نگرشی دوباره بر شاخص بازار سهام

ایمان مقدسیان* شاخص‌های مختلف اقتصادی بیش از هر چیز نمایانگر وضعیت بازارها هستند. در بازارهای مختلف و بنا به ضرورت، گاه ده‌ها شاخص همزمان مورد محاسبه قرار می‌گیرد و در دسترس عموم قرار داده می‌شود. حال پر واضح است که فعالان حرفه‌ای بازار و مخاطب عام هریک از دریچه دید خود به شاخص می‌نگرند، شاخص بازارسهام در ایران نیز به مانند دیگر کشورها مورد استفاده در تحقیقات دانشجویان، اخبار تلویزیونی، مقالات اقتصادی و... است، در واقع شاخص، دماسنج بازار سرمایه کشور است که بیش از هر چیز بیانگر اوضاع و احوال بازار سرمایه است.حال با این مقدمه باید یادآور شد که سال ۱۳۸۷ به‌طور ناگهانی شاخص قیمت و بازده نقدی جایگزین شاخص قیمت شد و این امر مانند هر عمل دیگری مزایا و معایب خاص خود را داشت، اینکه به‌طور دقیق این مزایا و معایب برشمرده شود، هدف این نوشتار نیست و در این مختصر نمی گنجد، اما بررسی نکات زیر ضروری به نظر می‌رسد: ۱- شاخص‌های مختلف اقتصادی و تداوم محاسبه آنها منبع تحقیقات علمی و دانشگاهی هستند، بنابراین تداوم محاسبه شاخص، در ذات خود امر مهمی است. ۲- اینکه ناگهان شاخص بازده نقدی و قیمت جایگزین شاخص قیمت شد و اعداد شاخص بازده نقدی و قیمت در قالب اعداد شاخص قیمت درآمدند، ممکن است امری گمراه‌کننده برای مخاطب عام بازار سرمایه باشد. ۳- این روزها و در سایه مبارک اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بسیاری از شرکت‌های بزرگ به خانواده بازار سرمایه کشور پیوسته‌اند و سودهای نقدی آنها، حجم نسبتا وسیعی راتشکیل می‌دهد، از سویی دیگر، به طور مرتب در اخبار مختلف از بازدهی بسیار بالای شاخص صحبت می‌شود، گاهی دیده می‌شود که میزان بازدهی شاخص را در ۱۰ سال گذشته با بازارهای رقیب مقایسه می‌کنند که معلوم نیست این محاسبه‌ها با توجه به تغییر فرمول سال ۱۳۸۷ بوده یا بدون توجه به آن، بنابراین در صحت برخی آمارها می‌توان شک کرد. ۴- با توجه به انتصاب دکتر سعیدی به سمت معاونت نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار از سازمان بورس و آن معاونت محترم انتظار می‌رود برای ادامه‌دار بودن تحقیقات علمی، صحت ارائه آمارهای مختلف به مخاطبان عام و تخلیه هیجانات مقطعی بار دیگر شاخص قیمت را به عنوان شاخص اصلی به بازار سرمایه برگردانند و در کنار آن شاخص بازدهی و قیمت را نیز مثل گذشته اعلام کنند. *کارشناس ارشد مدیریت مالی