صنعت؛ خورشید ورزش
اینجا چراغی خاموش می شود؟!
پیامبر جبران خلیل جبران هنگام وداع آنچنان یادبودی برای مردم سرزمین اورافالیس از خویش به جای گذاشت که می توان آنرا بارها و بارها در گوش زمزمه کرد و به جان سپرد. وقتی که اطاعت از قانون های خود ساخته را برای برخی که پشت به خورشید ایستاده اند همچون خمشدن مقابل سایه خود می پندارد و تعبیر به گاوی می کند که یوغ سنگین را بر گردن خویش دوست دارد و گوزن و آهوان جنگل را موجوداتی گمراه و ولگرد می پندارد. کسانی که تنها سایه خود را میبینند و سایه آنها قانون آنهاست و خورشید تنها سایه افکن شان.
مهدی قانونی
پیامبر جبران خلیل جبران هنگام وداع آنچنان یادبودی برای مردم سرزمین اورافالیس از خویش به جای گذاشت که می توان آنرا بارها و بارها در گوش زمزمه کرد و به جان سپرد. وقتی که اطاعت از قانون های خود ساخته را برای برخی که پشت به خورشید ایستاده اند همچون خمشدن مقابل سایه خود می پندارد و تعبیر به گاوی می کند که یوغ سنگین را بر گردن خویش دوست دارد و گوزن و آهوان جنگل را موجوداتی گمراه و ولگرد می پندارد. کسانی که تنها سایه خود را میبینند و سایه آنها قانون آنهاست و خورشید تنها سایه افکن شان. اما رو به آفتاب ایستادن و حرکت به سمت خورشید را سایه ای در مقابل برای رفتن نمی پندارد و این گونه است که راه های جدید گشوده می شود و آزادگان این راه به آسمان توان رسیدن دارند.
چراغ خطر!!
قوانین خود ساخته ما در سال های اخیر بدون آنکه تجربیات دیگر سرزمین های دور و نزدیک را مورد مطالعه قرار دهیم، با توجه به ذات تغییر پذیر جامعه ایرانی در بعد تصمیم گیری های لحظه ای و عدم ثبات در مدیریت و از سوی دیگر جایگزینی سلیقه به جای برنامه مداری در سازمان های مختلف، همه و همه ما را در سایه ها و ابهام های گوناگون و ارائه تفسیرها و راه های خروج از قانون به سرگردانی رهنمون می سازد. قوانین بی پشتوانه و تغییر پذیر در ورزش ایران آن چنان است که هر تصمیمی با کمترین میزان سنجش و تطبیق پذیری به مرحله اجرا گذارده شده و اینجاست که آزمون و خطا را به رسم سالیان متمادی در روزهای خویش تجربه می کنیم. آزمون و خطایی که گاه ورزش کشور را با شرایطی ویژه روبرو ساخته است تا جایی که در رشته های ملی، خودمان را هم از دنیا عقب انداخته ایم. تغییرات گسترده در نظام ورزشی کشور با توجه به ساختار مستعد برای بروز تصمیم های سلیقهای - فردی مدیران و متولیان امر و با توجه به جامعه شمول بودن این مقوله، جایگاه تعاریف را از حد خویش خارج می سازد.
چراغی که روشن بود!!
صنایع ایران تا پایان برنامه توسعه چهارم کشور علی رغم نقص قانون و وارد کردن تفاسیر مختلف به آن، از اینکه شرکت های صنعتی دولتی می توانند یک درصد از سود سالیانه خود را در ورزش هزینه نمایند خدمت شایانی را به کل مجموعه ورزش باشگاهی و ملی ما در بخش های مختلف عمرانی، ورزش همگانی و ورزش قهرمانی کرده اند ، اما عملا این ضعف در قانون با ایجاد فضای تفسیر به سلیقه، نیمی از صنایع بزرگ کشور را از ورزش دور ساخته است.
بند ب ماده ۱۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه علی رغم نارسایی در تعریف خود، خدمتی بزرگ به ورزش ایران کرد، خدمتی که در سال های بعد متوجه لزوم آن و شاید بازگشت به آن خواهیم شد.
صنعت ؛ خورشید ورزش
صنایع ایران با توجه به ادغام وزارتخانه ها ، تغییر قانون در برنامه توسعه پنجم، تغییر ساختاری سازمان تربیت بدنی و تبدیل این مجموعه به وزارتخانه، در بلاتکلیفی ویژه ای برای ادامه حمایت خود از ورزش هستند.
ضعف در قوانین موجود حق پخش تلویزیونی، کپی رایت ، عدم وجود شبکه های تصویری خصوصی، پائین بودن سطح ورزش قهرمانی در قیاس جهانی و ... راه را بر حضور بخش خصوصی در ورزش کمی دشوار کرده است. بخش خصوصی طی چند سال حضور خود در ورزش نشان داده که تنها به پشتوانه ابزار شهرت در این عرصه باقی مانده است.
از سوی دیگر صنایع بزرگ ایران با توجه به سهم یک درصدی از سود خود برای هزینه در ورزش توانسته اند جایگاهی شایسته برای نام خود در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی بازیابند.
چیزی که در این رابطه پرواضح به شمار می آید، آن است که با ضعف موجود در قوانین موجود در همه سطوح و در صورت کاهش حمایت صنایع بزرگ ایران از ورزش این مرز و بوم، شاهد مشکلات بزرگی در ورزش کشور خواهیم بود. رخدادی که با توجه به بعد تاثیرگذار ورزش در گفتمان جهانی خویش به یقین، به صلاح نام ایران عزیزمان نخواهد بود.
پیامبر سرزمین اورافالیس در هنگام وداع خویش گفت: "آنچه اینجا به ما هدیه شد ، پاس خواهیم داشت و اگر کافی نباشد باز باید گرد هم آئیم و باز با هم دستهایمان را در پیش آن بخشنده دراز کنیم."
ارسال نظر