استان شدن کرج، بیم ها و امیدها
البته به نظر می رسد که در بخش های عمده ای از لایه های اجتماعی کرج حساسیت چندانی نسبت به این مساله پدید نیامده است که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. این نوشتار میکوشد به سوالاتی از این دست پاسخ دهد.
استان شدن کرج محصول یک فرآیند تاریخی مربوط به رشد سریع جمعیتی کرج می باشد. به عبارت دیگر مهاجرت وسیع و گسترده اقوام و گروه های اجتماعی چه به صورت انفرادی و چه جمعی در طی دو سه دهه اخیر کرج را به لحاظ رشد و توسعه البته نا موزون در سطحی قرار داد که به همراه تلاش چندین ساله مسوولین شهر نهایتا به استان شدن آن انجامید. کلیدی ترین سوال این است که چرا استان شدن در سپهر مسایل ایران اهمیت دارد. در پاسخ به این سوال باید گفت که اقتصاد ایران دولتی و تک محصولی است در این اقتصاد به دلیل اینکه بر پایه نفت است دولت و برنامه ریزی از بالا نقش و اهمیت اصلی پیدا میکند به عبارت روشن تر این دولت است که سمت و سو و میزان توسعه را مشخص می نماید و البته دولت نیز بر اساس تقسیمات کشوری، سیاسی و مدیریتی اقدام به توزیع منابع مینماید. واقعیتهای تاریخ توسعه اقتصادی شهر ها نشان می دهد که توزیع منابع از مرکز به پیرامون تغییر پیدا میکند و در بودجه سالیانه و برنامه های توسعه ای چهار ساله منابع بر اساس سهم استانها و شهرها توزیع می شود و بر اساس قانون پس از تعیین سهم هر یک از وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی نهایتا در سطح استان ها
منابع توزیع می شود. بنا براین زمانی که شهر محل زندگی شما یک شهرستان باشد منابع اختصاص یافته در سطح ملی یکبار دیگر در سطح مرکز استان نسبت به آن تصمیم گیری می شود. از این رو چنانچه یک شهر مرکز استان باشد به طور طبیعی سهم بیشتری از این اقتصاد تک محصولی خواهد داشت.
بنا بر این تاثیر اتوماتیک اولیه استان شدن این است که سهم از منابع ملی بیشتر شده ودردرجه دوم این تخصیص به طور مستقیم صورت می پذیرد و دستخوش تصمیمات مدیران درسطح استان نمیگردد. طبیعتا در حالتی که سهم استان شدن دربودجه ی کل کشور مشخص و روشن است مدیران استانی قدرت تصمیم گیری بیشتر و قابل ملاحظه تری پیدا می کنند در صورتی که در شرایط قبلی این مدیران استان در شهر تهران بودند که تصمیمات مربوط به شهر کرج را اتخاذ می کردند. مدیران شهر کرج برای بسیاری از تصمیمات و اقدامات بایستی موافقت مرکز تهران را نیز دریافت می نمودند. از نقطه نظر توسعه ای نیزاین مساله اهمیت بسزایی دارد. چنانچه مدیری که از محل خدمت شناخت بیشتری داشته باشد و از نزدیک با مسایل، مشکلات و اولویت های منطقه به صورت ملموس دست و پنجه نرم میکند بهتر و کاراتر می تواند هم منابع را تخصیص دهد و هم تصمیم گیری نماید.
پس می توان چنین گفت که با استان شدن، کرج از منظر توسعه ای در سطح ملی جایگاه مستقل و ویژه ای به لحاظ تخصیص منابع پیدا میکند و طبیعی است که این مسئله به رشد کرج کمک شایانی خواهد نمود. از منظر اقتصادی علاوه بر آنچه در بالا گفته شد تاثیرات دیگری نیز دارد واقعیت این است که مالیات سهم بالایی در اقتصاد ایران ندارد اما همان میزانی که اکنون در سطح ملی به عنوان مالیات دریافت می شود مدل بازتوزیع آن تابع تقسیمات کشوری است.
در شرایط کنونی علیرغم اینکه شهر کرج با استقرار کارخانجات، صنعت و بخشهای تولیدی در آن عملا بهره مناسبی از مالیات دریافتی ندارد و هر آنچه که نصیب آن می شود در باز توزیع توسط شهر تهران صورت می پذیرد اما با استقرار استان البرز در این خصوص تغییرات عمده ای اتفاق خواهد افتاد. موارد فوق تاثیرات حقوقی و قانونی و ظاهری در حوزه اقتصاد و توسعه شهر کرج می باشد. اما به لحاظ اقتصادی تاثیرات دیگری نیز خواهد داشت و رونق خاصی در حوزه های ساخت و ساز شهری و زیر ساختی صورت خواهد گرفت. البته این رونق اقتصادی سبب گستردگی مهاجرت به شهر کرج و شهرهای اقماری خواهد شد که این دارای عوارض مثبت و منفی است. تجربه مهاجرت به کرج نشان داده است چنانچه بستر و زمینه مناسب برای مهاجران فراهم نشود عملا مهاجرت تبدیل به حاشیه نشینی خواهد شد که این حاشیه نشینی ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بوده است.
منظور از این سخن آن است که درمقوله استان شدن باید به پدیده های منفی آن نیز توجه ودقت نمود و آمادگی لازم برای آن را نیز داشت.
استان شدن کرج در حوزه مدیریتی نیز تاثیر مثبت خواهد داشت. ارتقاء سطح اداری کرج به ادارات کل قدرت تصمیم گیری مدیران را افزایش داده و در عین حال از برخی مراجعات شهروندان به شهر تهران می کاهد.
