کشاکش حجاب رسمی و حجاب عرفی

عکس: حمید جانی پور،دنیای اقتصاد

گفت‌وگو با فرحناز قندفروش، مشاور امور بانوان استانداری تهران

[ شادی پارسا ]

مشاور امور بانوان در استانداری تهران و متولی برگزاری جشنواره زنان سرزمین من در آستانه برگزاری دومین دوره از این جشنواره در حالی از توجه به پوشش زنان با دیدگاه روانشناختی، جامعه‌شناختی و زیباشناسانه سخن می‌گوید که محصولات عرضه شده در دو جشنواره گذشته پس از گذشت دو سال هنوز به تولید انبوه نرسیده‌اند و الگوی پوشش زنان در جامعه ایرانی همچنان از جریاناتی پیروی می‌کند که از سوی متولیان غیردولتی با دیدگاهی نزدیک به الگوهای رایج غربی تقویت می‌شوند. فرحناز قندفروش، مشاور امور بانوان در استانداری تهران دلیل احیای این مساله را دیدگاه غیر اقتصادی ایران نسبت به مساله لباس می‌داند و معتقد است تا زمانی که بر پوشش و لباس از بعد اقتصادی به صورت جدی توجه نشود، متولیان این عرصه همچنان در آرمان‌های فرهنگی خود درجا خواهند زد. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی دنیای اقتصاد با این مقام مسوول است که برای سومین بار برگزاری جشنواره زنان سرزمین من را به عهده دارد و در برابر این انتقاد که دولت نباید متولی مستقیم فرهنگ‌سازی در عرصه پوشش و لباس باشد، همچنان بر ورود عملی دولت به حوزه پوشش زنان تاکید می‌کند.

خانم قندفروش به نظر می‌رسد که دیدگاه شما نسبت به مد با آنچه که پیش از این در میان بسیاری از مسوولان رایج بود متفاوت است. شما با برگزاری جشنواره زنان سرزمین من به نوعی به مد مشروعیت دادید یعنی به مفهومی که پیش از اینها حتی با مفهوم فساد در یک راستا قرار می‌گرفت و به صورت سرزنش‌آمیزی به آن نگریسته می‌شد.

بله. همین طور است. من معتقدم که خداوند ما را متفاوت آفریده و با سلایق و دیدگاه‌های مختلف. این تنوع در خلقت انسان‌ها را ما در جهان هم مشاهده می‌کنیم که البته به همه اصول زندگی تسری پیدا می‌کند. حتی به لباس و پوشش. ضرورت تنوع در پوشش به ویژه برای زنان حتی اگر به زبان نیاید قابل انکار نیست چه آن را پسندیده بدانیم و چه نکوهیده.

پس چرا این همه دیر نسبت به پوشش زنان ایرانی حساسیت نشان دادید؟ در مورد این مساله باید دست کم ۱۵ سال پیش تامل می‌شد.

من از سال ۸۴ که در استانداری تهران مسوولیت پذیرفتم به این مساله فکر می کردم که باید به امور زنان به صورت عملی وارد شویم و صرف‌نظر از مباحث نظری جسارت و همت عملکرد مناسب هم در این حوزه داشته باشیم. یکی از این امور مساله پوشش زنان است که باید بگویم موجودی ما برای رفع نیاز زنان درباره پوشش بسیار ناقص است. اما این که چرا متولیان دولتی نسبت به پوشش زنان دیر حساسیت نشان دادند به عملکرد دولت سابق باز‌می‌گردد. اگرچه از عملکرد دولت هشتم این گونه تلقی می‌شد که به مسائل حوزه زنان بسیار می‌پردازند؛ اما این طور نبود و به نظر من فقط در این باره شعار می‌دادند.

بهتر است بگوییم دولت‌های پیشین.

بله. اما در دولت هشتم تئوری‌های متعددی درباره مسائل زنان مطرح شد که از جذابیت بسیاری هم برخوردار بودند.

ورود دولت نهم به حوزه عملی مسائل زنان که به گفته شما یکی از آنها برگزاری جشنواره زنان سرزمین من است چندان هم مورد تایید کارشناسان این عرصه نیست. منتقدان بسیاری این عملکرد شما را با آنچه که باید اتفاق بیافتد متفاوت می‌دانند و می‌گویند که دولت نباید به صورت مستقیم وارد عرصه فرهنگ‌سازی شود. بلکه باید سیاست‌های خود را از راهکارها و کانال‌هایی چون عرضه و تقاضا دنبال کند.

ببینید منتقدان ما دو گروه هستند. یک گروه آنهایی هستند که در اصل با کار فرهنگی در پوشش و لباس مخالفند و تمایلی به فرهنگ سازی در این زمینه ندارند.

