غریبه ای به نام غیرانتفاعی
[ ثمانه قدرخان ]
فراز و فرودهای مدارس غیر دولتی در ایران و زایش نام بی مسمای غیر انتفاعی به جای ملی و خصوصی

مدارس غیرانتفاعی که پیش از انقلاب پا گرفتند با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی منحل شدند و پس از 10 سال با مصوبه دیگری از شورای عالی انقلاب فرهنگی دوباره تشکیل شدند. مدارس خصوصی پیش از انقلاب به نام مدارس ملی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی با اجازه شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت می کردند.
آموزشگاه های غیردولتی در ایران طبق مصوبه ۱۴/۹/۱۳۵۰ شکل گرفتند و نحوه نظارت بر آنها در این مصوبه تعیین شد. پس از این مصوبه مدارس غیردولتی بر اساس آئین نامه ای که در تیر ماه ۱۳۵۱ به تصویب عالی آموزش و پرورش رسیده بود ایجاد شدند. بر اساس این مصوبه تمام مدارس زیر نظر دولت اداره می شدند ولی هزینه مدارس غیردولتی توسط دانش آموزان و از شهریه ای که از آنها دریافت می شد تامین می شد. شیوه مدیریت این مدارس به صورت هیات امنایی و با ترکیب ۷ نفره تعریف شد.۳۶ درصد دانش آموزان مقطع ابتدایی و ۶۵ درصد دانش آموزان مقطع دبیرستانی در مدارس خصوصی سال های پیش از انقلاب تحصیل می کردند.
با تغییر رژیم در ایران مصوبه دولتی شدن مدارس ملی و خصوصی در دستور کار مدیران دولتی جمهوری اسلامی قرار گرفت و شورای عالی انقلاب فرهنگی با استناد به اصل 30 قانون اساسی مدارس ملی و غیرانتفاعی را دولتی اعلام کرد و بر اساس مصوبه 1 تیر ماه 1359 تمام مدارس ایران نام دولتی بر خود گرفتند.
دولت جمهوری اسلامی در آن سال ها به دلیل فشارهای سیاسی داخل و خارج و بی اعتمادی که حاصل روزهای جنگ و انقلاب بود نظام یکپارچه مدیریت در بخش آموزش را برای خود تعریف کرد. بر این اساس آموزش در تمام مقاطع تحصیلی فقط بر عهده افرادی گذاشته شد که مورد اعتماد دولت جمهوری اسلامی بودند و دولت مرکزی تربیت نیروی آینده و مورد نیاز خود را به دست آنها می سپرد. به تدریج با سپری شدن بحران های مختلف و با گذشت ۱۰ سال از تصویب اصل ۳۰ قانون اساسی که آموزش رایگان را حق همگانی و تکلیف حکومت می دانست، دولت به پیشنهاد برخی مدیران تغییر رویه داد. با تغییر گرایش در برخی از رده های حکومتی و دولتی در ایران برخی از مسوولان طرحی به نام مدارس غیرانتفاعی را دوباره پیشنهاد دادند چراکه معتقد بودند دولت توانایی جذب تمام کودکان و نوجوانان را برای تحصیلات رایگان ندارد و باید بخش خصوصی را به کمک دولت ترغیب کرد. بر همین اساس و در عین وجود نظرات مخالف بااین طرح، در تیرماه ۱۳۶۷طرح تشکیل مدارس غیرانتفاعی به تصویب رسید. اولین مدارس غیر انتفاعی پس از انقلاب از سال تحصیلی ۶۸-۶۹ فعالیت خود را آغاز کردند و این راه تا به امروز ادامه داشته است.
در حال حاضر 15 هزار و 809 مدرسه غیرانتفاعی در ایران مشغول به کار است. که در کل 62 هزار و 406 کلاس را پوشش می دهد و بیش از یک میلیون و 100 هزار دانش آموز در این مدارس مشغول تحصیل هستند. در واقع پس از انقلاب و شکل گیری مجدد این مدارس تنها 3/7 درصد دانش آموزان کشور تحت پوشش مدارس غیرانتفاعی قرار گرفته اند.البته این آمار مدارس بزرگسال و پیش دبستانی ها را نیز در برمی گیرد.
