بخش اول
فرار مالیاتی - ۱۱ تیر ۹۴
عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
مالیات یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان پرداخت میکنند تا حکمرانی خوب در کشور مستقر و از خدمات عمومی مفید استفاده کنند. بدیهی است هر چقدر ما به ازای مالیات پرداختی در رفاه اجتماعی مشاهده شود تمایل شهروندان به پرداخت مالیات بیشتر خواهد شد.
بدیهی است اساسا در هر جامعهای عدهای قانونگریز هستند که در مورد مالیات به آنها فراریان مالیاتی اطلاق میشود. فرار مالیاتی در حالت کلی اشاره به انجام اقدامات غیرقانونی از قبیل حسابسازی، عدم ارائه دفاتر رسمی، انجام فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی و.
عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
مالیات یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان پرداخت میکنند تا حکمرانی خوب در کشور مستقر و از خدمات عمومی مفید استفاده کنند. بدیهی است هر چقدر ما به ازای مالیات پرداختی در رفاه اجتماعی مشاهده شود تمایل شهروندان به پرداخت مالیات بیشتر خواهد شد.
بدیهی است اساسا در هر جامعهای عدهای قانونگریز هستند که در مورد مالیات به آنها فراریان مالیاتی اطلاق میشود. فرار مالیاتی در حالت کلی اشاره به انجام اقدامات غیرقانونی از قبیل حسابسازی، عدم ارائه دفاتر رسمی، انجام فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی و... به منظور فرار از پرداخت مالیات دارد. در این راستا و برای رسیدن به این هدف، درآمدی که مشمول پرداخت مالیات میشود، سودی که به آن مالیات تعلق میگیرد، میزان یا منبع درآمدها مخفی میشود یا اقداماتی که سبب تخفیف مالیاتی میگردند مثل هزینهسازی بهطور کلی بالاتر از میزان واقعی بیان میشوند. بررسی پیشینه فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات نشان میدهد که احتمالا قدمت آنها به خود پدیده مالیاتستانی برمیگردد. هر زمان و مکانی که حاکمان تصمیم به وضع مالیات گرفتهاند، افراد و بنگاهها نیز به دنبال فرار یا اجتناب از پرداخت آن بودهاند. این پدیده در عصر حاضر که به عصر دیجیتال نیز معروف است، روبه گسترش بوده و فرصتهای فرار مالیاتی این واحدها بیشتر شده و در عین حال امکان شناسایی آنها بهویژه با تشکیل مناطق ویژه بهشت مالیاتی، مناطق آزاد تجاری و... مشکلتر شده است. موضوع فرار مالیاتی در حال حاضر بهعنوان یکی از معضلات اصلی اقتصاد جهان به شمار میرود بهطوری که در کنفرانس ۲۰-G که سال گذشته در روسیه برگزار شد رهبران کشورهای جهان شرکتهای بزرگ را بهدلیل فرار مالیاتی و همچنین گسترش مناطق بهشت مالیاتی (مناطقی که معاف از مالیات هستند) و ترفندهای انتقال مالیاتی از مناطق مشمول به مناطق معاف مورد انتقاد قرار دادند.گزارش شبکه عدالت مالیاتی (Tax Justice Network) نشان میدهد که در سال ۲۰۱۲ مبلغی بین ۲۱ تا ۳۲ تریلیون دلار داراییهای مالی از ثروت ثروتمندان مالیات گریز در مناطق مرسوم به بهشت مالیاتی پنهان شده که درآمد مالیاتی سالانه پرداخت نشده آن بالغ بر ۱۹۰ تا ۲۲۰ میلیارد دلار برآورد شده است. جالب آنکه این فرار مالیاتی تحت عنوان قانونمند انتقال ثروت به مناطق مالیاتی از طریق قانونی و بانکهایی نظیر HSBC، مورگان استنلی و استاندارد چارتر صورت میپذیرد.
