استان شدن کرج، بیم ها و امیدها
دنیای اقتصاد، عابدین سالاری اسکر: ممکن است این سوال برای برخی مطرح شود که دراستان ‏شدن کرج چه مزیت و سودی نهفته است که برخی از آن خوشحالند و سعی میکنند به ‏نوعی خود را در آن دخیل بدانند.

البته به نظر می رسد که در بخش های عمده ای از لایه های ‏اجتماعی کرج حساسیت چندانی نسبت به این مساله پدید نیامده است که می تواند دلایل مختلفی ‏داشته باشد. این نوشتار می‌کوشد به سوالاتی از این دست پاسخ دهد.‏
استان شدن کرج محصول یک فرآیند تاریخی مربوط به رشد سریع جمعیتی کرج می باشد. به ‏عبارت دیگر مهاجرت وسیع و گسترده اقوام و گروه های اجتماعی چه به صورت انفرادی و چه ‏جمعی در طی دو سه دهه اخیر کرج را به لحاظ رشد و توسعه البته نا موزون در سطحی قرار ‏داد که به همراه تلاش چندین ساله مسوولین شهر نهایتا به استان شدن آن انجامید. کلیدی ترین ‏سوال این است که چرا استان شدن در سپهر مسایل ایران اهمیت دارد. در پاسخ به این سوال باید ‏گفت که اقتصاد ایران دولتی و تک محصولی است در این اقتصاد به دلیل اینکه بر پایه نفت است ‏دولت و برنامه ریزی از بالا نقش و اهمیت اصلی پیدا میکند به عبارت روشن تر این دولت است ‏که سمت و سو و میزان توسعه را مشخص می نماید و البته دولت نیز بر اساس تقسیمات ‏کشوری، سیاسی و مدیریتی اقدام به توزیع منابع می‌نماید. واقعیتهای تاریخ توسعه اقتصادی شهر ‏ها نشان می دهد که توزیع منابع از مرکز به پیرامون تغییر پیدا میکند و در بودجه سالیانه و ‏برنامه های توسعه ای چهار ساله منابع بر اساس سهم استانها و شهرها توزیع می شود و بر ‏اساس قانون پس از تعیین سهم هر یک از وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی نهایتا در سطح ‏استان ها منابع توزیع می شود. بنا براین زمانی که شهر محل زندگی شما یک شهرستان باشد ‏منابع اختصاص یافته در سطح ملی یکبار دیگر در سطح مرکز استان نسبت به آن تصمیم گیری ‏می شود. از این رو چنانچه یک شهر مرکز استان باشد به طور طبیعی سهم بیشتری از این ‏اقتصاد تک محصولی خواهد داشت.‏
بنا بر این تاثیر اتوماتیک اولیه استان شدن این است که سهم از منابع ملی بیشتر شده ودردرجه ‏دوم این تخصیص به طور مستقیم صورت می پذیرد و دستخوش تصمیمات مدیران درسطح ‏استان نمی‌گردد. طبیعتا در حالتی که سهم استان شدن دربودجه ی کل کشور مشخص و روشن ‏است مدیران استانی قدرت تصمیم گیری بیشتر و قابل ملاحظه تری پیدا می کنند در صورتی که ‏در شرایط قبلی این مدیران استان در شهر تهران بودند که تصمیمات مربوط به شهر کرج را ‏اتخاذ می کردند. مدیران شهر کرج برای بسیاری از تصمیمات و اقدامات بایستی موافقت مرکز ‏تهران را نیز دریافت می نمودند. از نقطه نظر توسعه ای نیزاین مساله اهمیت بسزایی دارد. ‏چنانچه مدیری که از محل خدمت شناخت بیشتری داشته باشد و از نزدیک با مسایل، مشکلات و ‏اولویت های منطقه به صورت ملموس دست و پنجه نرم میکند بهتر و کاراتر می تواند هم منابع ‏را تخصیص دهد و هم تصمیم گیری نماید.‏
