نقدشوندگی اقدامات ضربتی میخواهد
گروه بورس- روند رو به رشد بازار سهام پس از جریان اخبار و اطلاعات مثبت سیاسی و اقتصادی در کشور و در آستانه انتشار گزارشهای عملکرد ۶ ماهه شرکتها پیشنیازهایی را میطلبد که توسعه بازار را تسریع و ابهامات را برطرف سازد. در این بین به عقیده کارشناسان، تحلیلگری درست و بهموقع معاملهگران و اقدامات مناسب بورس برای ارتقای نقدشوندگی بازار از مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. یوسف هاشمی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به بررسی برخی زوایای این امر پرداخته که در پی میآید.
گروه بورس- روند رو به رشد بازار سهام پس از جریان اخبار و اطلاعات مثبت سیاسی و اقتصادی در کشور و در آستانه انتشار گزارشهای عملکرد ۶ ماهه شرکتها پیشنیازهایی را میطلبد که توسعه بازار را تسریع و ابهامات را برطرف سازد. در این بین به عقیده کارشناسان، تحلیلگری درست و بهموقع معاملهگران و اقدامات مناسب بورس برای ارتقای نقدشوندگی بازار از مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. یوسف هاشمی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به بررسی برخی زوایای این امر پرداخته که در پی میآید.
با افزایش شاخص و هیجانات ناشی از آن، تحلیلگری سهام و خریدهای منطقی دستخوش تغییر میشود که همین امر ممکن است بازار را بیش از گذشته تابع عوامل احساسی کند و منطق معاملات را کاهش دهد، ریسکهای ناشی از این نوع نگاه در بازار چیست؟
اولین ریسک ناشی از این عامل ایجاد حباب در قیمتها است، به طور کلی هر عاملی که منجر به فاصله گرفتن بیش از حد قیمت سهم از ارزش ذاتی آن شود، حباب قیمتی و ریسکهای ناشی از آن را ایجاد میکند. در صورت بروز چنین پدیدهای ریسک ناشی از آن تماما به سرمایهگذاران تازه وارد و نا آشنا منتقل میگردد. البته این مساله مختص بازار سرمایه نیست، این پدیده در کلیه بازارها میتواند بروز پیدا کند، همانطور که در چند ماه گذشته، در بازار مسکن هم شاهد آن بودیم به طوری که کارشناسان بازار مسکن از بروز حباب در قیمت این بازار خبر دادند.
- حرکت نقدینگی به سمت بازار سهام و توسعه سفتهبازی از این طریق چه اثری بر بخش واقعی اقتصاد میگذارد؟
اگر نقدینگی منتقل شده به سمت بازار سهام صرفا برای سفتهبازی باشد، قطعا هیچ تاثیری بر بخش واقعی اقتصاد ندارد، ولی نکته این است که آیا نقدینگی با هدف سفتهبازی به سمت بازار سهام حرکت میکند یا نقدینگی حرکت کرده به سمت بازار سرمایه که در جهت تزریق به بخش واقعی اقتصاد از طریق حضور در افزایش سرمایه شرکتها یا خرید سهام شرکتهای تازه وارد به بورس است، منجر به بیدار و فعال شدن سفته بازان در بازار سرمایه میگردد؟ به نظر میرسد بخش دوم صحیح است. فرض کنید همه به منظور سفتهبازی به بازار سرمایه مراجعه کنند، قطعا چون همه این افراد با هدف مشابه وارد بازار شدهاند و از نوسانات مقطعی میخواهند سود شناسایی کنند، برآیند بازده آنها در طول زمان به سمت صفر حرکت میکند و نهایتا بازار به سرعت به سمت افت حجم معاملات و سکون کشیده میشود. پس رابطه معکوس است؛ به این صورت که وقتی نقدینگی جهت جذب در بخش واقعی اقتصاد از کانال بازار سرمایه به سمت صنایع حرکت میکند، این سیل نقدینگی انگیزه سفتهبازی را در بازار برانگیخته و نهایتا این دسته از فعالان بازار سرمایه هم پویاتر میشوند. البته این را هم باید ذکر کنم که وجود این افراد در بازار و پویایی هر چه بیشتر آنها اصلا جزو نکات منفی بازار سرمایه تلقی نمیگردد، بلکه اگر بازار دارای عمق کافی از نظر حجم معاملات، سرعت نقد شوندگی و میزان زیاد سهام شناور شرکتها باشد، فعالیت این دسته منجر به کشف بهتر قیمتها میگردد.
