جزایر مهم خلیج فارس

عکس: اکو سالمی

۱ - جزیره لارک: جزیره لارک دارای ۱۱ کیلومتر طول و ۵/۷ کیلومتر عرض است که در نزدیکی تنگه هرمز واقع شده است، شغل اکثریت قریب به اتفاق ساکنان جزیره پرورش دام و نخل و صید ماهی است؛ کمی جمعیت در آن به علت کمی آب آشامیدنی است. ۲ - جزیره هرمز: جزیره هرمز در شمال جزیره لارک واقع شده است. این جزیره تقریبا به شکل بیضی است. قطر اول آن ۵/۷ و قطر اصغرش ۵/۵ کیلومتر طول دارد. محیط آن حدود شش هزار متر است. در اطراف جزیره جلگه‌های کوچک و همواری وجود دارد. هر چند این جزیره وسعت زیادی ندارد، ولی به سبب اینکه در مدخل خلیج‌فارس قرار گرفته موقعیتش از نظر نظامی و بازرگانی مهم و حساس است.

این جزیره سابقا «زرون» نام داشته که معرب آن «جرون» است و هرمز نام بندر بسیار معتبری نزدیک مصب رود میناب (میناب فعلی) بوده است. هرمز قدیم که در اوایل عهد مغول یکی از مراکز معتبر تجارت بین سواحل ایران و عربستان و هندوستان بود، از خود سلسله ملوک و امرایی داشت که باج‌گذار امرای فارس و کرمان بودند.

پس از ضعف اتابکان فارس در اواخر قرن هشتم هجری، امیر تیمور شهرهای ساحلی نزدیک به هرمز را مورد تاخت و تاز خود قرار داد و هفت قلعه را در آنجا تصرف کرد. اسامی این هفت‌قلعه را شرف‌الدین علی یزدی چنین ذکر کرده است: قلعه مینار، در هرمز کهنه، قلعه تنگ زندان، قلعه کشکک، حصار شامل قلعه منوجان، قلعه ترزک و قلعه تازیان.

در نتیجه محافظین قلعه‌های نام برده به اتفاق امیر هرمز که یارای پایداری را در خود نمی‌دید و با عده‌ای از ساکنان شهر، ابتدا به جزیره قشم و سپس به جزیره جرون (هرمز فعلی) رهسپار شدند. از این زمان به بعد هرمز قدیم رو به ویرانی نهاد و به تدریج متروک شد و به جای آن جزیره‌ جرون دارای اهمیت و اعتبار گردید و رفته‌رفته جای هرمز قدیم را گرفت. به طوری که امرای آن نه تنها شوکت و قدرت سابق خود را به دست آوردند، بلکه بر اغلب نواحی خلیج فارس، از جمله عمان و مسقط و بحرین، استیلا یافتند.

این وضع تا دو قرن؛ یعنی تا استیلای دریانوردان پرتغالی بر این نواحی، دوام داشت و بعد از آن هم تا سال ۱۰۳۱ هجری قمری که هرمز به تصرف شاه‌عباس اول درآمد و خراب شد، از اهمیت و اعتبار گذشته برخوردار بود. بیشتر سیاحانی که در دوران صفویه به ایران مسافرت کرده‌اند هرمز را دیده‌اند و در سفرنامه‌های خود به تفصیل از آبادی و رونق تجارت آن سخن به میان آورده‌اند.

آثار شهر قدیمی هرمز از زمان اردشیر و خرابه‌های ابنیه و قلعه پرتغالی‌ها درشمال جزیره قرار دارد. هنگامی که مسلمین به ایران حمله کردند، ایرانیانی که پیرو دین زرتشت بودند و به سوی هندوستان مهاجرت می‌کردند، حدود یک سال و نیم در جزیره اقامت داشتند و به احتمال زیاد آثاری هم در این مدت از خود باقی گذاشته‌‌اند.

غیر از خرابه‌های قلعه پرتغالی‌ها آثار دیگر هرمز عبارتند از: برج گلک، قصر بی‌بی‌گل، قصر صورت، مکتب‌خانه، خانه زعفرانی، برج تیرانداز، برج ناقوس، زیارت خضر و الیاس، الواح مقابر.

۳ - جزیره قشم: جزیره قشم بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین جزیره خلیج‌فارس است. طول آن ۱۱۵ کیلومتر و عرضش از ۱۰ تا ۳۵ کیلومتر است. جزیره‌ای است کوهستانی که بلندترین نقطه آن «کیش کوه» نام دارد و دارای ۴۵۰ متر ارتفاع است.

