ایم و نام ایران روی بسته‌های آن حک شده است حتی اجازه پیاده شدن را روی بارانداز کشورهایی که تحت نفوذ سیاسی آمریکا هستند ندارند، و به اجبار قطعات را به کشورهایی که نیاز کمی به این قطعات دارند ارسال می‌کنیم. در صورتی که کشوری مانند چک چندین برابر حجم محصولات ما را با همین کیفیت تولید می‌کند و به راحتی برای کشورهایی مانند آمریکا صادر می‌کند چون نیاز معادن این کشورها به این قطعات خیلی بیشتر از کشورهایی مانند پاکستان و عراق و ... است.
به هر حال ما به لحاظ تولید ناخالص، کشور هستیم که خیلی جای رشد داریم و باید از همه فرصت‌ها استفاده کنیم. این زمینه کار به ما داده شده است و باید از آن استفاده مناسب کرد.
نظر شما در رابطه با بحث خصوصی‌سازی در دوران پس از انقلاب چیست؟
در پیش از انقلاب در اثر سلطه کشورهای بزرگ صنعتی بر کشورهای کوچک اصلا اسمی از ساخت و صنعتگری در بخش‌خصوصی وجود نداشت. در آن دوران بیشتر از این استقبال می‌شد که ما فقط در پتروشیمی و نفت و فروش مواد معدنی کار کنیم. پس از انقلاب و نیز با کمرنگ‌تر شدن تقسیم کار جهانی و دور شدن سلطه آمریکا از ایران، این موضوع جای خود را به تولید داخلی و تلاش برای کیفیت بالاتر داد و امروزه با داشتن بسیاری از مواد اولیه و امکانات مناسب می‌توانیم جایگاه مناسبی را در کسب درآمد جهانی به دست آوریم. از طرفی در حال حاضر بخش‌خصوصی کمتر رغبت می‌کند تا برای سرمایه‌گذاری ریسک کند زیرا امنیت اقتصادی و حمایت‌های لازم برای سرمایه‌گذاری در بخش صنعت وجود ندارد و سرمایه‌گذار با خود می‌اندیشد و می‌بیند که اگر به جای سرمایه‌گذاری در تولید، سرمایه خود را در خرید و فروش املاک به کار گیرد سودی مثال زدنی و بدون دغدغه به دست می‌آورد.
در جای دیگر باید به واژه خصوصی‌سازی اشاره کرد که خود واژه‌ای نامربوط است زیرا کسی قرار نیست بخش‌خصوصی بسازد بلکه باید زمینه‌‌هایی را فراهم آورد تا بخش‌خصوصی بتواند رشد کند. در کل ساختار سیاسی باید طوری باشد که دولت متولی امور تولیدی کشور نباشد و این در همه جای دنیا یک عمل ثابت شده است و نمونه بارز آن را می‌توانیم در اتحاد جماهیر شوروی سابق ببینیم که حتی منجر به فروپاشی این کشور عظیم شد چون به‌رغم اینکه ساختار سیاسی آن در چارچوب اقتصاد بازار حرکت می‌کرد، دولت متولی همه امور تولیدی مردم بود و نتوانست همه را با هم اداره کند و نتیجه مورد نظر را دریافت کند زیرا در نهایت نه توسعه پیدا کرد و نه به روز شد و نه انگیزه‌های اجتماعی درست به وجود آوردند و نه نیروی انسانی لازم تربیت کردند و پایان یک کشتی غرق شده بر جای گذاشتند.