از طرفی با توجه به اینکه فرار مالیاتی یک متغیر پنهانی است و بهصورت مستقیم قابل اندازهگیری نیست، در متون اقتصادی، شاخصها و روشهای متفاوتی برای اندازهگیری آن نظیر «متغیر جانشین»، «شکاف مالیاتی» و «بار مالیاتی» استفاده شده است. در برخی از مطالعات دیگر نیز از روش منطق فازی و تخمین تابع تقاضای پول استفاده شده است. رایجترین روش برای اندازهگیری میزان متغیرهای پنهان از جمله فرار مالیاتی روش مستقیم و روش غیرمستقیم است. روش مستقیم شامل روش پرسشنامهای است. روش غیرمستقیم نیز با استفاده از آمار و دادههای کلان اقتصادی، به اندازهگیری میزان متغیر پنهان میپردازد. برخی از روشهای اندازهگیری غیرمستقیم عبارتند از: برآورد اختلاف بین آمارهای مالیاتی و اقلام درآمد ملی، برآورد اختلاف بین درآمد و هزینه خانوار، برآورد حجم اسکناسهای درشت، محاسبه نسبت نقد، برآورد حجم نقل و انتقالات و روش علل چندگانه- آثار چندگانه. بهطور مثال گفته میشود چون حدود30 درصد اقتصاد کشور بهصورت غیرشفاف عمل میکنند (شامل فراریان قانونی و غیرقانونی) و به استناد اینکه چنانچه تولید ناخالص داخلی را 350 میلیارد دلار فرض کنیم بنابراین حدود 105 میلیارد دلار یا به تعبیری 315 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی داریم. بهرغم آنکه بنا به اظهار برخی کارشناسان رقم فرار مالیاتی بیشتر از بودجه کل کشور است (منبع گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران).
جلوگیری از افزایش فرار مالیاتی میتواند از طریق افزایش سرمایهگذاری و افزایش سطح تولید، منجر به افزایش درآمد عمومی و بنابراین بهبود در وضعیت توزیع درآمد شود. همچنین این امکان وجود دارد که فرار مالیاتی، باعث نارسایی در توزیع عادلانه درآمد و انباشت ثروت برای گروههای خاص شده و در نتیجه منجر به افزایش تنشهای سیاسی و اجتماعی شود. از سوی دیگر فرار مالیاتی موجب کاهش درآمدهای مالیاتی دولت و اخلال در بودجهبندی از یکسو و ایجاد مانع برای دستیابی به اهداف دولت از سوی دیگر شود. این مساله، مدیریت برنامههای اجتماعی، اقتصادی و... کشور را با مشکل تامین مالی مواجه کرده و در نهایت کاهش رفاه عمومی و همچنین امکان رقابت عوامل اقتصادی را به نفع آنهایی که مالیات نپرداختهاند تغییر داده و از این بابت شکاف بین گروههای مختلف درآمدی را بیشتر کرده و وضعیت توزیع درآمد را بدتر میکند. در توضیح دلایل فرار مالیاتی عواملی همچون سطح نازل فرهنگ مالیاتی، پایه وسیع معافیتهای مالیاتی برخی نهادها، عدم ارسال اظهارنامه، فساد برخی ماموران مالیاتی، قوانین پیچیده و متعدد مالیاتی، بوروکراسی اداری، فقدان شفافیت مقررات مالیاتی، نظام اطلاعاتی ضعیف و... بسیار تاثیرگذار هستند. بررسیهای بهعمل آمده توسط منابع داخلی و خارجی عوامل تشدیدکننده فرار مالیاتی را در نرخ مالیات، بار مالیاتی، درآمد مالیات دهندگان، نرخهای تورم و بیکاری، آزادسازی تجاری، اندازه دولت و... برخی متغیرهای دیگر اقتصادی میداند. اما بیتردید رواج و گسترش فرار مالیاتی در هر کشوری تابعی از شرایط اقتصادی است و این شرایط بستگی به ساختار هر کشور دارد که بیتردید پایه وسیع معافیتهای مالیاتی در کشور و استثناهای برخی نهادهای حاکمیتی از پرداخت مالیات از عوامل کاهش درآمدهای مالیاتی کشور است. سایر جنبههای فرار مالیاتی میتواند بیکاری، قوانین محدودکننده فعالیتهای اقتصادی و تعبیرات نادرست از قانون مالیاتی باشد.
ارسال نظر