پس می توان چنین گفت که با استان شدن، کرج از منظر توسعه ای در سطح ملی جایگاه مستقل ‏و ویژه ای به لحاظ تخصیص منابع پیدا میکند و طبیعی است که این مسئله به رشد کرج کمک ‏شایانی خواهد نمود. از منظر اقتصادی علاوه بر آنچه در بالا گفته شد تاثیرات دیگری نیز دارد ‏واقعیت این است که مالیات سهم بالایی در اقتصاد ایران ندارد اما همان میزانی که اکنون در ‏سطح ملی به عنوان مالیات دریافت می شود مدل بازتوزیع آن تابع تقسیمات کشوری است.‏
در شرایط کنونی علیرغم اینکه شهر کرج با استقرار کارخانجات، صنعت و بخش‌های تولیدی ‏در آن عملا بهره مناسبی از مالیات دریافتی ندارد و هر آنچه که نصیب آن می شود در باز ‏توزیع توسط شهر تهران صورت می پذیرد اما با استقرار استان البرز در این خصوص تغییرات ‏عمده ای اتفاق خواهد افتاد.‏ موارد فوق تاثیرات حقوقی و قانونی و ظاهری در حوزه اقتصاد و توسعه شهر کرج می باشد. ‏اما به لحاظ اقتصادی تاثیرات دیگری نیز خواهد داشت و رونق خاصی در حوزه های ساخت و ‏ساز شهری و زیر ساختی صورت خواهد گرفت. البته این رونق اقتصادی سبب گستردگی ‏مهاجرت به شهر کرج و شهرهای اقماری خواهد شد که این دارای عوارض مثبت و منفی است. ‏تجربه مهاجرت به کرج نشان داده است چنانچه بستر و زمینه مناسب برای مهاجران فراهم نشود ‏عملا مهاجرت تبدیل به حاشیه نشینی خواهد شد که این حاشیه نشینی ریشه بسیاری از آسیبهای ‏اجتماعی و اقتصادی بوده است.‏
منظور از این سخن آن است که درمقوله استان شدن باید به پدیده های منفی آن نیز توجه ودقت‎ ‎نمود ‏و آمادگی لازم برای آن را نیز داشت.‏
استان شدن کرج در حوزه مدیریتی نیز تاثیر مثبت خواهد داشت. ارتقاء سطح اداری کرج به ‏ادارات کل قدرت تصمیم گیری مدیران را افزایش داده و در عین حال از برخی مراجعات ‏شهروندان به شهر تهران می کاهد.‏
در بخش مدیریت شهری یک تغییر اساسی رخ خواهد داد، از این به بعد کمیسیون ماده 5 در شهر ‏کرج تشکیل خواهد شد و طبیعتا بسیاری از مسایل حوزه شورا، شهرداری، شهرسازی و مسایل ‏مرتبط به طرح های جامع و تفضیلی در سطح شهر کرج حل و فصل خواهد شد و این به خودی ‏خود یک پیشرفت چشمگیر محسوب می‌شود.‏
به لحاظ سیاسی نیز مقوله استان شدن باعث ارتقاء جایگاه و سایز شهر کرج در معادلات کلان ‏کشور می شود. این مسئله خود را به اشکال مختلف نشان خواهد داد. به احتمال زیاد تغییراتی در ‏سطح اداری شهرهای اطراف کرج به وجود خواهد آمد و به تبع آن تعداد نمایندگان مجلس اضافه ‏خواهد شد و این نقش و وزن سیاسی شهر کرج را در مطالبات ملی ارتقاء خواهد داد. به لحاظ ‏خبری و اطلاع رسانی واقعیت امروز کرج این است که در این حوزه امکانات در حد یک شهر ‏کوچک نیز نمی باشد و با نیاز ها و مقتضیات یک کلان شهر فاصله فراوانی دارد. از این رو ‏استان شدن خود به خود در این زمینه هم یک فرصت است و هم یک چالش. فرصت از این منظر ‏که احتمالا صدا و سیمای مرکز استانی خواهیم داشت. چالش از این نقطه نظر که مطبوعات و ‏رسانه ها بایستی متناسب با شرایط جدید تجدید ساختار و سازمان نمایند که این مستلزم برنامه ‏ریزی جدی و آینده نگرانه‌ای است.‏