به نظر من به جای تکیه کردن به واژه خصوصی‌سازی دولت باید زمینه‌های امنیت فعالیت اقتصادی را برای بخش‌خصوصی فراهم آورد و اگر این عملی شود خود به خود بخش‌خصوصی رشد کرده و به اوج خواهد رسید ولی تا زمانی که ریسک تا این حد بالا باشد جای رشدی وجود نخواهد داشت. در حال حاضر خروج سرمایه از ایران بیشتر از ورود سرمایه است و شاهدیم که سرمایه‌گذاران به راحتی به جای سرمایه‌گذاری در داخل، در چین و دبی و افغانستان سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌کنند. دولت باید قبول کند که متولی امر تولید نیست و فقط باید شرایط اقتصادی و اجتماعی مناسب را در کشور ایجاد کند تا سرمایه‌ها به جای خروج به داخل کشور بازگرداند. در واقع دولت باید امور غیرتولیدی مانند بیمه و آرامش اجتماعی و امنیت شغلی و مالی و بهداشت و درمان و آموزش و غیره را سامان بخشد. به عنوان مثالی از ناتوانی بخش دولتی در تولید می‌توان به صنایع دولتی اشاره کرد که سرشار از ماشین‌آلات تراشکاری و ماشین‌کاری است اما اشخاص حاضر نیستند قطعات خود را به آن واگذار کنند چون حتی برای ورود به آن باید مراحل و مقدمات اولیه و دست‌وپاگیری را طی نمود تا به هدف موردنظر رسید. در نتیجه این بخش انگیزه لازم را برای انجام کار ندارد. ولی بخش‌خصوصی با اشتیاق آماده انجام هرگونه فعالیت اقتصادی است و عملکرد آن هم در سال‌های جاری شاهد مساله است. از جانب دیگر در بخش تولید نیز همین موازین باید رعایت شود و به عنوان مثالی بارز کشور چین که از چند سال پیش به جای دخالت مستقیم تصمیم گرفت که متولی نشود و زمینه‌ها را ایجاد کرد تا هزاران تولیدکننده اروپایی و یا آمریکایی آمده و شروع به تولید و ساخت‌وساز کنند و با ایجاد اشتغال و ایجاد زمینه‌های لازم از جمله امنیت و آرامش و ثابت نگه داشتن قیمت ارز و ایجاد روابط خوب با دیگر کشورها و ورود به اقتصاد جهانی فقط بستر را برای ایجاد اشتغال و پیشرفت فراهم کرد. همین کار را دولت ما نیز باید انجام دهد و با این کار ریسک سرمایه‌گذاری را پایین آورد. در ساختار اقتصاد بازار، سرمایه مانند آبی روان است و کاری که دولت باید انجام دهد این است که جلوی این آب روان سدی ایجاد نکند و اجازه بدهد این سرمایه در همه جای کشور سرازیر و اگر این سد در جلوی آب ایجاد شود سرمایه مطمئنا به کشورهایی مانند دبی، کانادا، چین و غیره سرریز خواهد شد. چین یک‌سری کمک‌های اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار داده است و هزینه‌هایی مانند مسکن و غیره را تا حد امکان ثابت نگه داشته و حتی حقوق 100ماهی دلار را به کارگردان می‌دهد در صورتی که ما حقوق 200دلار باید پرداخت کنیم و تازه رفاه و امنیت شغلی کمتر است و یا به عنوان مثال به یک صنعتگر برای شروع کار و احداث کارخانه زمین اهدا می‌کند ولی اگر ایران صنعتگری بخواهد این کار را عملی کند باید تقریبا نصف سرمایه خود را برای خرید زمین هزینه کند و اینها مشکلاتی است که باید حل شود.

در این قسمت لطفا در مورد تاریخچه و شروع کار شرکت روئین سطح طبرستان توضیحاتی بفرمایید؟
روئین سطح طبرستان از سال 62 فعالیت‌های قطعه‌سازی خود را در مجموعه‌ای با عنوان فتح آغاز کرد و آن شرکت در توسعه خود به خودرو روی آورد و این بخش صنعت (تولید قطعات فولادی برای صنایع بزرگ) را از خود دور کرد که ما اجبارا این فعالیت را با همان کادر و مدیران در کنار شرکت فولاد طبرستان ادامه دادیم. تقریبا در سال‌های 82 و 83 بود که در نزدیکی شهرستان قائم‌شهر و در کنار شرکت فولاد طبرستان با نامی جدید شرکت روئین سطح طبرستان را احداث کردیم. در آن برهه زمینه را بازدیدیم و شروع به تولید ورق‌های ضدسایش و همچنین سنگ‌شکن مخروطی 1250 نیز کردیم. در ساخت این سنگ‌شکن توانستیم با رایزنی‌های صورت گرفته دانش ساخت آن را از یک شرکت طراح در کشور چک خریداری کرده برای اولین‌بار در کشور شروع به ساخت این سنگ‌شکن با این حجم بالا کنیم و می‌توان گفت که این سنگ‌شکن بزرگ‌ترین سنگ‌شکن از این نوع است که در داخل کشور ساخته شده است و تا به حال اگر هم از این نوع سنگ‌شکن وجود داشته به صورت دست دوم و تعمیری و با قیمتی بسیار بالاتر از کشور‌های خارجی خریداری و راه‌اندازی می‌شد.در‌حال‌حاضر نمونه اصلی آن در داخل ساخته شده است و در نظر داریم تا در سال آینده به تولید انبوه این دستگاه اقدام کنیم.
نظر شما در رابطه با ورود ایران به WTO چیست؟
به نظر من (در چارچوب اقتصاد بازار) این جزو الزامات زندگی جهانی است که یا باید به صورت ایزوله شده و منزوی زندگی کنیم و یا به عضویت دهکده جهانی در بیاییم که بالاخره این امر به حقیقت می‌پیوندد. زیرا دنیا به سوی نواختن یک ساز هارمونیک قدم برمی‌دارد و ما نمی‌توانیم سازی مخالف با این بنوازیم. در نتیجه خود به خود این مهم عملی می‌شود و گریزی از آن نیست و با شکل گرفتن این حرکت موانع زیادی برداشته خواهد شد. ما با بسته کردن اقتصاد خود نمی‌توانیم با دیگر کشور‌ها رقابت کنیم کما اینکه نمونه آن را در بلوک شرق سابق و با آن وسعت جغرافیایی دیدیم.
