ضعفهای سنتی واحدهای حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی در شرکتهای ایرانی
قاسم بنیمهد
حسابدار رسمی
عملکرد سنتی واحدهای حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی به دلیل سنتی بودن باعث شده، فاقد زیرساخت، امکانات و ابزار کار لازم بوده و بدون وجود محتوا و اثر بخشی لازم، عملا توجیهکننده عملکرد مدیرعامل و سایر مدیران ارشد شرکت باشند.
شرکت انرون در اواخر سال ۲۰۰۱ میلادی طی یک فرآیند پیچیده فساد مالی اعلام ورشکستگی کرد که پیامدهای مهم آن عبارت بودند از سوخت شدن مطالبات بسیاری از طلبکاران، از دست دادن سرمایه شمار زیادی از سهامداران و از دست دادن موقعیت شغلی تعداد زیادی از کارکنان شرکت، همچنین مجرم شناخته شدن حسابرس این شرکت و انحلال موسسه حسابرسی آرتور اندرسون (Arthur Anderson)در سال ۲۰۰۳ و مهمتر از همه، کاهش اعتماد عمومی به بازار سرمایه و حرفه حسابرسی.
قاسم بنیمهد
حسابدار رسمی
عملکرد سنتی واحدهای حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی به دلیل سنتی بودن باعث شده، فاقد زیرساخت، امکانات و ابزار کار لازم بوده و بدون وجود محتوا و اثر بخشی لازم، عملا توجیهکننده عملکرد مدیرعامل و سایر مدیران ارشد شرکت باشند.
شرکت انرون در اواخر سال ۲۰۰۱ میلادی طی یک فرآیند پیچیده فساد مالی اعلام ورشکستگی کرد که پیامدهای مهم آن عبارت بودند از سوخت شدن مطالبات بسیاری از طلبکاران، از دست دادن سرمایه شمار زیادی از سهامداران و از دست دادن موقعیت شغلی تعداد زیادی از کارکنان شرکت، همچنین مجرم شناخته شدن حسابرس این شرکت و انحلال موسسه حسابرسی آرتور اندرسون (Arthur Anderson)در سال ۲۰۰۳ و مهمتر از همه، کاهش اعتماد عمومی به بازار سرمایه و حرفه حسابرسی. عوامل اصلی موثر در بروز این فساد مالی موارد زیر بوده است:
1- شرکت انرون دارای کمیته حسابرسی بوده، لکن به دلایل زیر در انجام وظایف خود ناتوان بود.
1-1- عدم استقلال، ضعف اخلاقی وساختار هیات مدیره شرکت.
2-1- قدرت بیش از حد مدیرعامل و مدیر ارشد مالی شرکت.
3-1- ضعف نظامهای حاکمیت شرکتی و کنترلهای داخلی شرکت.
4-1- گماردن مدیران فاقد تخصص و غیرمستقل در واحد حسابرسی داخلی.
2- توسل به روشهای متقلبانه برای دریا فت وامهای زیاد ،پولشویی و ضعف محیط کنترلی مناسب در شبکه بانکی کشور و شرکتهای درگیر با این فساد.
اینجانب با توجه به سوابق کاری در قسمت حسابرسی داخلی، یافتههای خود را در واحدهای حسابرسی داخلی و کمیتههای حسابرسی، همچنین پیشنهاد جهت اثربخش کردن واحدهای مذکور بهشرح زیر بیان میکنم:
1- یافتههای ناشی از تحلیل ساختار سازمانی قسمت حسابرسی داخلی، هیاتمدیره و مدیرعامل:
۱-۱- استفاده از بازنشستگان و سایر مدیران شرکت برای مدیریت حسابرسی داخلی و خدمترسانی نامبردگان درخصوص مشاوره مالی، بستن حسابها و تهیه صورتهای مالی شرکت، در این خصوص به تجربه و استقلال حسابرسی توجه نشده است.
۲-۱- شرکت بخشی از وظایف حسابرسی داخلی را به مدیران اجرایی ارشد شرکت واگذار میکند، که باتوجه به عدم برخورداری دانش و تجربه و استقلال، مدیران ارشد اجرایی نمیتوانند وظایف حسابرسی داخلی را انجام دهند.
۳-۱- قسمت حسابرسی داخلی فاقد ساختار مدون حسابرسی و شرح وظایف تصویب شده است.
۴-۱- اعضای هیات مدیره شرکت که باید مدیرعامل را انتخاب و بر نحوه کار وی نظارت کنند عملا با پیشنهاد و تایید مدیرعامل انتخاب میشوند.
۵-۱- هیات مدیره موظف شرکت که باید بر نحوه عملکرد مدیرعامل نظارت کند، توسط مدیر عامل بهعنوان معاونت مدیرعامل در قسمتهای فروش، مالی، بازرگانی و اجرایی منصوب شده و زیر نظر آن انجام وظیفه میکند و طبق تصویب مدیرعامل حقوق و مزایا میگیرد که به دلیل عدم استقلال و ضعف نظامهای حاکمیت شرکتی قادر به انجام وظیفه طبق استانداردهای بینالمللی نیست.
