اعتماد صنعت نفت به عملکرد «دانا انرژی»
نمود بلوغ در ترسیم استراتژیهای مشارکتی در بازارهای صنعت نفت این روزها بیش از دیگران در برنامههای شرکتهای خصوصی به چشم میخورد. آثار این جریان متحول ساختاری در راهبری صحیح برنامههای سرمایهگذاری توسعه صنعت نفت به ویژه در سالهای اخیر به خوبی نمایان است.بهکارگیری انضباطهای بخش خصوصی مبتنی بر چارچوبهای استاندارد جهانی در مدیریت پروژه و کنترل سازوکارهای موجود در جریان مشارکتها، دانا انرژی را در ورود به کسب مقیاسهای بینالمللی کیفیت سرعت داده است.
مهندس مهدی کریمی، فارغالتحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف که پس از چند سال حضور در صنعت نفت ایران، تجربیات متعددی را در شرکتهای نیکو، سازه، جهان پارس، مدیریت احداث و اویک در کارنامه فعالیتهایش ثبت کرده است امروز بهعنوان مدیرعامل گروه انرژی دانا نقش تازهای را ایفا میکند. متن گفتوگوی ما را با وی که معتقد به خصوصیشدن نظامات مشارکتی برای افزایش بهرهوری در صنعت نفت است میخوانید.
آقای کریمی! شرکت دانا انرژی چه استراتژی مشخصی را برای پیشبرد اهداف توسعهای خود مد نظر قرار داده است؟
ما مصمم هستیم در کاری که انجام میدهیم بهترین گروه ایرانی باشیم، نام و حوزه فعالیت کاری ما برای دوره درازمدتی تثبیت شود و سومین نکته اینکه درآمدهای خود را در توسعه شرکت صرف کنیم.
چه رویکردهایی به بازار داخلی و چه برنامهای برای نفوذ در بازارهای بینالمللی دارید؟
افزایش سهم شرکتمان در بازار داخلی و گسترش حوزه کاری شرکت از طریق ایجاد شرکتهایی که خدمات جدیدی را ارائه دهند و موجب توسعه زنجیره ارزش ما در بخش بالادستی شوند از اولویتهای اصلی ما است.ما به توسعه جغرافیایی و جذب پروژههای بینالمللی نگاه ویژهای داریم اکنون با توجه به محدودیتهای موجود موانعی بر سر راه است که در پاسخ به آن یک سری شرکتهای جدید در کشورهای انگلستان و امارات به ثبت خواهیم رساند تا به راحتی در پروژههای بینالمللی که متقاضی حضور دانا هستند، حضور یابیم.
شما چه چشماندازی را برای فعالیت بخش خصوصی متصور هستید؟ آیا افق روشنی برای بخش خصوصی میبینید؟ با توجه به تجارب شما، اصولا تفاوت انجام کار توسط بخش خصوصی و بخش دولتی در چه مواردی دیده میشود؟
تجربه نشان داده است که بخش غیرخصوصی نمیتواند در راستای انجام پروژهها موفقیت چندانی کسب کند. این روند در مورد سازمانهایی که خود پروژههایشان را انجام میدهند بیشتر مصداق پیدا میکند. دلیل آن هم روشن است. به هر ترتیب در این نوع کار، روابط سازمانی است که عمدتا تعیینکننده مسائل است نه مقررات و قواعد از پیش تعیین شده قراردادی. ثانیا در روند انجام کار اغماضهایی صورت میگیرد که هرگز این جریان در مواجهه یک کارفرما و پیمانکار بخش خصوصی دیده نمیشود. عدم تطابق کیفی روندهای اجرایی و غیره با برنامه از پیش تعیین شده همواره این نوع از فعالیتها وجود دارد و مهمتر از آن هزینههای گزاف و بیهوده بخش غیرخصوصی در پروژهها در شکم هزینههای جاری سازمانها که حساب و کتاب دیگری دارد گم میشود؛ لذا ایجاد شرکتهای وابسته و نیمهوابسته از سوی این دسته از سازمانهای دولتی یا غیرخصوصی نه تنها تغییری در ماهیت نقشها ایجاد نمیکند بلکه پیچیدگی کارها را هم بیشتر میکند.
مضافا، آنچه که انگیزه و موتور محرک سازمانها است این است که چه چیزی به دست میآورند و چه چیزی میدهند؛ این چیزها در بدن شخص حقوقی قابل لمس نیست، چرا که اساسا مدیریت دولتی در معرض زیان نیست و همین طور در معرض انتفاع از کیفیت عملکردش هم نیست.
اما این موارد مهم در بخش خصوصی به این دلیل که حساسیت بیشتری در مورد پرهیز از اعمال زیان دارد لمس میشود.