این جزیره متجاوز از ۴۰ آبادی دارد که مهم‌ترین آنها جزیره قشم است که مرکز جزیره نیز هست. آبادی‌های معروف دیگر آن عبارتند از: باسعیدو، درگهان، لافت، دیرستان.

جزیره قشم در ایران قبل از اسلام «برخت» و «ابرکافان» (ابرکاوان) نام داشته است و حتی اسم برخت تا اوایل استیلای پرتغالی‌ها متداول بوده است. اسم دیگر این جزیره به مناسبت زمانی طولانی‌اش در قرون اول اسلامی «طویله» بوده است. اسامی قدیمی این جزیره با گذشت زمان فراموش شده است. در دوران بعد گاهی به مناسبت بندر لافت که در شمال جزیره قرار دارد «جزیره لافت» و گاهی هم به اسم بندر قشم، «جزیره قشم» خوانده شده است. بنای «مسجد برخ» را که در آبادی کوسه واقع شده است به احتمال زیاد به دوران خلیفه دوم نسبت می‌دهند. ای‌بسا محل این مسجد سابقا آتشکده بوده است. به استناد مندرجات صفحه ۷۶۱ کتاب آثار شهرهای باستانی سواحل جزایر خلیج‌فارس، تالیف احمد اقتداری، در زمان حمله مغول گروهی از مردم به سرپرستی شخصی به نام توران به این جزیره آمدند. وی خود را توران‌شاه نامید و در آبادی توریان سکنا گزید.

این جزیره از قرن ۱۷ تا ۱۹ میلادی بارها میان پرتغالی‌ها، انگلیس‌ها، ایرانی‌ها و عرب‌ها دست به دست می‌گشته است. انگلیس‌ها در قرن نوزدهم میلادی چندین پایگاه دریایی در بنادر قشم و باسعیدو بنا کردند لیکن، به علت گرمای شدید تابستان، آنها متروک شدند. آثار تاریخی به جا مانده در قشم عبارتند از: قلعه قشم که یادگار دوران تسلط پرتغالی‌ها است، آثار شهر لافت، آثار سدهای آب‌رسانی و منابع ذخیره در جزیره، آثار قریه توریان و زیارتگاه بی‌بی مریم. نام جزیره قشم را «کشم» هم ضبط کرده‌اند.

۴ - جزیره هنگام: جزیره هنگام در جنوب جزیره قشم واقع شده و دارای ده کیلومتر طول و سه تا شش کیلومتر عرض است. چندین پایگاه بزرگ نورافکن‌های دریایی ایران برای هدایت کشتی‌ها در این جزیره بنا شده است.

۵ - جزیره کیش: جزیره کیش بعد از قشم مهم‌ترین جزیره ایران است که دارای پانزده کیلومتر طول و هشت کیلومتر عرض است. کیش نیز مانند اغلب جزایر خلیج‌فارس جزیره‌ای است کوهستانی و به منزله یکی از قلل آتشفشانی خاموش است که دامنه‌های اطراف آن به صورت جلگه‌های هموار درآمده و قابل کشت و زرع است. جزیره کیش به دلیل داشتن آب شیرین و موقعیت جغرافیایی مناسب از قدیم‌الایام منطقه‌ای مسکونی بوده است. جغرافیانویسان دوره اسلامی و نیز بنیامین تودلائی و مارکوپولو از آن نام برده‌اند. بنیامین بازار کیش را جذاب و پررونق یافته است.

این جزیره در زمان سلطنت اتابک ابوبکربن سعد «دولتخانه» نامیده می‌شد. در همین دوره است که تسلط امرای محلی بنوقیصر بر جزیره کیش پایان می‌پذیرد و به تصرف ملوک هرمز درمی‌آید. خرابه‌های قدیم شهر کیش در امتداد ساحل شمالی جزیره باقی مانده است. کیش از گذشته‌‌های دور مرکز دادوستد مروارید بوده است. این جزیره دارای بازاری قدیمی و مسجد جامعی است که از تمام مساجد کیش بزرگ‌تر است. نام این جزیره را به صورت «قیس» یا «قیش» هم ضبط کرده‌اند.

۶ - جزیره لاوان : (شیخ شعیب) جزیره شیخ شعیب در جنوب غربی بندر نخیلو قرار گرفته و دارای ۲۴‌کیلومتر طول و ۵ کیلومتر عرض است و دارای چاه‌های آب شیرین است.