سه دوره سه تصمیم
در سه دهه اخیر نظام آموزش خصوصی روزهای شیرینی به خود ندیده است. چراکه مدیران هر دوره ای با نظرات متفاوت راه های مختلفی را پیش روی مدارس غیرانتفاعی و بخش خصوصی گذاشته اند که الزاما تمام این راه ها به بهشت سرمایه گذاران منتهی نشده است.
اصغر نوروزی معاون وزیر آموزش و پرورش در حوزه مدارس غیرانتفاعی در دولت های میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و سیدمحمدخاتمی ابتدا به انحلال مدارس غیرانتفاعی دوران پیش از انقلاب اشاره می کند و می گوید:"در آن دوران دستور اینگونه بود که مدارس خصوصی تعطیل شوند و همه زیر نظر دولت درس بخوانند. در سال ۶۷ که طرح مدارس غیرانتفاعی در مجلس دوم مطرح شد نمایندگان با آن مخالفت کردند ولی آقای هاشمی رفسنجانی با این طرح موافق بودند و ایشان تمام تلاش خود را کرد تا این مدارس ایجاد شوند." نوروزی عنوان می کند:"برای دولت ثابت شده که مثل تمام کشورهای دنیا نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیازهای آموزشی جامعه باشد. هرچند ارائه خدمات آموزشی رایگان به همه در قانون اساسی آمده است ولی دولت نتوانست این کار را انجام دهد. به همین دلیل قانون تشکیل مدارس غیرانتفاعی تصویب شد."
وی در مورد بی میلی دولت نسبت به توسعه مدارس در بخش خصوصی عنوان می کند:"دولتمردان با اینکه می دانند بهترین بستر خصوصی سازی آموزش است و پی برده اند که مدارس غیرانتفاعی به لحاظ کیفیت دانش آموزان را به خوبی تربیت می کنند ولی همچنان در واگذاری این حوزه به بخش خصوصی تعلل می کند. چون دولت هنوز بخش خصوصی را باور ندارد."
نوروزی با اشاره به اینکه مدارس غیرانتفاعی بار مالی بزرگی را از روی دوش دولت بر می دارند و صرفه جویی مالی چشمگیری را برای دولت به همراه دارند توضیح می دهد:"دولت باز هم به بخش خصوصی اعتماد ندارد و هنوز نگرش خود را نسبت به این بخش تغییر نداده است. دولت فکر می کند اگر مدارس را به دست بخش خصوصی بسپارد همه چیز جمهوری اسلامی از بین خواهد رفت.در حالی که هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب این موسسات ثابت کرده اند که می توانند در جهت رشد بهتر قدم بردارند." وی که در سال ۱۳۶۷ از مخالفان ایجاد مدارس غیرانتفاعی بود دلیل مخالفت خود را اینگونه توضیح می دهد:"ما به اصل ۳۰ قانون اساسی معتقد بودیم و به همین دلیل غیرانتفاعی ها را مغایر با این اصل می دانستیم ولی بعد به ما ثابت شد ایجاد این مدارس باری را از روی دوش دولت کم می کند." در سال ۱۳۰۳ و در دوران پهلوی ۳۶ درصد دانش اموزان مقطع ابتدایی و ۶۵ درصد دانش اموزان مقطع دبیرستان در مدارس خصوصی تحصیل می کردند. طی ۲۰ سال گذشته در ایران و پس از آغاز به کار مجدد مدارس غیرانتفاعی در ایران تنها ۵ درصد مدارس در ایران غیرانتفاعی اداره می شوند و جدود ۷ درصد دانش آموزان در تمام مقاطع تحصیلی تحت پوشش مدارس غیرانتفاعی هستند.
سید نصرت الله فاضلی معاون توسعه مشارکت های مردمی دولت نیز در مورد چرایی سخت گیری های دولت برای اعطای مجوز تشکیل مدارس غیرانتفاعی به بخش خصوصی می گوید:"در برنامه چهارم توسعه دولت مکلف شده است که 2/8 درصد دانش آموزان در مدارس غیرانتفاعی هدایت شوند که تا کنون 7/7 درصد در این مدارس تحت پوشش هستند و از برنامه با توجه به زمان باقی مانده سال 88 عقب نیستیم."