یعنی طرفدار اجبار و خشونت به جای فرهنگ سازی و انعطاف هستند؟

نه، اتفاقا افرادی هستند که مایلند دولت در این زمینه با زنان رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد و در این میان این افراد از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

اما به نظر می‌رسد همه منتقدان در گروه این افرادی که شما گفتید قرار ندارند یک عده در اصل حوزه دخالت دولت را در مسائل فرهنگی از دیدگاه جامعه‌شناسانه بررسی می‌کنند و از همین دیدگاه هم شما را مورد انتقاد قرار می‌دهند.

من تصور می‌کنم دولت‌ها موظفند در مواردی که خلاء و کاستی وجود دارد به حمایت و تثبیت امور بپردازد.

یعنی شما فقط از این طریق از طراحان و تولیدکنندگان حمایت می‌کنید؟

بله. ما در جشنواره به صورت مستقیم به مخاطبان خود پیام نمی دهیم در اصل برای کسی نسخه نمی‌پیچیم. حتی طراحانی که در این جشنواره با ما همکاری می‌کنند، اختیار بسیاری برای ارائه سلایق خود در طراحی‌ها دارند. این انتقادات منصفانه نیست. ما از طراحان به واقع حمایت می‌کنیم و جشنواره تنها محملی است که در حوزه پوشش زنان یک ورود معقول داشته است.

اما طراحانی که می‌خواهند با شما در این جشنواره مشارکت داشته باشند باید چارچوبی را که شما برایشان تعیین می‌کنید رعایت کنند. اینطور نیست؟

همین‌طور است؛ اما در ارائه سلایق آزادند. ما سلیقه خودمان را به آنها تحمیل نمی‌کنیم. ما طراحی داریم که حتی ظاهر او با متولیان این امر بسیار متفاوت است اما از او هم دعوت کردیم تا با ما همکاری کند.

چارچوب مورد نظر برای ارائه لباس و پوشش زنان در این جشنواره چیست؟

همان محدوده‌ای که شرع برای حجاب تعیین کرده است. از حداقل پوشش که شرع می‌پسندد تا بیشترین پوششی که مورد تمایل زنان قرار می‌گیرد. ما از همین ظرفیت استفاده کردیم با علم به اینکه در جامعه اسلامی پوشش زنان با سایر جوامع متفاوت است، چون در این جامعه حجاب ضروری است و این پوشش بسیار زیبا است.

اما واقعیت این است که در تمام موارد در جامعه این حداقل حجاب که به آن اشاره کردید رعایت نمی‌شود. به این ترتیب شما کار سختی را شروع کردید چون از ظرفیتی کمک گرفتید که در واقع در جامعه وجود ندارد. به همین دلیل عملکرد شما از دیدگاه مردم هنوز مشروعیت ندارد.

حرف شما را می‌پذیرم اما به نظر من مردم بسیار فهیم هستند و اگر بتوانیم با زنان سرزمین خودمان یک زبان مشترک پیدا کنیم حتی می‌توانیم حجاب را از دید زیبایی‌شناسانه در جهان مطرح کنیم. این اتفاق در جشنواره سال قبل افتاد. زنانی که پیش از این حاضر نبودند لباس‌های گشاد و بلند بپوشند با مشاهده الگوهای پوشش سنتی بلند و گشاد ما به استفاده از این نوع لباس علاقه‌مند شدند.

خانم قندفروش جریان مد و تولید لباس در جهان بسیار سریع است. به همین دلیل یک جشنواره که سالی یکبار برگزار می‌شود نمی‌تواند فرهنگ پوشش زنان سرزمین ما را در مقابل این تهاجم سریع و ساعت به ساعت به سمتی که می‌خواهید هدایت کند.

اما این مانع کار ما نمی‌شود. ما کارمان را با اعتقادات عمیق مذهبی آغاز کردیم و از خدا خواستیم که کمکمان کند، تا این نوع پوشش‌های ژولیده را به سمت پوشش‌های مرتب و مشروع هدایت کنیم. یک زمانی اگر کسی شلوار چروک می‌پوشید همه به او می‌گفتند «بی‌اتکت». اما حالا جوانان ما شلوار خود را زیر رخت‌خواب می‌گذارند تا چروک شود و آن را مطابق مد روز بپوشند.

چون ارزان‌تر از الگوهایی است که شما ارائه می‌دهید.

نه. این را قبول ندارم. الان در جامعه جوانان اگر از نان شب خود هم بگذرند از لباس نمی‌گذرند. حتی بیشتر آنها به دنبال لباس مارک‌دار هستند.

اما من این استدلال شما را نمی‌پذیرم و هنوز هم معتقدم که بیشتر افراد توانایی خرید مانتوهای ۱۰۰هزار تومانی را ندارند. یعنی لباسی که شما در جشنواره ارائه می‌دهید.

