پرواز بورس با بال سیاست!
گروه بورس- شروین شهریاری: بازار سهام درپی دریافت خبرهای سیاسی مبنی بر نخستین مذاکره روسای جمهور ایران و ایالات متحده در ۳۵ سال اخیر رونق بیشتری گرفت و با ورود یک موج دیگر از نقدینگی سرگردان به بورس شاهد افزایش ۵ درصدی شاخص کل در هفته جاری بود. بهاین ترتیب رشد شاخص در ده روز نخست فصل پاییز به مرز ۸ درصد رسید که یک بازدهی استثنایی در این دوره کوتاه برای سهامداران به شمار میرود. در بررسی دلایل این رونق با توجه به عدم تغییر شرایط اقتصادی کشور تنها میتوان به جو خوشبینی سیاسی و ورود نقدینگی تازه به بازار اشاره کرد؛ وضعیتی که تداوم آن منوط به دریافت اطلاعات مثبت از عملکرد واقعی شرکتها در گزارشهای شش ماهه در نیمه دوم مهر خواهد بود.
گروه بورس- شروین شهریاری: بازار سهام درپی دریافت خبرهای سیاسی مبنی بر نخستین مذاکره روسای جمهور ایران و ایالات متحده در ۳۵ سال اخیر رونق بیشتری گرفت و با ورود یک موج دیگر از نقدینگی سرگردان به بورس شاهد افزایش ۵ درصدی شاخص کل در هفته جاری بود. بهاین ترتیب رشد شاخص در ده روز نخست فصل پاییز به مرز ۸ درصد رسید که یک بازدهی استثنایی در این دوره کوتاه برای سهامداران به شمار میرود. در بررسی دلایل این رونق با توجه به عدم تغییر شرایط اقتصادی کشور تنها میتوان به جو خوشبینی سیاسی و ورود نقدینگی تازه به بازار اشاره کرد؛ وضعیتی که تداوم آن منوط به دریافت اطلاعات مثبت از عملکرد واقعی شرکتها در گزارشهای شش ماهه در نیمه دوم مهر خواهد بود. تاملاتی در مورد رقم ارزش بازار
ارزش روز بازار سهام از ضرب کردن تعداد سهام شرکتها در قیمت آنها به صورت تجمیعی به دست میآید. تفسیر ساده این رقم به ما میگوید که برای خریداری کل سهام موجود در بورس در هر زمان چه پولی مورد نیاز است. ارزش روز بورس تهران در سالیان طولانی کمتر از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. اما در ۱۴ ماه اخیر، به لطف رشد شدید قیمتهای سهام و نیز ورود برخی شرکتهای بزرگ به بازار سرمایه، این متغیر با جهش خیرهکنندهای مواجه شده است. بر این اساس در پایان روز گذشته، مجموع ارزش روز بورس و فرابورس به مرز اعجابانگیز ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. اهمیت این رقم زمانی روشنتر میشود که به حجم کل نقدینگی کشور (۴۷۴ هزار میلیارد تومان براساس آخرین آمار) توجه کنیم. هرچند نتایج یک بررسی سریع نشان میدهد که رقم نقدینگی در کشورهای توسعه یافته تقریبا با اندازه بازارهای مالی برابر است، اما این اتفاق در ایران برای نخستین بار روی داده؛ به نحوی که نسبت ارزش بازار سرمایه به کل نقدینگی به ۸۵ درصد رسیده است. البته با توجه به سهام شناور حداقل ۱۵ درصدی کل بازار، میتوان گفت ارزش سهام قابل معامله ۶۰ هزار میلیارد تومان است. از آنجا که وجوه لازم برای خرید سهام از پایه پولی (و نه سپردههای بلندمدت بانکی یا همان شبه پول) تامین میشود، نسبت ارزش سهام قابل معامله به کل پایه پولی ۶۰ درصد به دست میآید که رقمی قابل تامل است. این روند به خوبی از سرازیر شدن بخش قابل توجهی از نقدینگی کشور به سمت بازار سهام حکایت میکند و حجم معاملات ۵۰۰ میلیارد تومانی این روزهای بورس هم گواهی بر همین مطلب است. این هدایت نقدینگی به سمت بورس هر چند در ذات خود امری مثبت به شمار میرود اما با عنایت به رشد شدید ارزش بازار و افزایش قابل ملاحظه سهم بورس از کیک نقدینگی، بروز نشانههای کمبود نقدینگی برای افزایش بیشتر قیمتهای سهام از سناریوهای احتمالی است که میتواند مد نظر قرار گیرد.