۶-۱- مدیرعامل شرکت بیش از حد قدرت دارد، این امر ناقض سیستم کنترلهای داخلی مناسب بوده و مواردی از آن به شرح زیر است:
- تعیین حقوق و مزایای قرارداد تامین کارکنان حسابرسی برونسپاری شده، که باید توسط کمیته حسابرسی تعیین شود.
- تعیین حقوق و مزایای مدیر حسابرسی، که باید توسط کمیته حسابرسی تعیین شود.
- تعیین حقوق و مزایای معاونان شرکت که عمدتا از اعضای موظف هیاتمدیره هستند، که باید توسط مجمع تعیین شود.
- تعیین حقالزحمه اعضای کمیته حسابرسی شامل اعضای مالی برونسپاری شده که باید توسط کمیته حسابرسی تعیین شود.
۲- یافتههای ناشی از بررسی صورتهای مالی، کمیته حسابرسی و سایر موارد مرتبط با آن:
۱-۲- سطح اهمیت اقلام صورتهای مالی قابل توجه و با اهمیت بوده، لکن قسمت حسابرسی داخلی در شرکت تقویت نشده است.
۲-۲- کمیته حسابرسی شرکت شامل یک عضو غیرموظف هیاتمدیره و دو عضو مالی مستقل برونسپاری شده و همچنین معاون مالی شرکت است، به دلیل عضویت معاون مالی شرکت در کمیته حسابرسی، مستقل نبودن معاون مالی شرکت کمیته حسابرسی اثربخشی لازم را نداشته و فاقد کارآیی مفید و اثربخش است.
۳-۲- کمیته حسابرسی حاکمیت شرکتی عملا نکات قابل توجه مدیرعامل را در حضور وی بررسی کرده و قادر به انجام وظایف حاکمیت شرکتی نیست. در این صورت، تشکیل کمیته حسابرسی ضمن آنکه به بهبود سلامت کمک نمیکند، بلکه در پارهای موارد ممکن است بروز تخلفات مالی را تسهیل یا به ظاهر توجیه کند و به توجیهکننده عملکرد مدیر عامل تبدیل شود.
۴-۲- عضو غیرموظف هیاتمدیره عضو کمیته حسابرسی با توجه به مشغله کاری زیاد برای انجام این مسوولیت وقت کافی ندارد و در اکثر جلسات هیاتمدیره شرکت نمیکند.
۵-۲- یکی از وظایف کمیته حسابرسی، تعیین مدیر حسابرسی داخلی و مشخص کردن حقوق و مزایای آن و همچنین نظارت بر کارآیی و اثر بخشی فرآیند حسابرسی داخلی شرکت است، این امر مهم نیز توسط مدیر عامل شرکت انجام میپذیرد، لذا عملا سیستم کنترلهای داخلی نقض میگردد.
۶-۲- بهرغم تشکیل کمیته حسابرسی وفق الزام سازمان بورس و اوراق بهادار،گزارشهای حسابرسی مستقیما به کمیته حسابرسی گزارش نمیشود، بلکه گزارشهای حسابرسی به مدیرعامل ارجاع و مدیرعامل نکات موردنظر را به کمیته حسابرسی ارجاع میکند.
۷-۲- تعداد چهار شرکت فرعی و سه دفتر منطقهای فروش بهصورت سالانه جزء برنامه رسیدگی حسابرسان داخلی شرکت اصلی میباشد، همچنین انبارگردانیها هم توسط حسابرسی داخلی هماهنگی و نظارت میشود، قابل ذکر اینکه دو شرکت فرعی و یک دفتر منطقهای فروش طی سال به دلیل نبودن نیروی کافی ومتخصص قسمت حسابرسی داخلی، حسابرسی نشده است.
8-2- شرکت در سراسر کشور دارای نمایندگی فروش میباشد که در نتیجه به وظیفه حسابرسی داخلی میافزاید و حسابرسی داخلی به دلیل دارا نبودن مدیر باتجربه ومتخصص و کافی نبودن کارکنان، نتوانسته وظایف خود را در اینخصوص انجام دهد.
3- پیشنهادها:
با توجه به اینکه فعالیت حسابرسی داخلی، خدمات اطمینانبخشی و مشاوره مستقل و بیطرف با هدف ارزش افزایی و بهبود در عملیات یک شرکت میباشد و برای تحقق اهدافش با استفاده از یک رویکرد منظم و مرتب کمک میکند تا بدان وسیله اثربخشی نظام رهبری، مدیریت ریسک و کنترل را ارزیابی و بهبود بخشد لذا خلاصه پیشنهادهای اینجانب با عنایت به یافتههای مذکور بهشرح زیر است:
۱- در صورت عدم برونسپاری حسابرسی داخلی، قسمت حسابرسی داخلی به تناسب مسوولیتها و هدفهای آن و همچنین حجم عملیات شرکت و شرکتهای فرعی، کارکنانی به تعداد کافی، با تحصیلات مناسب، تجربه کافی و مرتبط داشته باشد.
2- در صورت برونسپاری با توجه به حجم عملیات کلیت قسمت حسابرسی شامل مدیریت و کارکنان، برونسپاری شود و در اینخصوص موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران یا سازمان حسابرسی پیشنهاد میشود.