مواداولیه کار شما چیست و چه میزان از آن در داخل تهیه می‌شود و چه میزان از خارج از کشور به ایران وارد می‌شود و همچنین چه میزان از محصولات تولیدی شما در داخل مصرف می‌شود و چند درصد صادر می‌شود؟
ما در واحد ماشین‌سازی درواقع وارداتمان جز ابزار چیز دیگری نیست و ناگزیر این ابزار را وارد می‌کنیم حال چه از اروپا و یا حتی از شرق که به دلیل نداشتن تولید در ابزار ماشین‌کاری سنگین، این ابزار را وارد می‌کنیم. البته این میزان واردات تقریبا 10درصد مواداولیه کارها را شامل می‌شود و در واحد تولیدی ورق‌های ضد سایش 40درصد قیمت تمام شده وارداتی است. درمورد محصول تولیدی ماشین‌کاری حدود 40 تا 50درصد محصول تولیدی ما به کشورهای خارجی صادر می‌شود که حتی در بعضی از این قطعات ما پیمانکار تولید هستیم. و در کنار آن در مصارف داخلی محصولات در حال برنامه‌ریزی‌هایی دقیق‌تر هستیم تا این میزان را به 60درصد افزایش دهیم و دلیل اصلی آن نیز نداشتن درخواست افزایش از سوی مصرف‌کنندگان خارجی به دلایل سیاسی اقتصادی است و شاهد بودیم بنا به دلایلی سهم کشورهای چین و چک با افزایش چشمگیری همراه بود، در صورتی که سهم ما به همان میزان باقی ماند. البته با تقویت تولیدات داخلی و افزایش میزان آن نسبت به سال‌های گذشته این توازن درصد به هم خورد و با توجه به نیاز داخل، این بخش را بیشتر از پیش توسعه خواهیم داد. حتی با دید به اینکه اگر تحریم اقتصادی شکل بگیرد این میزان صادرات نیز قطع خواهد شد، باید بیشتر از این به فکر رفع نیاز داخل باشیم چه در ساخت ورق‌های ضدسایش و چه در ساخت سنگ‌شکن 1250. البته تحریم در نگاه اول می‌تواند لطمات زیادی را در راه پیشرفت ما به همراه داشته باشد چون در همان ابتدا حدودا با 50درصد تعدیل نیرو روبه‌رو می‌شویم و در کنار آن یکی از مواد مصرفی اصلی ما که نوعی سیم جوش خاص است و تا به حال به دلیل تولید نشدن این مواد در داخل ، آن را وارد می‌کردیم قطع خواهد شد. اما با این اوصاف ما حتی پیش‌بینی ساخت این سیم‌جوش را نیز توسط نیروهای خودمان کرده‌ایم.
در زمینه مصرف محصولات در داخل کدام بخش از صنایع مصرف‌کننده اصلی محصولات شما هستند؟
مصرف‌کننده اصلی محصولات ما شرکت‌های سیمان هستند که برای تمام اینها ورق ضدسایش و قطعات یدکی تامین می‌کنیم و برای شرکت‌هایی مانند فولاد مبارکه و معادن چادرملو و فولاد اهواز و صنایع مس و آلومینیوم هم تامین قطعات یدکی می‌کنیم.

در مورد صنعت ورق ضدسایش توضیحاتی بفرمایید؟
صنعت ورق ضدسایشی یک صنعت 20ساله در دنیا است و در نتیجه یک صنعت جوان است و تقریبا کارهای مطالعاتی آن از 7سال پیش توسط مهندس محمدی که در‌حال‌حاضر نیز عضو هیات‌مدیره و قائم‌مقام مدیرعامل شرکت روئین سطح طبرستان هستند شروع شد. مهندس محمدی که تحصیلکرده دانشگاه صنعتی شریف در رشته متالوژی بودند توانستند با جدیت و تلاش از 4سال پیش مطالعه روش تولید این ورق را در شرکت روئین‌سطح طبرستان پایان داده و تولید آزمایشی را انجام دهند. ما در حال حرکت به این سمت هستیم که دیگر برای تامین مواد اولیه این کار، وابستگی به واردات و کشورهای خارجی را کمتر و در نهایت قطع کنیم.
در پایان نظرات و پیشنهادهای خود را در رابطه با کمک دولت به صنعت داخلی و بخش خصوصی بیان کنید؟
به نظر من یکی از مشکلات بزرگ جامعه ایرانی مشکل بیکاری است و یکی از بهترین راه‌حل‌ها برای این مشکل روی آوردن به تولید است و این مسیر نیست مگر با توجه هر چه بیشتر دولت به این بخش و حمایت عملی از صنعتگران بخش خصوصی.