مخلص کلام اینکه استان شدن کرج واجد یک سری فرصت ها، بیم ها و امیدها و در عین حال ‏چالش ها و آسیب ها در آینده است. مهم نوع برخورد و میزان آمادگی برای پذیرش تبعات این ‏مساله می باشد.‏
واقعیت تلخ این است که بررسی نقطه نظرات، به تبلیغات گسترده، موضع گیری‌های افراد موثر ‏و مسوول نشان می‌دهد که عمدتا به این مطلب پرداخته می شود که چه کسی یا کسانی باعث ‏استان شدن کرج شده اند و هر یک به نوعی می‌کوشند سهم خود را پر رنگ تر جلوه دهند.این ‏در حالی شایسته است که به این موضوع بپردازند که مقوله استان شدن کرج چگونه می تواند به ‏حل مسایل کرج کمک کند و چگونه می‌تواند تغییرات ملموس و کارایی در حوزه خدمات رسانی ‏و اداره کلان شهر کرج ایجاد نمود. به نحوی که میزان رضایت شهروندان افزایش یافته و مزه ‏استان شدن را توده های مردم عملا بچشند.‏
پاسخ به انتظارات توده های مردم نیازمند پذیرفتن پیش فرض ها و الزاماتی است که فضای ‏کنونی حداقل همسو با آن نیست. واقعیت این است که شهر کرج دارای مسایل، مشکلات و ‏اولویت های فراوانی است و اساسا شهر پر مساله ای است و حل کردن مسایل آن نیازمند مدیریت ‏کارا و با دید کلان و استراتژیک می باشد. یک حقیقت تلخ در همه سنوات گذشته رخ داده است که ‏به باور نگارنده ریشه بسیاری از مشکلات کرج است. مدیران ارشد و کلان شهر کرج از خارج ‏از شهر انتخاب شده اند و حضور آنها در کرج موقتی و بعضا پلکان ترقی بوده است از این رو ‏اولین الزام فضای کنونی انتخاب مدیرانی با مختصه آشنایی با کرج می باشد. اما متاسفانه ‏اخباری که این روزها به گوش می رسد حکایت از این دارد ظاهرا همان سیاق سابق در حال ‏پیگیری است. اگر چنین اتفاقی بیفتد مقوله استان شدن کرج نمی تواند شیرینی کام لایه های ‏اجتماعی را به همراه داشته باشد. یکی دیگر از آفات فضای کنونی رقابت آشکار و پنهانی است ‏که توسط برخی برای مصادره مقوله استان شدن می باشد که ظاهرا با اهداف متفاوتی پیگیری ‏می شود. برخی آنرا زمینه و پایه رای مناسبی برای انتخابات های بعدی می دانند و عده ای نیز ‏مناصب ایجاد شده ناشی از گسترش تشکیلات را مطلوب خود میدانند. هر دوی این مساله باعث ‏دوری از هدف اصلی یعنی کارا نمودن ساختار مدیریتی و رضایتمندی مردم خواهد شد.‏
بنابراین وجه اصلی همت مسوولین و دست اندر کاران فعلی بیش از اینکه معطوف به آمدن چه ‏کسی یا کسانی در ساختار مدیریتی استان البرز باشد، باید به سمت یافتن ساز و کار مناسب ‏جهت کارا کردن سیستم باشد. طبیعی است که سپردن کار و مدیریت به افرادی با شاخص هایی ‏چون کارآمدی، شناخت محیط کرج، دور اندیشی و نگاه استراتژیک به مسایل کلان شهر، پاک ‏دستی توام با اقتدار لازمه نیل به اهداف عالیه استان شدن می باشد. چنانچه این اتفاق میمون با ‏الزامات منطقی گفته شده در بالا همراه شود، آنگاه می توان به اثرات مثبت استان شدن در نزد ‏افکار عمومی امیدوار بود و در غیر این صورت استان شدن و مواهب آن نصیب یک عده خاص ‏خواهد گردید.‏