برندینگ را در سطح بحث رها نکنیم

مفهوم برند و برندیگ در سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته به ویژه ایالات متحد امریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. در چند سال اخیر با یک فاصله قابل تامل و معناداری با این کشورها موضوع برند و برندینگ در کشورما اهمیت ویژه ای یافته است. این اهمیت یافتن از بسیاری از جهات ارزشمند است و می تواند نوید انجام فعالیت های خوبی را در این زمینه فراهم آورد. متاسفانه آنچه که شاید قدری نیازمند تامل بیشتر است آن است که تلاشهایی که در این زمینه بیشتر صورت گرفته است اغلب متوجه ابعاد ظاهری برند می باشد و بعضا این مفهوم تا حد یک نامگذاری ساده که برای کالاها و سازمانها انجام می گیرد تنزل یافته است و عمده توجهات معطوف به آن شده است که چگونه برای کالاها و خدمات خود نامگذاری کنیم.

این امر اگرچه در نوع خود ارزشمند است و مقدمه ای برای ورود به مباجث برندینگ می باشد اما پرداختن بیش از حد به آن ممکن است سازمانها را دچار یک نوع سطحی نگری کرده و آنها را از توجه به ابعاد پنهان و زیرساختهای برندسازی دور سازد. از سوی دیگر برخی از تلاشها از طرف سازمانهای مختلف انجام می گیرد که ظاهرا علاقمند به ارتقای مفهوم برند در کشور می باشند اما به دلیل عدم برخورداری از بنیان های علمی لازم این تلاشها نتوانسته است منتج به نتایج سودآوری برای سازمانها شود.پروژه های مختلف برندینگ اغلب با چند توصیه تبلیغاتی خاتمه می یابد و به مقوله های کیفی و زیربنایی یک سازمان کمتر توجه نشان می دهد.به نظر می ر سد که برای ارتقای مفهوم برند چه به شکل زیربنایی و چه به شکل روبنایی ضروری است که سازمانهای تخصصی در این زمینه بوجود آید که با گرته برداری از فعالیت های انجام گرفته در کشورهای توسعه یافته بتوانند قدمهای علمی و دقیقی در این زمینه بردارند.در این راستا پیشنهاد می شود که گامهای زیر توسط علاقمندان، متخصصان و سازمانهای ذیربط برداشته شود:

توجه به ادبیات مکتوب این حوزه که می تواند شامل تالیف و ترجمه کتابهای مختلف که در آنها هم به مثالهای داخلی اشاره شود و هم مثالهای خارجی . همچنین ارتقاء مجله ها و مطالبی که در این زمینه به رشته تحریر در می آید.

توجه ویژه اساتید بازاریابی به مقوله برند در کلاسها و سخنرانی‌ها و تخصیص زمان بیشتری به این موضوع در دانشگاه بوجود آمدن سازمان یا سازمانهایی که به طور تخصصی، منظم و کاملا علمی و به دور از روشهای بازاری ارزش برندهای شرکت های ایرانی را مورد سنجش قرار دهند.

بوجود آمدن شرکت های تخصصی که بتوانند با ارایه مشاوره و انجام دادن پروژه شرکت های متخلف را در ارتقاء و بهبود برندشان کمک کنند.

بوجود آمدن نهاد یا نهاد های قدرتمند نظارتی در بدنه دولت یا خارج از آن جهت نظارت دقیق بر مقوله ارزش گذاری برندها.

ایجاد همایش ها و کلاسهای مختلف برای صنعت گران جهت آشنایی آنها با مفاهیم عمقی برند.

در صورت انجام اقدامات بالا می توان خوش بین بود که مفهوم برند و برندینگ در کشور ما بتواند برای صاحبان صنایع ثمربخش باشد. د رغیراین صورت هر آنچه که گفته شود در سطح بحث های روبنایی و زود گذر باقی خواهد ماند و مثل بسیاری از مفاهیم عمیق علمی که در تمام دنیای مدرن دارای اثرگذاری بالا بوده است وارد مملکت ما شده و فقط در سطح بحث های نمایشی و ژستهای سازمانی باقی می ماند و آثار آن به هیچ وجه در صنعت مشاده نمی شود. کم نیستند مفاهیم مختلف علمی که وارد صنایع ما شده است و به سرنوشت بالا گرفتار آمده است.