به بهانه تقدیر از مقام کارآفرینی استاد محمدکریم فضلی در جشنواره قهرمانان صنعت
کارآفرین ایرانی
جای بسی خوشحالی و خرسندی است که بخش ویژهای از جشنواره قهرمانان صنعت، به قدرشناسی و سپاسگزاری از کارآفرینی و و کارآفرینان اختصاص یافته است چراکه به حق، جایگاه و شأن تأثیرگذار این دسته از فعالان عرصه اقتصاد، اولویت و ضرورت پرداختن به کار و کارآفرینی و طرح و معرفی چهرههای شاخص این حوزه و صدالبته تجلیل و تقدیر از آنان را، به روشنی نمایان می کند. اما این جایگاه ویژه چگونه جایگاهی است و اساساً کارآفرینی با چه تعابیری قابلیت تعریف مییابد؟ به طور کلی وبه بیانی ساده می توان گفت که کارآفرینی کوشش و کنشی اقتصادی است که اغلب معطوف به امر تولید است و به ایجاد اشتغال و خلق فرصتهای شغلی برای شهروندان منجر میشود. به عبارتی، از رهاورد فعالیت کارآفرینان امکان کسب درآمد و تشکیل و اداره زندگی برای افراد جامعه به ویژه جوانان جویای کار فراهم می آید و چون این امر با تولید نیز ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ دارد، نتایج مثبت آن در سطحی کلانتر از مجموعه افراد شاغل، به نوعی عموم مردم را بهرهمند میسازد. همچنین باید به این نکته نیز اشاره کرد که بخشی از کارآفرینان به شکلی آگاهانه به نتایج و پیامدهای فعالیت خود اشراف دارند و دقیقاً به دلیل خیرخواهی و علایق ملی و مردمی، از میان گزینههای مختلف فعالیت اقتصادی، آن گزینه و زمینه را برمیگزینند که به ایجاد کار و اشتغال بیانجامد و هموطنانشان را از نتایج مثبت پیش گفته، برخوردار نماید.
بی تردید تأثیر سازنده و جایگاه ارجمند این دسته از فعالان عرصه اقتصاد که شاید عنوان «کارآفرینان ملی و مردمی» عنوان مناسبی برای نامیدنشان باشد، بر هیچ کس پوشیده و پنهان نیست. نمونهوار از میان کارآفرینان سرزمینهای دیگر می توان به «کونوسوکه ماتسوشیتا» اشاره کرد که دراقتصاد ژاپن به مثابه کارآفرینی آگاه و پیشرو، تأثیرات عمیق و ماندگاری بر جا نهاد و در سطحی جهانی طرح و معرفی شد. ... در کشور ما نیز از یک سو بروز مشکل بیکاری و از سوی دیگر پیامد توسعه فرهنگ کارآفرینی در گرهگشایی از این مشکل و معضل، میتواند ضرورت توجه عمیق به شأن و جایگاه «کارآفرینان ملی و مردمی» را نمایان کند و لزوم شناساندن چهرههای شاخص و الگوسازی مناسب در این عرصه را بیش از پیش روشن و آشکار نماید. به ویژه از میان کارآفرینان بومی و ملی که با شرایط و اقتضائات همین مرز و بوم دست به کار بزرگ کارآفرینی یازیده اند. استاد محمدکریم فضلی (بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره گروه صنعتی گلرنگ) که هفتمین دهه عمر پر از تلاش وتکاپوی خود را پشت سر میگذارد، از این جمله است. استاد فضلی که در دومین جشنواره «قهرمانان صنعت» به عنوان کارآفرین برگزیده مورد تقدیر قرار گرفت، پیش از این در سال ۸۴ نیز عنوان کارآفرین و کارفرمای برتر کشور را از سوی وزارت کار وامور اجتماعی کسب کرده است. بی تردید برای پژوهشگران و خبرنگاران عرصه اقتصاد به ویژه حوزه کار و کارآفرینی اندیشهها و دیدگاههای ایشان به عنوان یک کارآفرین نمونه جای توجه و تأمل بسیار دارد و دریافت و انتقال تجربیات استاد فضلی و دیگر کارآفرینان برتر می تواند به ارائه الگوهای مناسب بومی و میهنی در زمینه اقتصاد و کارآفرینی منجر شود.