وی درمورد سخت گیری های دولت در اعطای مجوز مدارس به افراد عنوان می کند:"اصل در توسعه مدارس غیرانتفاعی احراز صلاحیت حرفه ای و اخلاقی و اجتماعی افراد است که بر اساس قوانین موجود از طریق سازمان های آموزش و پرورش صورت می گیرد و طی این مراحل را اگرچه باید تسهیل نمود اما باید از هرگونه سهل انگاری در امر تعلیم و تربیت جلوگیری کرد."
فاضلی ادامه می دهد:"علاوه بر احراز صلاحیت های فردی متقاضیان که منجر به صدور موافقت اصولی می شود بایستی فضای مناسب برای آموزش و پرورش که مورد تایید سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس از نظر مقاوم سازی و استانداردهای مصوب بر اساس دستورالعمل 2800 و 232 قرار گیرد و در ضمن بر اساس قانون فرد از نظر مالی در سال های اولیه از استطاعت لازم برخوردار باشد."
وی در مورد توسعه این مدارس توضیح می دهد:"توسعه متوازن در شهرستان و مناطق از سیاست های راهبردی این وزارتخانه است تا با توجه به تراکم دانش آموزی، تعداد مدارس دولتی و غیرانتفاعی، عملکردمدارس غیرانتفاعی موجود و تعداد دانش آموزان آن مدارس صورت گیرد در حال حاضر بیش از یک میلیون نفر دانش آموز در ۱۵ هزار مدرسه در حال تحصیل هستند که میانگین دانش آموزان این مدارس ۷۰ نفر است و با توجه به اینکه مدارس غیرانتفاعی در شهرها و غالبا در کلان شهرها تئسعه یافته اند این تعداد دانش آموز در مدارس بیانگر آن است که در توسعه آنها باید تدبیر لازم اندیشیده شود.ما در صدد آن هستیم که مدارس موجودی که فعال و از مدیریت مناسب برخوردار هستند را تثبیت و آنگاه نسبت به توسعه مدارس جدید عمل نماییم. اگر متقاضیان از صلاحیت اخلاقی - حرفه ای، اجتماعی برخوردار باشند و قدرت سرمایه گذاری برای احداث فضای آموزشی استاندارد را داشته باشند با توجه به همه مطالب فوق الذکر در اولین فرصت نسبت به مجوز تاسیس آنها اقدام خواهد شد."
علیرضا عراقی نیا معاون توسعه مشارکت های مردمی دولت اصلاحات نیز معتقد است نظام مدارس غیرانتفاعی در ترویج بخش خصوصی موفقیت چشمگیری نداشته است و می گوید:"مدارس غیرانتفاعی خیلی دست آموزش و پرورش را نگرفت در عین حال که ما فکر می کردیم باری از روی دوش آموزش و پرورش بردارد ولی این امر محقق نشد." وی با اشاره به اصل 44 قانون اساسی می گوید:"باید به گونه ای عمل کنیم که سیستم آموزش غیر دولتی بیش از نیمی از آموزش و پرورش را در خودش جای دهد."
عراقی نیا توضیح می دهد:" ما به مدارس غیرانتفاعی به دید یک غریبه نگاه کردیم.در ابتدای انقلاب مسوولان فکر می کردند این مدارس چیزی جدا از دولت هستند ولی توجه نکردند که می شد این مدارس را هیات امنایی و مشارکتی اداره کرد." وی با انتقاد به اینکه در حال حاضر تمام هزینه های یک دانش آموز را دولت می پردازد می گوید:" بخش خصوصی می تواند بار بزرگی از روی شانه های دولت بردارد به شرط اینکه دولت به بخش خصوصی اعتماد کند."
طی سال های اخیر آنچه در مورد بخش خصوصی در نظام آموزشی کشور مد نظر نبوده اقتصاد آموزش است و آنچه در سازمان آموزش و پروزش نادیده گرفته شده چرخه اقتصادی چرخانی است که به واسطه حضور بخش خصوصی تندتر می چرخد و با فعالیت در این حیطه قابلیت مدیریت صحیح منابع را برای دولت خواهد داشت.خصوصی هایی که در این سال ها غریبه بوده اند.