قیمت‌های این لباس‌ها در جشنواره به این دلیل بالا است که به تولید انبوه نرسیده است. تا زمانی که بازرگانی به کمک ما نیاید ما فقط در مباحث فرهنگی مورد نظرمان درجا می‌زنیم. ما از زاویه فرهنگی وارد یک عرصه اقتصادی شدیم و تفاوت‌ کار ما با سایر جوامع همین است. آنها به مسائل فرهنگی همچون پوشش و لباس با دید اقتصادی می‌نگرند؛ اما ما با وجود پتانسیل‌های بسیار در این زمینه هنوز به دلیل فقدان حمایت‌های اقتصادی نتوانستیم محصولات ارائه شده در جشنواره را به تولید انبوه برسانیم. به طور کلی ما در جمهوری اسلامی تا به حال نخواسته‌ایم به پوشش و حجاب یک دید اقتصادی داشته باشیم و چرا این اتفاق افتاده است، من نمی‌دانم.

چرا تولیدکنندگان و طراحان تمایلی به همکاری با شما ندارند؟ شما با چه اطمینان و با وجود اینکه تمایل به همکاری را در آنها نمی‌بینید به کار خود ادامه می‌دهید؟

طراحان در نخستین جشنواره به این دلیل زیاد از کار ما استقبال نکردند که فراخوان جشنواره را دیر به آنها ارائه دادیم؛ اما درباره تولیدکنندگان فکر می‌کنم آنها دغدغه دینی برای کار تولیدی ندارند. برای مثال وقتی یک پوشش مناسب یا یک مانتوی بلند تولید می‌کنند و فروش نمی‌رود بار دیگر مانتو را کوتاه‌تر تولید می‌کنند. یعنی اینکه دغدغه ندارند.

خب به افرادی که دغدغه دینی ندارند می‌توانید با اجبار تولید پوشش موردنظرتان را تحمیل کنید؟

اینجا دیگر دستگاه‌های دولتی باید وارد کار شوند. یعنی با تبعیض قائل شدن میان تولیدکنندگانی که پوشش اسلامی تولید می‌کنند و سایر تولیدکنندگان، آنها را به ارائه و عرضه پوشش مناسب تشویق کنند.

ببینید این کار یعنی باقی ماندن دولت در صدر متولیان امر پوشش زنان. همان مساله‌ای که انتقادات بسیار به آن وارد است.

شما حضور مرا در جشنواره زنان سرزمین من نشانه این ندانید که دولت تنها متولی این مساله است. کل مجموعه دولتی نیست. حتی تصمیم داریم مجموعه را به سمت غیردولتی شدن پیش ببریم، اگرچه من احساس می‌کنم که دولت وظیفه دارد در حوزه زنان ورود عملی داشته باشد.

خانم قند فروش در این جشنواره لباس‌ها با رنگ‌هایی عرضه می‌شوند که برای جامعه نامتعارف است. برای مثال یک خانم ایرانی به ندرت از مانتوی فسفری یا نارنجی استفاده می‌کند یا حتی در محل کار خود نمی‌تواند این نوع پوشش را داشته باشد. شما در حالی در این جشنواره به پوشش‌های رنگی مشروعیت می‌دهید که در جامعه با آنها طور دیگری رفتار می‌شود. این به معنای تناقض در سیاست‌های دولت نیست؟

اینکه ما در مجموعه لباس‌های ارائه‌شده از تنوع رنگ استفاده کردیم الزاما به معنای تایید استفاده از لباس‌هایی با رنگ‌های متنوع در اداره‌ها و مکان‌های رسمی نیست. ما این لباس‌ها را برای همه‌جا پیشنهاد نمی‌کنیم. در اصل هیچ جای دنیا اینگونه نیست که افراد در مهمانی، محل کار و خیابان از یک لباس واحد استفاده کنند.

اما به هر حال شما با رنگ به راحتی حرف زدید و محدودیت‌های سابق را درباره استفاده از لباس‌های رنگی شکستید.

ما می‌‌خواستیم جامعه متوجه شود که زنان ما دیگر زنان ۲۰سال پیش نیستند و ما می‌توانیم متانت در پوشش این زنان را با رنگ به ارمغان بیاوریم.

با این همه اگر یک نفر یک لباس رنگی از جشنواره زنان سرزمین من تهیه کند نمی‌تواند آن را در محل کار خود مورد استفاده قرار دهد!

ما بخش لباس مشاغل را در جشنواره به همین دلیل ارائه دادیم و باز هم می‌گویم که در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست که هر لباسی را در محل کار بپوشند. در بسیاری موارد برازندگی حتی پیش از مسائل شرعی به ما فرهنگ خوب لباس پوشیدن را می‌آموزد.