اگر به نوع اجرای پروژهها در دنیا هم نگاه کنید، آنچه موجب پیشرفت همکاریها میشود تثبیت رابطه کارفرما و کارگزار مبتنی بر حسابکشی و حساب پس دادن و نیز برقراری یک فضای رقابتی است، اما به موازات اینکه پای شرکتهای دولتی به میان میآید فضای رقابتی را مبهم کرده و اجرای موثر پروژه را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
به نظر شما دولت در شرایط کنونی چه وظایفی دارد تا به گونهای فضای حاکم بر روند توسعه صنعتی به ویژه در بخش نفت و گاز اصلاح شود؟
به طور کلی معتقدم که خصوصیکردن فعالیتها در صنعت نفت بنا به دلایل مطرح شده به عنوان یک اصل کلی به نفع این صنعت است. به نظر میرسد که ما در بازار داخل چه بخواهیم و چه نخواهیم با یک کارفرمای بسیار مقتدر روبهرو هستیم که در واقع ارائهکننده کار به پیمانکاران است.به نظر من بهترین کاری که دولت میتواند انجام دهد این است که ارجاع کارهایش را در یک فضای رقابتی واقعی قرار دهد. دوم آنکه در قراردادهایش شرایط قراردادی را به گونهای تدوین و تنظیم کند که حقوق و تعهدات متقابل مبتنی بر منافع مشترک باشد. امروزه متاسفانه قراردادها یک طرفه است. نکته مهم دیگر آن است که ساز و کارهای جنبی همچون تامین مالی و اعتبارات بانکی در خدمت انجام پروژهها قرار گیرد. گرچه در این حوزه، روندها به گونهای بهتر شد، اما سازوکارها به سمت و سویی است که عمدتا بانکها در اجرای پروژهها کمک موثری نمیکنند. نگاه بانکها به پروژه نفتی مشابه نوع نگاه آنها به پروژههای بخش «صنعت» هم نیست،؛ به هر ترتیب آنها اسناد زمین محل اجرای طرح (مثل کارخانه سیمان) را به عنوان وثیقه نزد خود نگه میدارند، ولی در قراردادهای پیمانکاری این همکاری وجود ندارد و اساسا این گونه تعریف نشده است که بتوان قراردادها را به عنوان وثیقه دریافت تسهیلات نزد بانکها سپرد. اصولا داشتن یک قرارداد در نظام بانکی به عنوان یک اعتبار مطرح نیست، اما این روند در بسیاری از کشورهای خارجی وجود دارد.
آقای کریمی! اقتدار و مزیتهای دانا انرژی را در چه محورهایی میدانید و چه برنامهای برای پیشبرد و توسعه فعالیتهای شرکت دارید؟
طراحی مجموعه دانا انرژی امروز به گونهای است که عمدتا بر مبنای فعالیت در حوزه بالادستی متمرکز شدهاست و برای ایجاد زنجیره ارزش هدفگیری خوبی انجام دادهایم. ما میتوانستیم از یک نقطه شروع کنیم و به همان نقطه هم راضی باشیم، اما راهبرد گروه دانا بر توسعه بخشی به شرکت نهادینه شده است و به نحو مقتضی و مناسب سرمایهگذاری خواهیم کرد.نگاه ما به سرمایهگذاری همواره همه جانبه بوده است. به عنوان مثال ما در اولین پروژههایمان همچون لرزهنگاری دشت آبادان به اندازه خود زیان هنگفتی کردیم اما کارهایمان را ادامه دادیم و همین موجب شد که دانا در نزد مجموعه صنعت نفت به عنوان مجموعهای که به تعهدات خود پایبند است معرفی شود.
دوم اینکه، دانا سرمایهگذاری صرفا درآمدزا را در کانون توجه خود قرار نداده است؛ نگاه ما صرفا انجام فعالیتهای سودزا نیست چون میدانیم که اعمال این روشها سرعت ما را در توسعه کاهش خواهد داد؛ روش ما مبتنی بر سرعتهای فراتر است؛ ما موفق شدیم مقوله ارزشگذاری به منابع انسانی را به عنوان یک اصل مهم، مورد توجه قرار دهیم. دانا محیطی مناسب را براساس روابط خوب انسانی شکل داده است.تاکنون عامل توفیق ما در جذب نیروی انسانی، ایجاد محیطی صمیمی و فراهم کردن شرایطی براساس منافع مشترک بوده است.
در آینده هم نگاه ما مبتنی بر مشارکت کلیه کارکنان در مالکیت شرکتها (دانا و شرکتهای تابعه) و آموزش صحیح برای افزایش قابلیتها و مهارتهای نیروی انسانی است.
ارتباط شرکت دانا با پیمانکاران عموما به چه شکلی است؟
ما همواره روابط خوبی با کارفرمایانمان داشتیم. ما در شروع و در جریان انجام پروژههایمان روابط و خاطرات خوبی را احساس کردیم.
اعتماد وزارت نفت به دانا را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
اینکه دانا عمدتا از سوی وزارت نفت به شرکت در مناقصهها دعوت میشود، نشان دهنده رضایت نسبی آنها از مجموعه عملکرد مجموعه داناست.
ارسال نظر