شاخص خطوط کج و معوج
بر اساس شاخص جدید خطوط کج و معوج، آمریکا در عراق شکست میخورد. دلیل آن سیاستهای دونالد رامسفلد وزیر دفاع مستعفی آمریکا نیست. پاسخ ربطی به بنیادگرایی اسلامی نیز ندارد. مشکل در اینجاست که مرزهای عراق به اندازه کافی کج و معوج نیست. این نتیجهای است که در یک مقاله جدید منتشر شده توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) که یک گروه تحقیقاتی غیرحزبی در کمبریج ماساچوست هستند به دست آمده است. رویکرد مقاله رویکرد سنتی سیاسی یا دیپلماتیک نیست. به جای آن از نقشهها و هندسه- زاویهها و خطوط- استفاده کرده است. نویسندگان مقاله آلبرتو السینا و جانینا ماتسوزسکی از دانشگاه هاروارد و ویلیام ایسترلی از دانشگاه نیویورک هستند که کشورها را به دو گروه تقسیم کردند: طبیعی و مصنوعی. کشور طبیعی کشوری است که با ویژگیهای قومی و جغرافیایی از قبیل رشته کوهها تعریف میشود. کوهها باعث تقویت جوامع قومی میشود حداقل اینکه قومیتها را از هم جدا میسازد. مرزهای طبیعی ملی اشکال ناصاف و کج و معوج دارند.
برعکس نقشه یک کشور مصنوعی چنان به نظر میرسد که گویی با یک خطکش رسم شده است و اغلب اوقات واقعا همینطور است. مرزهای راست برخی اوقات باعث میشود تا جوامع قومی را از هم جدا ساخته و یک قومیت را در دو کشور جای دهد. در سایر موارد این مرزها، قبایل و اقوامی را که با هم دشمنی دارند در داخل یک ملت قرار میدهند.
اکثر کشورها مرزهایی دارند که ترکیبی از خطوط راست و ناصاف است. بنابر این نویسندگان یک معیار اندازهگیری ریاضی تهیه کردند تا دامنه ناصاف بودن مرزهای کشورها را به صورت کمی درآورده و آن را شاخص کج و معوج بودن نامیدند. چون مرز با اقیانوسها و دریاها بشدت کج و معوج هستند پژوهشگران فقط کج و معوج بودن مرزهای ملی با سایر ملتها را بررسی کردند. نظریه آنها این است که طبیعی بودن مرزها بهتر از مصنوعی بودن است و اینکه کج و معوج بودن مرزها باعث رشد اقتصادی و ثبات سیاسی میشود.
خطوط راست درد سر ساز
دادهها نیز تا حد زیادی نظریه آنها را تایید میکند. کج و معوجترین کشور در بین ۱۴۴ کشور مورد بررسی کشور لوکزامبورگ است که مدل یک کشور آرام با رعایت حسن همجواری است کشوری چنان بیسرو صدا که برخی اوقات فراموش میشود چنین کشوری هم در دنیا وجود دارد. اسلوونی شماره ۳ است و حقیقتا یکی از آرامترین ملتهای جدید است که بعد از پایان جنگ سرد ظاهر شدند. سوئیس نمونه کلاسیک یک کشور کوهستانی نیز شماره چهار است.
فرانسه از نظر تاریخی با زاویههایش شناخته میشود و ملقب به شش ضلعی است. اما مرزهای کج و معوج آن در امتداد رشته کوههای آلپ و پیرنه آن را تا حدودی کج و معوج میسازد به طوری که در رتبه ۵۴ بین ۱۴۴ کشور قرار میگیرد.
صافترین کشورها مشکلدارترینها را به اثبات میرساند. کشور با کمترین میزان کج و معوجی پاپوا گینه نو است که مکان شدیدترین و خشونتبارترین درگیریها و دشمنیها است. عربستان سعودی در رتبه بعد از آن قرار دارد. سومالی و لیبی نیز با رتبه ۱۴۲ و ۱۴۱ مرزهای صافی دارند. عراق در مرتبه ۱۱۰ است. ایران در رتبه ۸۶ جای دارد. افغانستان نسبتا کج و معوج است و رتبه ۶۲ را دارد. پس بر اساس این یافتهها نتیجه گرفته میشود تجربه آمریکا در عراق و افغانستان متفاوت خواهد بود. در اولی شکست خواهد خورد و در دومی پیروزی نسبی به دست میآورد. آنچه که تاکنون و در واقعیت هم اتفاق افتاده است. پژوهشگران دریافتند کشورهای کمتر کج و معوج معمولا درآمد پایینتری داشته، خدمات عمومی آنها بدتر بوده و نرخ مرگومیر کودکان بیشتر است. همچنین ناآرامیهای اجتماعی که سرانجام به جنگ میانجامد در کشورهای غیر کج و معوج نیز بیشتر است.
البته مشاهدات پرت هم قطعا وجود دارد. کشور لبنان با رتبه ۱۱ در کج و معوج بودن، در عین حال خونینترین درگیریها را داشته است. آمریکا و کانادا که از باثباتترین کشورها هستند دارای مرزهای راست طولانی بوده و رتبه کج و معوجی آنها بسیار پایین است. ماستوزسکی میگوید وضعیت این دو کشور فرق میکند: زیرا یک عامل مهم، زمانترسیم مرزها است. اگر مرزها را قبل از وارد شدن ساکنان رسم کنید- که در مورد مناطق خالی از سکنه دنیای جدید همینگونه بوده است- پس مشکل کمتر میشود.
ضربات استعمار همچنان ادامه دارد
قدرتهای بزرگ استعماری حدود ۱۰۰ یا ۵۰ سال قبل مرزهایی ترسیم کردند که مستعمرات یا کشورهای اقماری را در آسیا و آفریقا به وجود آورد. به طور مثال انگلستان کشور عراق را به صورت دلبخواهی و خودسرانه ساخت و در مورد وسعت آن نیز به همین ترتیب عمل کرد. ایسترلی میگوید: «بدترین واقعهای که در تاکنون برای عراق اتفاق افتاده است اختراع خطکش بوده است. استعمار انگلیس بینالنهرین را تصرف کرده و گروههای کاملا متخاصم و معارض را درون یک ملت ترکیب کرده و جای دادند. استعمارگری و استبداد، مشکلات را به وجود آورد. خطوط راست نیز این مشکلات را دایمی کردند. احتمالا بررسی کج و معوجی مرزها، به دیپلماتها کمک میکند تا در آینده نقشههای بهتری تهیه کنند.
چه درسی میتوان گرفت؟
ایسترلی میگوید «درس تاریخ، احترام به ملیتها و قومیتها است. در مورد عراق حداقل اینکه باید بر وجود فدرالیسم و عدم تمرکز تاکید کرده و آن را تقویت کنیم.» او و همکارانش در یک بررسی جدید راجع به رابطه جنگها و مرزهای کج و معوج به این مساله نگاه میکنند. در مورد کردها نیز ایسترلی میگوید «دولت ترکیه باید اصلاحاتی را که شروع کرده ادامه دهد، به حقوق زبانی کردها احترام گذاشته و استقلال محلی را تقویت نماید.» جنگهای گوناگون در سطح جهان چنان رو به گسترش هستند که ما مجبوریم به آنها از هر زاویهای از جمله از زاویه خطوط کج و معوج نگاه کنیم.
ارسال نظر