از کوزه همان برون تراود که دروست
یک جستوجوی ساده در اینترنت به ما میگوید، آخرین رتبهبندی آشکار بنادر دنیا بر اساس حجم کانتینری، مربوط به سال ۲۰۱۰ است. در این رتبهبندی، بندر شانگهای چین با ظرفیت ۲۹ میلیون کانتینر ۲۰ فوتی رتبه نخست را دارد و بندر دبی با ظرفیت ۱۱.۵ میلیون کانتینر رتبه نهم و بندرعباس ایران با ۶/۲ میلیون کانتینر رتبه ۴۵ ام را داراست. اگر دقیقتر شویم میبینیم که بندر شانگهای در ۵ سال گذشتهاش افزایش ۱۱ میلیونی و دبی افزایش ۴ میلیونی داشته است و این در حالی است که بندرعباس تنها ۳/۱ میلیون افزایش را شاهد بوده است. چندان نیازی به ارائه آمارهای بیشتر نیست، تا حجم فاصله به خوبی درک شود.
وقتی با چنین آماری مواجه میشویم، میتوانیم به جنبههای مختلف عقبماندگی عمرانی بنادر بیندیشیم (تحقیقی که مقالات این پرونده تا حدی در صدد برآورده کردن آن است)، اما بگذارید مساله را از زاویهای دیگر نیز ببینیم. فرض کنید که دستی جادویی به ما قدرت توسعه نامحدود و آنی بنادر ایران را بدهد. سوال هولناک این است که اقتصاد کنونی ما در این صورت، قدرت پر کردن چه حجمی از این ظرفیت را خواهد داشت؟ این سوال نگاه ما به مساله را به کل عوض خواهد کرد؛ آیا عدم رشد مناسب بنادر، ناشی از عدم رشد مناسب کل اقتصاد کشور نیست؟ میتوان حدس زد وقتی تقاضای شدید برای ورود و خروج کالا نباشد، طبعا نباید فشاری را نیز برای توسعه عمرانی بنادر احساس کنیم.
ارسال نظر