صاحب این قلم نیز میکوشد تا با چنین دغدغه و علاقهای در این نوشتار کوتاه و در حد توان به بررسی دیدگاهها و شیوه مدیریتی ایشان بپردازد. استاد فضلی از جمله کارآفرینانیست که آگاهانه و از روی انتخابی هدفمند عرصه تولید را برای یک عمر فعالیت خود برگزیدهاست تا از این طریق شرایط اشتغال به کار بخشی از هموطنان خود را فراهم آورد. به عبارتی از این منظر نه صرفاً سودآوری شخصی، بلکه منافع عمومی مورد نظر است و همین امر احساس رضایتی عمیق و انسانی را در پی میآورد. نقل خاطره ای در همین زمینه می تواند به خوبی این هدفمندی و جهتگیری آگاهانه را نمایان کند. یکی از مدیران شاغل در گروه صنعتی گلرنگ، نقل می کند که چند سال پیش، یک روز عصر آقای فضلی را دیدم که طبق معمول بر ای قدم زدن به حیاط شرکت آمدهاند اما به شکل ملموسی خوشحالتر و سرزندهتر از روزهای قبل به نظر میرسند. از روی کنجکاوی به حضورشان رسیدم و دلیل این خوشحالی و احساس رضایت را پرسیدم و ایشان در جواب من بیان کردند که:«امروز رقم کسانی که مستقیماً از شرکت فیش حقوقی میگیرند به هزار نفر رسید و این تعداد چهاررقمی شد.» (نشریه داخلی گروه صنعتی گلرنگ، شماره اول، صفحه ۷) آنچه موجب شده است تا رقم مذکور امروزه افزون و افزون تر شود، همین توجه ویژه و علاقهمندی آگاهانه به امر کارآفرینی و پیامدهای سازنده آن برای جامعه است. خاطره فوق احساس حقیقی یک کارآفرین خیرخواه، ملی و مردمی را بیان می کند که توانسته است با اتکا به همین اندیشه و باور، شرکت کوچک دهههای گذشته را تا مرز یک گروه پویای تولیدی و صنعتی با توان ایجاد فرصتهای شغلی قابل توجه پیش ببرد. استاد فضلی نکته مهم و بنیادی شیوه مدیریتی خود را در رفتار صمیمانه ورعایت حقوق کارگران و کارگزاران مجموعه تحت مدیریت خود میداند چرا که از این طریق احساس بیگانگی با کار رنگ باخته و کارمندان با انگیزه و نیرویی مضاعف به فعالیت می پردازند گویی برای خود کار می کنند. ایجاد این عشق و علاقه در افراد نسبت به شرکت یا مجموعهای که در آن به کار مشغولاند، اساسیترین رمز موفقیت و پیشرفت محسوب می شود که فقط و فقط از طریق درک و دریافت احساسات و اندیشه های سازنده کارفرمایان کارآفرین تحقق می یابد. شاید بتوان گفت که همین امر، مهم ترین شاخصه یک کارفرما و مدیر نمونه است. استاد فضلی پس از چند دهه تلاش در عرصه کارآفرینی و توسعه اقتصادی، امروز به مثابه یک ذخیره ملی و چشمه ای جوشان از آموختهها و تجربهها همچنان به کوشایی و پویایی خود ادامه میدهند تا از رهاورد این تلاش فرد یا افرادی دیگر از هموطنانشان به کار وفعالیت مشغول شوند. تجلیل از مقام کارآفرینی استاد فضلی و امثال ایشان که تجلیل از کارآفرینی ایرانیست، امروزه روز نوعی وظیفه ملی به حساب می آید که می تواند الگوهای مناسبی را جهت تقویت روحیه کار وتلاش در جوانان این مرز و بوم، طرح و معرفی نماید. از همین روست که توجه جشنواره «قهرمانان صنعت» به عرصه کارآفرینی جای سپاس و ستایش دارد و شایسته است که تأمل در این عرصه از سوی نهادهای مرتبط دیگر به ویژه از سوی مطبوعات و رسانهها نیز به شکلی عمیق و جدی پیگیری شود، چرا که در هر جامعه ای آفرینش کار واشتغالزایی حاصل آفرینش و زایش کارآفرینان ملی و مردمیست...
در پایان این نوشتار جا دارد که چند سطری از یکی از سخنرانیهای استاد محمدکریم فضلی در باب کارآفرینی (به نقل از نشریه خانواده گلرنگ، شماره اول، صفحه۶) آورده شود که بهتر از هر تفسیر و تحلیلی جانمایه اندیشه و باور یک کارآفرین ایرانی را طرح و بیان می کند :«... همه ما باید بکوشیم (همه و همه) که دست کم سرپرست یک یا دو خانواده بیشتر را مشغول به کار کنیم که این بزرگترین ثواب و لذت برای انسان است. هیچ لذتی بالاتر از این نیست که در بسته را به روی دیگران باز کنیم. ما چگونه می توانیم خودمان و بچههایمان در رفاه باشیم و در همان حال پدر و مادری را ببینیم که با بچههایشان در چشم ما نگاه می کنند و کار می خواهند. وظیفه ماست که تلاش کنیم تا دیگر هموطنانمان را مشغول به کار کنیم و امکان زندگی بهتر را برایشان فراهم نماییم. آنها خواهران و برادران ما هستند و فرزندان آنها فرزندان ما ... برای این منظور نباید تنها به خودمان فکر کنیم. چون یک آدم بیشتر از یک لقمه نان نمیتواند بخورد. رزق و روزی که نعمت الهیست، می تواند به همه برسد، به شرط اینکه فرهنگ ایثار و تلاش را در جامعه خود نهادینه کنیم ...»
ارسال نظر