۷ - جزیره خارک: جزیره خارک که در زبان لاتینی آن را «آراکیا» گویند در شمال غربی بندر بوشهر به فاصله ۶۰‌کیلومتر از آن بندر واقع شده است. طول آن ۱۰کیلومتر و عرضش ۵/۴ تا ۵ کیلومتر است. این جزیره دارای آب شیرین و اراضی آن برای کشاورزی مستعد است. به استناد گفته زمین‌شناسان، قریب یک میلیون سال از عمر خارک می‌گذرد. لیکن بیش از چهارده هزار سال نیست که سر از آب بیرون آورده است. به احتمال زیاد خارک از سه‌هزار سال قبل از میلاد جزو قلمرو عیلام بوده است. بنابراین در زمان هخامنشیان خارک ناشناخته نبوده است و احتمالا در زمان اسکندر، یونانیان از آن خبر داشته‌اند. زیرا «نثارک» دریادار اسکندر از مصب رود سند حرکت کرد تا به رودخانه‌ فرات برسد. هرچند بحریه او از کناره‌های خارک عبور نکرد، اما به مجرد رسیدن به مقصد یکی از همراهان خود به نام آندرستن را مامور کردتا به کشف کامل خلیج‌فارس مبادرت کند.بنا به گفته استرابون، نویسنده قرن اول قبل از میلاد، آندرستن در حالی که خلیج فارس را سیر می‌‌کرد به جزیره «ایکاریا» رسید و در آنجا «معبد آپولو» را کشف کرد. به احتمال زیاد می‌توان گفت جزیره‌‌ای که آندرستن دور زده همان جزیره خارک بوده است. یکی از نویسندگان قرن اول میلادی روم به نام «پلین» از جزیره خارک به نام «آراکیا» نام برده است که در آن می‌توان به آسانی ریشه امروزی خارک را پیدا کرد. در دوره اسلامی خارک از توقفگاه‌‌های دریایی بین بصره و هند و عمان بود. مسجد جامع خارک که «استخری» در «مسالک‌الممالک» از آن نام برده، بیانگر وجود تعداد قابل ملاحظه‌ای ازمسلمانان در خارک بوده است. درباره این جزیره از اواسط نیمه اول قرن هفتم هجری تا قرن دهم اطلاع‌ زیادی در دست نیست.

در قرن شانزدهم میلادی، خارک به تصرف پرتغالی‌ها درآمد. هلندی‌ها نیز در سال ۱۶۸۳‌میلادی خارک و بعضی جزایر دیگر خلیج فارس را تصرف کردند. دیری نگذشت که میر مهنای عرب هلندی‌ها را شکست داد و جزیره‌ خارک را تسخیر کرد. آنگاه کریم‌خان زند، در سال ۱۱۸۳ هجری قمری، خارک را از میرمهنا باز پس گرفت. انگلیس‌ها در دوران سلسله‌ قاجار در جنگ هرات خارک را اشغال کردند و حتی پس از پایان مخاصمات و انعقاد عهدنامه‌ پاریس، از تخلیه آن خودداری می‌کردند. آنها قصد داشتند آنجا را مرکز نیروی نیروی دریایی انگلستان قرار دهند، لیکن به این هدف نرسیدند. سرانجام در سال ۱۲۷۴‌هجری قمری خارک را تخلیه کردند و آن را تحویل ایران دادند.

۸ - جزایر سه‌گانه: جزیره ابوموسی با وسعت ۱۲ کیلومتر مربع در ۷۵ کیلومتری جنوب شرقی بندر لنگه و ۵۷ کیلومتری شرق جزیره سیری واقع است. نفت ابوموسی به حوزه مبارک در بخش دریایی جزیره محدود می‌شود که از بهترین نوع و کیفیت در خلیج‌فارس برخوردار است. تنب بزرگ با مساحت ۱۱ کیلومتر مربع در ۳۱ کیلومتری جنوب غربی جزیره قشم و در بخش شمالی خط منصف خلیج‌فارس قرار دارد و حداقل فاصله آن از کرانه‌های راس‌الخیمه بیش از ۷۰ کیلومتر است. جزیره تنب کوچک هم با وسعت ۲ کیلومتر مربع در ۱۳/۸۹ کیلومتری غرب تنب بزرگ و در ۴۵ کیلومتری جنوب بندر لنگه واقع شده و از دیدگاه استراتژیک به عنوان یک نقطه ارتباطی و پشتوانه برای تنب بزرگ اهمیت دارد.