در بخش مدیریت شهری یک تغییر اساسی رخ خواهد داد، از این به بعد کمیسیون ماده 5 در شهر کرج تشکیل خواهد شد و طبیعتا بسیاری از مسایل حوزه شورا، شهرداری، شهرسازی و مسایل مرتبط به طرح های جامع و تفضیلی در سطح شهر کرج حل و فصل خواهد شد و این به خودی خود یک پیشرفت چشمگیر محسوب میشود.
به لحاظ سیاسی نیز مقوله استان شدن باعث ارتقاء جایگاه و سایز شهر کرج در معادلات کلان کشور می شود. این مسئله خود را به اشکال مختلف نشان خواهد داد. به احتمال زیاد تغییراتی در سطح اداری شهرهای اطراف کرج به وجود خواهد آمد و به تبع آن تعداد نمایندگان مجلس اضافه خواهد شد و این نقش و وزن سیاسی شهر کرج را در مطالبات ملی ارتقاء خواهد داد. به لحاظ خبری و اطلاع رسانی واقعیت امروز کرج این است که در این حوزه امکانات در حد یک شهر کوچک نیز نمی باشد و با نیاز ها و مقتضیات یک کلان شهر فاصله فراوانی دارد. از این رو استان شدن خود به خود در این زمینه هم یک فرصت است و هم یک چالش. فرصت از این منظر که احتمالا صدا و سیمای مرکز استانی خواهیم داشت. چالش از این نقطه نظر که مطبوعات و رسانه ها بایستی متناسب با شرایط جدید تجدید ساختار و سازمان نمایند که این مستلزم برنامه ریزی جدی و آینده نگرانهای است.
مخلص کلام اینکه استان شدن کرج واجد یک سری فرصت ها، بیم ها و امیدها و در عین حال چالش ها و آسیب ها در آینده است. مهم نوع برخورد و میزان آمادگی برای پذیرش تبعات این مساله می باشد.
واقعیت تلخ این است که بررسی نقطه نظرات، به تبلیغات گسترده، موضع گیریهای افراد موثر و مسوول نشان میدهد که عمدتا به این مطلب پرداخته می شود که چه کسی یا کسانی باعث استان شدن کرج شده اند و هر یک به نوعی میکوشند سهم خود را پر رنگ تر جلوه دهند.این در حالی شایسته است که به این موضوع بپردازند که مقوله استان شدن کرج چگونه می تواند به حل مسایل کرج کمک کند و چگونه میتواند تغییرات ملموس و کارایی در حوزه خدمات رسانی و اداره کلان شهر کرج ایجاد نمود. به نحوی که میزان رضایت شهروندان افزایش یافته و مزه استان شدن را توده های مردم عملا بچشند.
پاسخ به انتظارات توده های مردم نیازمند پذیرفتن پیش فرض ها و الزاماتی است که فضای کنونی حداقل همسو با آن نیست. واقعیت این است که شهر کرج دارای مسایل، مشکلات و اولویت های فراوانی است و اساسا شهر پر مساله ای است و حل کردن مسایل آن نیازمند مدیریت کارا و با دید کلان و استراتژیک می باشد. یک حقیقت تلخ در همه سنوات گذشته رخ داده است که به باور نگارنده ریشه بسیاری از مشکلات کرج است. مدیران ارشد و کلان شهر کرج از خارج از شهر انتخاب شده اند و حضور آنها در کرج موقتی و بعضا پلکان ترقی بوده است از این رو اولین الزام فضای کنونی انتخاب مدیرانی با مختصه آشنایی با کرج می باشد. اما متاسفانه اخباری که این روزها به گوش می رسد حکایت از این دارد ظاهرا همان سیاق سابق در حال پیگیری است. اگر چنین اتفاقی بیفتد مقوله استان شدن کرج نمی تواند شیرینی کام لایه های اجتماعی را به همراه داشته باشد. یکی دیگر از آفات فضای کنونی رقابت آشکار و پنهانی است که توسط برخی برای مصادره مقوله استان شدن می باشد که ظاهرا با اهداف متفاوتی پیگیری می شود. برخی آنرا زمینه و پایه رای مناسبی برای انتخابات های بعدی می دانند و عده ای نیز مناصب ایجاد
شده ناشی از گسترش تشکیلات را مطلوب خود میدانند. هر دوی این مساله باعث دوری از هدف اصلی یعنی کارا نمودن ساختار مدیریتی و رضایتمندی مردم خواهد شد.
بنابراین وجه اصلی همت مسوولین و دست اندر کاران فعلی بیش از اینکه معطوف به آمدن چه کسی یا کسانی در ساختار مدیریتی استان البرز باشد، باید به سمت یافتن ساز و کار مناسب جهت کارا کردن سیستم باشد. طبیعی است که سپردن کار و مدیریت به افرادی با شاخص هایی چون کارآمدی، شناخت محیط کرج، دور اندیشی و نگاه استراتژیک به مسایل کلان شهر، پاک دستی توام با اقتدار لازمه نیل به اهداف عالیه استان شدن می باشد. چنانچه این اتفاق میمون با الزامات منطقی گفته شده در بالا همراه شود، آنگاه می توان به اثرات مثبت استان شدن در نزد افکار عمومی امیدوار بود و در غیر این صورت استان شدن و مواهب آن نصیب یک عده خاص خواهد گردید.
ارسال نظر