۳- برای افزایش استقلال حسابرسان داخلی، از اعضای غیرموظف هیاتمدیره برای کمیته حسابرسی استفاده شود، لازم به ذکر اینکه کمیته حسابرسی یک نهاد رابط با هیات مدیره است.
4- مدیر قسمت حسابرسی داخلی در مقابل کمیته حسابرسی مسوول بوده و گزارشهای خود را به کمیته حسابرسی ارجاع نماید.
۵- حسابرسان داخلی باید از حمایت کمیته حسابرسی و مدیرعامل برخوردار باشند، تا بتوانند وظایف خود را بدون هیچ دخالتی انجام دهند.
6- سیستم کنترل داخلی شرکت شناسایی و ارزیابی گردد و کفایت و اثر بخشی آن توسط قسمت حسابرسی داخلی ارزیابی و گزارش شود.
۷- سیستم حسابرسی داخلی مدون و وظایف آن مشخص و توسط کمیته حسابرسی تصویب و بهمورد اجرا گذاشته شود.
8- کمیته حسابرسی مطلوب مناسب است از اعضای غیرموظف و غیراجرایی هیات مدیره تشکیل شود و وظایف زیر را بهعنوان بخشی از وظایف خود انجام دهد.
- تصویب عزل و نصب مدیر حسابرسی داخلی و تعیین و تصویب بودجه حسابرسی داخلی.
- بررسی کفایت عملیات حسابرسی داخلی، یعنی، بررسی عملیات حسابرسی از لحاظ رعایت استانداردهای حرفه ای، بهویژه، استقلال حرفهای، جایگاه سازمانی، دامنه رسیدگیها، برنامه، تامین منابع، همکاری با حسابرس مستقل و سایر بررسیکنندگان و نحوه گزارشگری.
- بررسی و توجه به هدفها و دامنه کارهای اضافی که حسابرسان داخلی انجام دادهاند به منظور اطمینان یافتن از رعایت اصل بیطرفی و خدشهدار نشدن استقلال حرفهای آنان.
- مذاکره با حسابرسان داخلی درباره واکنش و اقدامات مدیریت در مورد نکات عمده پیشنهادی حسابرسی داخلی.
۹- منشور حسابرسی داخلی را تدوین و پس از مصوب شدن در کمیته حسابرسی،در شرکت بهمورد اجرا گذاشته شود.
- در منشور حسابرسی حداقل موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
- اجرای وظایف و پروژههای در خواست شده توسط کمیته حسابرسی و مدیرعامل.
- جذب منابع انسانی دارای دانش و مهارت کافی.
- ارائه گزارشهای دورهای در مورد نتایج و رسیدگیهای بهعمل آمده به کمیته حسابرسی.
- اطلاعرسانی منظم و روشمند به کمیته حسابرسی در مورد میزان پیشرفت کار و محدودیتهای احتمالی درخصوص انجام وظیفه محوله.
- بررسی دامنه فعالیت حسابرسان مستقل و ارتباط با آنان به منظور حسابرسی بهینه شرکت با هزینه معقول.
- هدف، اختیار و مسوولیت فعالیت حسابرسی داخلی به شکل رسمی در منشور حسابرسی داخلی و مطابق با تعریف حسابرسی داخلی، آیین رفتار حرفهای و استانداردها تعریف شود.
- دادن اختیارات نامحدود به اداره حسابرسی و کمیته حسابرسی داخلی برای دسترسی به اسناد و مدارک شرکت، مشاهده و بررسی کلیه فرآیند عملیاتی شرکت.
۱۰- حداقل هر ۵ سال یکبار توسط یک فرد یا گروه ارزیاب مستقل و صلاحیت دار برون سازمانی قسمت حسابرسی داخلی ارزیابی شود.
11- محیط کنترلی، نظم و چارچوبی را برای دستیابی به اهداف اصلی سیستم کنترل داخلی فراهم کند.
۱۲- محیط کنترلی حداقل دربرگیرنده مواردی شامل درستکاری و ارزشهای اخلاقی، فلسفه و شیوه عملیات مدیریت، ساختار سازمانی، تفویض اختیارات و مسوولیت، خط مشیها و دستورالعملهای منابع انسانی و شایستگی کارکنان باشد.
13- اختیارات مدیرعامل محدود به اجرای عملیات و اساسنامه شرکت بوده و عملا در مقابل هیاتمدیره پاسخگو باشد.
۱۴- هیاتمدیره به کارکنان زیر نظر مدیرعامل تبدیل نشود، کارمند شدن هیات مدیره ناقض سیستم کنترلهای داخلی مناسب است.
۱۵- در پایان سازمان بورس واوراق بهادار نباید به تشکیل کمیتههای حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار بسنده کند، بلکه برای پرهیز از تکرار ضربههای ناشی از فساد مالی در آینده، به ضعف نظامهای حاکمیت شرکتی و کنترلهای داخلی شرکت وپیروی از منشور کمیته حسابرسی اطمینان حاصل نماید.
ارسال نظر