اقتصاد ایران و تمثیل آش
پول چیست و ارزش آن چگونه افزایش و کاهش مییابد؟ فرض کنید کارگاهی راهسازی یا معدنی در دور دستهای کشوری ۱۰۰کارگر دارد.
چگونه ۱۰۰ ملاقه آش را با ۲۰۰ کوپن عوض می کنند
پول چیست و ارزش آن چگونه افزایش و کاهش مییابد؟ فرض کنید کارگاهی راهسازی یا معدنی در دور دستهای کشوری ۱۰۰کارگر دارد. کارفرما هر روز ۱۰۰ملاقه آش به آشپز میسپارد و از او میخواهد بین کارگران توزیع کند. هر کارگر نیز یک برگ کاغذ یا کوپن دارد که به ازای آن یک ملاقه آش دریافت میکنند. حالا فرض کنید یک نفر از جایی یک برگه کوپن اضافه به دست آورد و در صف کارگران بایستد، آشپز ۱۰۰ملاقه غذا را بین ۱۰۰نفر توزیع میکند و نفر صد و یکم با کوپن خود از راه میرسد. آشپز آن روز مشکل را به شکلی رفع و رجوع میکند. اما این وضع در روزهای آتی هم تکرار میشود. آشپز به این نتیجه میرسد که ملاقههای خود را پیش از خالی کردن در ظرف کارگران، اندکی تکان دهد تا کمی سبکتر شود یعنی هر نفر چند گرم از آش خود را از دست میدهد.
حالا فرض کنید کوپنهای اضافی از یک به دو و سه و بیشتر برسد. آشپز مدام برای «دخل و خرج» دیگ خود، ملاقه آش را میخشکاند تا روزی که فیالمثل غذای ۱۰۰نفر را بین ۱۵۰نفر توزیع کند. در آن روز «قدرت خرید» کوپن از یک ملاقه به ۷۵صدم میرسد و روزی که کوپنها به ۲۰۰برسد سهم غذای همه نصف میشود.
علت گرفتار شدن آشپز به این وضع ناخوشایند این نیست که او به تعهد اولیه خود یعنی تحویل یک ملاقه آش در مقابل دریافت یک برگ کوپن عمل نکرده، بلکه در این است که «کوپن اضافی» خلق شده است و او ناگزیر است همه کسانی را که مقابل دیگ آش صف کشیدهاند و کوپنی در دست دارند راه بیندازد، مگر اینکه ثابت شود کوپن تقلبی است. ولی در مثال ما کوپنها تقلبی نیستند، بلکه کارگران یا میهمانان کارگاه افزایش یافتهاند و دیگ آش بزرگتر نشده است.
رابطه پول و تولیدات یک کشور هم با قدری تسامح و نادیده گرفتن پیچیدگیهای آن همینطور است. مثلا در مورد ایران وقتی دلارهای نفتی که منشا خارجی دارند، به ریال تبدیل میشوند یعنی معادل آنها اسکناس ایرانی چاپ میشوند؛ این پولها به سراغ دیگهای آش میروند و چون تعداد کوپنها یا اسکناسها از مقدار آش یا کالاهای موجود در کشور بیشتر است، برای خرید هر واحد کالا باید کوپن یا پول بیشتری پرداخت شود. معنای ساده و ابتدایی و البته نه چندان دقیق افزایش نقدینگی و تورم در ایران همین است. ولی تاکنون هیچ اقتصاددان و کارشناسی نتوانسته است دولت محترم را متوجه این نکته ساده کند. علت این وضع البته ناتوانی اقتصاددانان و کارشناسان نیست؛ بلکه علت آن بیاطلاعی یا انکار دولت راجع به حجم آش دیگ و کوپن کارگران است.
ارسال نظر