- توسعه بورس اگرچه در فضای موجود و با اخبار جدید روند رو به رشدی را طی میکند اما این اخبار به همان نسبت منجر به ضعف برخی شرکتها (به خصوص صادراتیها به دلیل ضعف دلار) و بهبود عملکرد برخی دیگر میشود، به عبارتی اخبار اثرات متفاوتی بر بخش واقعی اقتصاد میگذارد، این اثرات در بورس چگونه قابل تحلیل است؟
پردازش اطلاعات در بازار سرمایه باید به درستی و با بررسی دقیق نقطه اثر واقعی آن در طول زمان صورت گیرد، به دور از هر گونه خوشبینی یا بدبینی مفرط. به طور مثال کاهش نرخ دلار و اثر آن بر افت قیمت سهام شرکتهای صادرکننده یک تحلیل کاملا سطحی و بیارزش است، چون اگر کاهش نرخ ارز به واسطه واقعیتهای اقتصادی صورت گرفته باشد، در کنار کاهش قیمت فروش شرکتهای صادرکننده، رونق بازار، افزایش حجم تولید، راه اندازی طرحهای توسعه، گردش مالی راحت، تامین نقدینگی، دریافت تسهیلات بیشتر، فروش گسترده تر به مشتریان بیشتر، تعیین نرخ فروش در شرایط رقابتی درست و هزاران شرایط بهتر برای شرکتها ایجاد میشود که افت ارزش ارز به طور کامل پوشش داده میشود و سود شرکتها به مراتب رشد بیشتری را تجربه میکند، ولی از طرفی اگر افت ارزش ارز صرفا به واسطه خوشبینی مفرط رخ داده باشد و وقایع اقتصادی و سیاسی واقعی در آن دخیل نباشد، بعد از چند هفته به سرعت به جایگاه قبلی برگشته و حتی بالاتر هم میرود.
پس نتیجه میگیریم افرادی که در بازار سهام با دید بلندمدت اقدام به سرمایهگذاری میکنند باید از قدرت تحلیل خوبی برخوردار باشند و نقطه اثر اخبار و وقایع را درست پیش بینی کنند، البته افرادی که هدف آنها سرمایهگذاری در بازه کوتاهمدت است نیز باید هوشمندانه قدرت تشخیص رفتار، تاکید میکنم «رفتار» بازار را در مواجهه با اخبار و تحلیل کوتاهمدت آن را داشته و از آن نیز استفاده کنند.
- در شرایطی که اطلاعات جدیدی از شرکتها منتشر نشده و استقبال از سهام صنایع بورسی، نه بر مبنای اطلاعات بلکه بر مبنای هیجانات بازار است، آیا ریسک حبابی بودن بازار و احتمال افت بازار در روزهای آینده وجود ندارد؟
بدیهی است در صورت نبود اطلاعات، حرکت قیمتها مانند حرکت یک خودرو در شب و با چراغ خاموش است، مسلما ریسک بازار افزایش مییابد، ولی اگر منظور شما نبود اطلاعات در فاصله بین گزارشهای دورهای بازار است باید عرض کنم، این مساله جزو لاینفک بازار بوده و در تمام دنیا هم به همین صورت است؛ البته دقیقا همین جا است که هنر تحلیلگران نمایان میشود و افراد موفق در سرمایهگذاری را از سایرین جدا میکند. در فاصله بین گزارشهای دورهای، بهترین زمان برای تحلیل شرکتها و سرمایهگذاری در قیمتهای بهتر است.
- راهکارهای پوشش ریسکهای آتی بازار سرمایه در شرایط کنونی چیست و چه توصیهای به معاملهگران و مسوولان بازار دارید؟
بهترین راهکار، گسترش بازار سرمایه و ایجاد ابزارهای مالی جدید در بازار است، گسترش بازار از طریق ورود شرکتهای بیشتر به بازار که از طریق دادن امتیاز و سهولت در روند پذیرش آنها امکانپذیر میگردد و راهاندازی ابزارهای جدید مالی که امکان پوشش ریسک برای سبدگردانان و امکان ورود افراد نا آشنا به بازار سرمایه را با ریسک بسیار کم فراهم میسازد از موارد قابل توصیه در این مسیر است. در این زمینه یکی از بهترین اقدامات صورتگرفته در چند هفته اخیر راهاندازی صندوقهای قابل معامله در بورس را میتوان ذکر کرد، البته در کنار هر دو این اقدامات آن چیز که در موقعیت این دو، نقش بسیار مهمی ایفا میکند قدرت نقد شوندگی در بازار است که به صورت ضربتی باید اقدامات موثر برای آن انجام گیرد، چون شرط اول موفقیت دو عامل ذکر شده روان شدن بازار و سیال شدن هر چه بیشتر نقدینگی در بازار است.
ارسال نظر