آیا تجارت خیر عمومی میآورد ؟
سرمایهداران، کارخانهداران و بازرگانان از نگاه بسیاری ازمردم، سودجویانی هستند که هرگز به پشت سر خود نگاه نمیکنند تا نیک و بد رفتارهایشان و تاثیر این رفتارها بر زندگی مردمان را ببینند. این نگاه بدبینانه معمولا موجب داوریهای بیرحمانه درباره تولیدکنندگان و توزیعکنندگان کالا و خدمات میشود و حتی این موضوع بدیهی را نادیده میگیرد که تولید و تجارت در وهله نخست متضمن خطرپذیری فراوان است و چه بسا هزاران سرمایهگذار بخش تولید و تجارت همه هست و نیست خود را بر سر این کار بگذارند تا از میان آنها شماری اندک به سود برسند. برندگان عرصه تولید و تجارت نیز در کنار کسب سود، موجب خیر اجتماعی و تامین نیازهای مصرفکنندگان میشوند. آرت کاردن(Art Carden) استاد اقتصاد و بازرگانی در کالج آمریکایی «رودز» و همکار موسسه اتریشی میزس و مایکهاماک (Mike Hammock) استاد اقتصاد کالج رودز در مقالهای تاثیر اقتصاد آزاد،تجارت و رقابت را بر زندگی مصرفکنندگان بررسی کرده و کوشیدهاند شبهههای رایج درباره بازرگانان را پاسخ دهند. ترجمه این مقاله با اندکی تغییر به شرح زیر است:
اغلب اوقات وقتی در مورد تجارت آزاد صحبت میکنیم، طرفداران حمایت از صنایع داخلی این گونه استدلال میکنند که تجارت لزوما نمیتواند مردم را موفقتر سازد. آنها اغلب خاطرنشان میکنند هموطنانی که کارشان را در رقابت با رقیبان پرقدرت خارجی از دست میدهند، گواه آشکاری بر ناخوشایندی تجارت آزاد محسوب میشوند. این نگاه نشان دهنده سوءتفاهم درباره منظور اقتصاددانان از «کسب سود در تجارت» است.
تصور کنید من برای خرید یک کامپیوترلپتاپ به بازار رفتهام. اگر اجازه داشته باشم که آزادانه با هر کسی در دنیا تجارت کنم، کامپیوتری را انتخاب میکنم که با نیازهایم تناسب بیشتری داشته باشد. حالا تصور کنید من به انتخاب مارکهای hp آمریکایی یا سونی ژاپنی محدود شده باشم و انواع دیگر لپتاپ در بازار نباشد. اگر فرض بگیریم هیچ محدودیتی برای انتخاب من وجود ندارد باز هم میتوانم مثلا سونی را انتخاب کنم که با قیمت کمتر همان قابلیتهای مورد انتظارم را دارد. حالا من و کمپانی سونی معاملهای کردهایم که برای هردو ما موفقیت به شمار میرود. اما اگر بر اثر این معامله و سود دوجانبه من و سونی، کسی در کمپانی hp شغلش را به علت این خرید از دست بدهد، طرفداران حمایت ازصنایع داخلی آمریکا ادعا میکنند این معامله به نفع جامعه آمریکا نیست.
حالا به احتمال دیگری توجه کنید. تصور کنید دولت از قصد من در مورد خرید لپتاپ سونی آگاهی قبلی داشته باشد. طرفداران حمایت از صنایع داخلی در کنگره تصمیم میگیرند از کارکنان hpحمایت کنند. حمایت آنها هم به این شکل است که محدودیت تجاری برای واردات کامپیوترهای ژاپنی وضع میکنند. حالا من که به کامپیوتراحتیاج دارم، ناچارم به انتخاب دوم یعنی hp تن دهم، یا از خرید تا زمانی دیگر خودداری کنم. وقتی من اجبارا به جای لپتاپ سونی، لپتاپ hp میخرم یا اساسا از خرید منصرف میشوم، شخصی که درhp کارش را نگهداشته موفق تر است و متاسفانه من و شرکت سونی شکست خورده به حساب میآییم.
برای اغلب طرفداران حمایت از صنایع داخلی، رضایت کارگران و کارکرد اجتماعی این رضایت مهمتر از خیر و صلاح و رضایت مصرفکننده است. نتیجه محتوم این نگاه،حمایت از افزایش دستمزدها و ممانعت از ورود کالا به کشور است. این روند ممکن است منافع تولیدکنندگان و کارگران داخلی را تامین کند، اما احتمالا موجب کاهش بهرهوری تولید داخلی میشود و قطعا به منافع گروههای پرشمارتر جامعه یعنی مصرفکنندگان لطمه میزند.
همچنین تحلیل و بررسی کردن دیگران در مورد این واقعیت که کارگران بیشترین وزنه را نسبت به مصرفکنندهها دارند مهم است، که به طرفداری از هزینه بالاتر و شاید کارآیی پایینتر منجر میشود. حامیان محدویت تجاری به نفع صنایع داخلی با این واقعیت تلخ و تاسف باردست به گریبانند که دولتها و مجالس قانونگذاری با فهم و دانش محدود خود نمیتوانند خواستهها و ترجیحات بیانتها و ناشناخته مصرفکنندگان را شناسایی و دستهبندی کنند.
وقتی از تجارت آزاد سخن میگوییم باید تنها به کسانی که درمعاملات دستاندرکارند توجه کنیم. بنابراین گرچه طرفداران حمایت از صنایع داخلی اصرار دارند در داد و ستدها به دنبال طرفهای برنده و بازنده بگردند، در تجارت آزاد واقعی چنین معادلهای وجود ندارد و طرفین معامله برندهاند. همان طور که در مثال بالا گفتم وقتی من لپتاپ دلخواهم را فارغ از محدودیتهای تجاری میخرم من به چیزی که نیاز داشتهام رسیدهام و بنگاه فروشنده به سود خود و هر دو برنده شدهایم. زیرا هریک از ما اگر گمان کند که وارد بازی با نتیجه باخت شده است وارد معامله نخواهد شد.
منظور ما از بحثهای بالا مطلقا این نیست که کسی از تولیدکنندگان داخلی خرید نکند. همه حرف این است که تولیدکنندگان داخلی کار خود را بکنند و مشتریان خود را بجویند، اما بدانند که حق ندارند برای ایجاد زمینه فروش برای کالاهای خود درهای کشور را ببندند و مصرفکنندگان را مجبور کنند در غیاب کالاهای مرغوب تر و ارزانتر خارجی به کالاهای بنجل و گران آنها تسلیم شوند.
منبع:
http://everydayecon. wordpress. com
ارسال نظر