من پاسخ سوالم را هنوز نگرفتم.

ما تلاش داریم درباره لباس مشاغل زنان هم از عنصر رنگ استفاده کنیم. زن ایرانی از گذشته‌های دور با رنگ زندگی کرده است، شاهد مثالش هم لباس اقوام ایرانی است.

چرا شما در بخش شوی لباس جشنواره از مدل‌هایی کمک گرفتید که از نظر ظاهری شباهت بسیاری به مدل‌های اروپایی و خارجی داشتند. زنان قدبلندی که چندان هم به زنان میانه‌اندام ایرانی شبیه نیستند؟

این استانداردی است که در تمام دنیا رعایت می‌شود. من معتقدم تا جایی که شرع به ما اجازه می‌دهد می‌توانیم از ابزارهای غربی استفاده کنیم. همین شوی لباس یک الگوی غربی است که به کمک ما می‌آید. یعنی راه رفتن یک زن روی صحنه، نوعی هم‌ذات‌پنداری در مخاطب ایجاد می‌کند که در انتخاب پوشش بسیار موثر است.

شما چه حسی پیدا می‌کنید وقتی که به مدل‌های حاضر در این جشنواره لقب مانکن‌های اسلامی می‌دهند؟

مگر اسلام نمی‌تواند مدل و الگو داشته باشد؟ چرا ما نباید از زنان مسلمان برای ارائه پوشش موردنظرمان استفاده کنیم. اگر این کار را نکنیم باید برویم از خارج مدل بیاوریم در حالی که این مدل‌ها، افرادی هستند مقید اخلاقیات و حتی من موردی ندیدم که به آنها تذکر کوچکی بدهم.

برگزاری جشنواره زنان سرزمین من به نوعی به موازات طرح امنیت اجتماعی پیش می‌رود با این تفاوت که در این طرح نوع برخورد با مساله پوشش زنان با چاشنی خشونت و اجبار همراه است. اما شما به گفته خودتان سعی ندارید به صورت مستقیم به ارائه پیام بپردازید. نظرتان درباره طرحی که هم‌زمان با برگزاری جشنواره شما و به موازات آن در عرصه پوشش زنان پیش می‌رود، چیست؟

البته این هم‌زمانی در نتیجه یک هماهنگی قبلی نیست. یعنی هر یک از این طرح‌ها به صورت مستقل اجرا می‌شوند. از طرفی ما باید بپذیریم که جمهوری اسلامی یک کشور ویژه است و برای تخریب فرهنگی آن از سوی کشورهایی چون آمریکا حتی سرمایه‌گذاری می‌شود. به همین دلیل برخورد با افرادی که این تخریب فرهنگی را تشدید می‌کنند ضروری است. اما اینکه نیروی انتظامی چه الگوی رفتاری را برای ضابطان خود تعیین کرده است جای بحث دارد. به اعتقاد من این ضابطان، مرجع تقلید نیستند که سلیقه و رفتار آنها حکم قطعی باشد. رفتارشان به گونه‌ای است که افراد را سر در گم می‌کند و مردم نمی‌دانند استاندارد پوشش موردنظر نیروی انتظامی چیست؟ ما می‌توانیم در این زمینه با نیروی انتظامی هماهنگی‌های لازم را داشته باشیم تا با ارائه الگوی مناسب مخاطبان را از سردرگمی خارج کنیم و به ضابطان قضایی اجازه برخورد سلیقه‌ای ندهیم.

با توجه به اینکه پرفروش‌ترین تولیدکننده در جشنواره سال گذشته یک تولیدکننده ترکیه‌ای بود، چگونه می‌خواهید با اتکا به سابقه تاریخی، ملی و اسلامی به فرهنگ‌سازی در عرضه پوشش زنان بپردازید؟ در حالی که تولیدکنندگان داخلی حتی در کشور خودمان هم توان رقابت با تولیدکنندگان ترکیه‌ای را ندارند؟

به نظر من مشکل اصلی، طراحان و تولیدکنندگان هستند و همان گونه که گفتم برای تولید لباس، دغدغه دینی ندارند. به هر حال مردم ما از فهم بالایی برخوردارند و به طبع جنس مرغوب و با کیفیت را ترجیح می‌دهند.

شما تصمیم ندارید به عنوان یک متولی امر پوشش زنان در این زمینه جریان‌سازی کنید؟ برای مثال به صورت ناگهانی و فصلی یک رنگ خاص را در تولید لباس زنان رواج بدهید؟ همان اتفاقی که در حال حاضر بدون دخالت شما رخ می‌دهد؟

پیشنهاد خوبی است و ما هم به این کار علاقه‌مندیم؛ اما فقط وقتی می‌توانیم جریان‌سازی کنیم که به تولید انبوه برسیم.