راه‌حل‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت خروج بورس از بحران

علی اسلامی بیدگلی کارشناس بازار سرمایه و مدرس دانشگاه برای اینکه یک راه صحیح برای خروج از بحران کنونی بازار سرمایه داشته باشیم باید از وضعیت موجود در بازار و آنچه در یک سال گذشته در بورس اتفاق افتاده است، یک تحلیل علمی داشته باشیم. با کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارزهای خارجی، شرکت‌های ما به یک درآمد اتفاقی دست یافتند که این درآمدها تکرارپذیر نیستند. این شرکت‌ها عمدتا موجودی کالا با بهای تمام شده پایین داشتند و به دلیل افزایش نرخ ارز خارجی به سود بسیار بالاتری از سال‌های گذشته دست یافتند. همچنین ارزش جایگزینی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس با توجه به افزایش نرخ ارز، افزایش قابل توجهی پیدا کرد و سرمایه‌گذاران به سمت این شرکت‌ها هجوم آوردند و قیمت سهام پذیرفته شده در بورس افزایش یافت. گذشت زمان، این تغییرات منجر شد که سرمایه‌گذاران با دقت بیشتری در بازار سرمایه فعالیت کنند.

شرکت‌های پذیرفته شده برای سال ۹۳ پیش‌بینی سود پایین‌تری نسبت به سال ۹۲ اعلام کردند و این اتفاق منجر به کاهش قیمت سهام برخی شرکت‌ها شد.

قیمت سهام از تنزیل انتظارات سودهای آتی شرکت‌ها ناشی می‌شود و طبیعتا وقتی انتظار سودآوری کاهش می‌یابد، قیمت سهام هم باید کاهش یابد و بنابراین شاهد یک اصلاح قیمتی بودیم. در روزهای اخیر شاهد یک ثبات نسبی در بازار سرمایه بوده و در این شرایط انتظار می‌رود افزایش قیمت سهام به صورت تدریجی صورت گیرد؛ این در حالی است که ریسک‌های غیرسیستماتیک این انتظارات را تغییر می‌دهند و منجر به این شده‌اند که بازار سرمایه با روند نزولی مواجه شود. این ریسک‌های غیرسیستماتیک (ناآرامی‌های عراق، سوریه و کشورهای همسایه) نه تنها یک صنعت یا یک شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد بلکه کل بازار از این ریسک‌ها تاثیر می‌پذیرد.

برای خروج بورس از بحران چند راهکار وجود دارد که عبارتند از:

۱- تلاش کنیم حجم جریان نقدی ورودی به بازار سرمایه افزایش یابد که این مهم از سه طریق صورت می‌پذیرد. الف) تخصیص بخشی از پس‌اندازهای خرد به بازار سرمایه، ب) سرمایه‌گذاری مجدد نهادهای مالی از محل سودهای تقسیمی شرکت‌های سرمایه‌پذیر، ج) افزایش سرمایه شرکت‌های سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاری منابع جمع‌آوری شده از طریق افزایش سرمایه:

به دلایلی که در ادامه گفته خواهد شد بازار با شیب کمتری به سمت جریان نقدی حرکت می‌کند.

- سرمایه‌گذاران خرد به دلیل انتظارات بسیار زیاد از بازار به تدریج منابع خود را وارد بازار نمی‌کنند.

- روند افزایش سرمایه و استقبال شرکت‌های سرمایه‌گذاری از افزایش سرمایه با کندی مواجه شده است و باید راهی برای افزایش جریان نقدینگی بیابیم.

۲- ابزارهایی بیابیم که منابع جدیدی از بازار خارج نشود زیرا در روزهای اخیر نه تنها منابع جدید وارد نمی‌شود بلکه نقدینگی خروج پیدا می‌کند. عمده جریان نقدی خروجی توسط صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بوده است. صندوق بازنشستگی به دلیل عدم تطابق ورودی و خروجی جریان نقدی در بودجه‌بندی اعلام شده برخی از کمبود نقدینگی‌اش را از طریق فروش سهام جبران کرده است.

بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذاری که سهام را از سازمان‌های خصوصی به صورت اقساطی خریده بودند، به دلیل سررسید اقساط و کمبود نقدینگی برای تامین مالی اقدام به فروش سهام می‌کنند. مردم هم با این نگرش که در بازارهای دیگر ریسک کمتر و سود بیشتری وجود دارد، مثلا سرمایه‌های خود را به بازار مسکن وارد می‌کنند یا کالاهای مصرفی را به عنوان کالاهای سرمایه‌ای می‌خرند و به این ترتیب بخشی از نقدینگی به این صورت از بورس خارج می‌شود.

۳- توسعه ابزارهای مالی و حضور بازارگردان‌ها و مذاکره نهادهای مالی یا سهامداران عمده شرکت‌ها به منظور بازارگردانی

طی سال‌های گذشته نتوانستیم بازارگردانی را به آنچه که به طور دقیق وظیفه بازارگردانی است سوق دهیم و با استفاده از این ابزار به اهداف بازار سرمایه برسیم.

۴- مشارکت بانک‌ها و تامین مالی از طریق بانک‌ها. بانک‌ها مجاز نیستند به شرکت‌های سرمایه‌گذاری تسهیلات ارائه بدهند در حالی که این قانون باید اصلاح شود و بانک‌ها بابت خرید سهام به شرکت‌های سرمایه‌گذاری تسهیلات بدهند تا ورود و خروجی جریان نقدی اصلاح شود.

۵- تشویق شرکت‌های سرمایه‌گذاری و سایر نهادهای مالی به عدم فروش سهام خود در کوتاه‌مدت. به دلایل کاهش نقدینگی که در بالا گفته شد، تشویق نگاه بلندمدت در شرکت‌های سرمایه‌گذاری می‌تواند باعث کاهش خروج نقدینگی از بازار شود و قابلیت رسیدن به ثبات افزایش یابد.

۶- تقویت صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری با مدیریت بهینه. تعداد قابل توجه شرکت‌های سرمایه‌گذاری از ارکان مهم جذب نقدینگی است که این شرکت‌ها باید از ابزارهای بازاریابی استفاده کنند و دسته‌ای از سرمایه‌گذاران که به طور مستقیم وارد بازار می‌شوند را جذب این شرکت‌ها کنند، زیرا سرمایه‌گذاران خردی که به صورت مستقیم وارد بازار می‌شوند از قدرت تحلیل کافی برخوردار نبوده و در طی زمان متضرر می‌شود.

۷- اطلاع‌رسانی بیشتر در مورد بازدهی و ریسک سایر بازارهای رقیب

۸- هدایت و تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه و اطلاع‌رسانی از مزایای سرمایه‌گذاری در بورس نسبت به خرید کالاهای مصرفی به عنوان کالاهای سرمایه‌ای به طوری که با تشویق مردم به عدم اتخاذ چنین تصمیمی به حضور بلندمدت مردم در بازار سرمایه و کاهش خروج نقدینگی کمک کنیم.