یادداشت
آرزوهای ما و واقعیات جهان
خواست ایران برای عضویت در سازمان ملل خواست محترمی است، اما خواستهای محترم، لزوما در مناسبات بینالمللی مورد اعتنا قرار نمیگیرند.
سجاد سالک
خواست ایران برای عضویت در سازمان ملل خواست محترمی است، اما خواستهای محترم، لزوما در مناسبات بینالمللی مورد اعتنا قرار نمیگیرند. تهران علاقه زیادی دارد که به جمع اعضای غیر دائم شورای امنیت بپیوندد، اما افسوس که علائق در روابط بینالملل نقشی ایفا نمیکند. اگر قرار بود خواست و علاقه ملاک کسب منزلت در جهان باشد اکنون کوبا که رهبر جاه طلبی دارد، باید رکود دار حضور در شورای امنیت سازمان ملل میبود، اما میبینیم که مردمان کشور قناعت پیشه و بیادعایی چون ژاپن که به کار بی ادعا شهره هستند با ۹بار حضور در شورای امنیت همراه برزیل در صدر کشورهای غیردائم حاضر در شورای امنیت قرار دارند. این کدام ویژگیای است که کشورها را در راهیابی به شورای امنیت توانمند ساخته یا آنها را از کرسی شورای امنیت دور میسازد؟چرا هند و کانادا و ایتالیا شش بار مجال حضور در شورای امنیت را مییابند و عراق ۲ بار. چرا پاکستان توسعه نیافته ۶بار در جمع اعضای غیر دائم حضور مییابد و پنج کشور ایران، امارات، قطر، کویت و بحرین روی هم تعداد حضورشان به رکورد پاکستان نمیرسد؟ آنچه کشورها را به حضور درجمع اعضای غیردائم شورای امنیت توانمند میسازد، پذیرش نظم موجود در جهان و خودداری از به چالش کشیدن مناسبات دنیای معاصر است.
ونزوئلا با آن رهبر ساختارشکنش باید خواب حضور در شورای امنیت را ببیند، اما سرهنگ قذافی همین که مبارزهطلبی را کنار میگذارد و از در دوستی و مسالمت بلند میشود، درهای شورای امنیت را هم به سوی خود گشوده میبیند. تکیه کردن بر رای غیرمتعهدها و دلخوش کردن به وعدههای پیدا و پنهان سران کشورهای توسعه نیافته، حاصلی برای کشورهای متقاضی به همراه نخواهد داشت. نمیشود نظم دنیای معاصر را به چالش طلبید و سپس خواهان حضور در مرکز ثقل حفظ این نظم شد. با تکیه بر شعارهای عدالت خواهانه و تاکید بر بیعدالتی در مناسبات بینالمللی هم نمیتوان راه به جایی برد؛ چرا که در منطق روابط بینالملل اساسا عدالت جایی ندارد و اصلا قرار نیست در مناسبات بینالمللی قسط و عدل برپا شود. در شورای امنیت البته به روی هیچ کشوری بسته نیست، ایران هم مانند هر کشور دیگری میتواند خواهان حضور در این شورا شود و خواست ایران نه تنها قابل احترام، بلکه در صورت تحقق، باعث افتخار ایرانیان هم هست، اما رسیدن به این خواست و تحقق آرزوها ملزوماتی دارد که بی توجه به آن، امید بستن به موفقیت در راه شورای امنیت امکانپذیر جلوه نمیکند. به هر صورت نمیشود مصوبات شورای امنیت را «کاغذ پاره» خواند و سپس برای دارا شدن حق اظهارنظر درباره این «کاغذ پاره» خود را به آب و آتش زد. آیا به صرف تغییر یک کشور و جایگزینی یکی کشور عدالتخواه، مصوبات شورای امنیت ارزشی چون زر پیدا میکند؟
ارسال نظر