بعد مثبت سخنان رییس کل برای بورس
اظهارات اخیر رییس کل بانک مرکزی مبنی بر به کف رسیدن قیمت دلار و منطقی ندانستن کاهش بیشتر نرخ ارز از یک سو موجب توقف قیمت این ارز خارجی در محدوده ۳۰۰۰ تومان شد و از سوی دیگر انتقادات زیادی را برانگیخت. فارغ از قضاوت در مورد محتوای این انتقادها، میتوان پیامد مثبتی را هم برای این اظهارات آقای سیف متصور شد. واقعیت این است که پس از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و شکلگیری انتظارات کاهشی در بازار ارز، بسیاری از فعالان اقتصادی با نوعی بلاتکلیفی ناشی از نامشخص بودن نرخ ارز مواجه شدهاند و به همین دلیل تولیدکنندگان، بازرگانان و عرضهکنندگان به دلیل سردرگمی ارزی به نوعی وقفه عملیات و رکود مزمن تن در داده اند؛ وضعیتی که تا پیش از انتخابات نیز به دلیلی معکوس (روند افزایشی نرخ ارز) برقرار بود و مانع تصمیمگیری جدی فعالان اقتصادی میشد. به این ترتیب با سخنان رییس کل بانک مرکزی، عملا بازار و فعالان اقتصادی اکنون یک سیگنال مشخص مبنی بر سیاست دولت برای حفظ دلار ۳۰۰۰ تومانی دریافت کردهاند که همین اطمینان میتواند معادله رکود و بیتصمیمی فعلی را برهم زده و موجب فعالیت دوباره ارکان اقتصاد کشور شود. این تحول برای تحلیلگران و سهامداران نیز واجد پیام مثبتی است؛ چرا که میتوانند از این پس نرخ سه هزار تومانی دلار را لااقل در کوتاه مدت، مبنای محاسبات در نظر بگیرند و با اتکا به همین فرضیه ارزی، به سناریوهایی قابل اتکاتر در زمینه پیشبینی وضعیت آینده شرکتها و تصمیمات سرمایهگذاری خود دست یابند.
پیامد تعطیلی دولت آمریکا برای بازارها
تعطیلی بخشی از فعالیتهای دولت فدرال آمریکا به علت اختلافات بودجهای در کنگره از جمله وقایعی بود که در میانه هفته جاری به سرعت در صدر اخبار جهانی قرار گرفت. مسالهای که در صورت تداوم موجب بیکار ماندن ۸۰۰ هزار نفر شاغل دولتی، ۱ تا ۵/۱ درصد کاهش رشد اقتصادی در فصل چهارم ۲۰۱۳ و صدمه روزانه ۳۰۰ میلیون دلاری به اقتصاد این کشور میشود. اما پیامد این مساله برای فعالان بازارهای سرمایهگذاری چیست؟ مطالعه واکنش بازارهای سهام و قیمت فلزات و نفت نشان میدهد که این مساله تاثیر جدی نداشته و حتی بازارهای سهام با روند متعادلی با این خبر به ظاهر هولناک مواجه شدهاند. دلیل این واکنش ملایم البته در تحلیل متفاوتی نهفته است که به سیاست بانک مرکزی آمریکا ارتباط دارد. واقعیت این است که فدرال رزرو نزدیک به یک سال است که با سرعت بسیار زیادی (۸۵ میلیارد دلار در ماه) اقدام به خلق اعتبار میکند و اوراق قرضه دولت آمریکا و بدهکاران مسکن را میخرد. رییس این بانک یعنی آقای برنانکی هم بارها اظهار کرده که این عمل را تا زمان بهبود اقتصادی به ویژه کاهش بیکاری ادامه خواهد داد. این سیاست بانک مرکزی به نفع بازارها تمام شده چراکه بخش مهمی از این اعتبارات ارزان به سمت خرید داراییها به ویژه سهام و مسکن سرازیر شدهاند. به این ترتیب هر خبر بد اقتصادی که گمانه تداوم اجرای سیاست فعلی فدرال رزرو را ایجاد کند خبری خوب برای بازارها است. از این منظر، طبیعتا تعطیلی دولت آمریکا و صدمات ناشی از آن اتفاقی به اندازه کافی بد هست که سیاست چاپ پول را موقتا متوقف نکند! بهاین ترتیب میتوان گفت پیشامد اخیر در کوتاهمدت به نفع بازارهای سرمایهگذاری در کل جهان و شرکتهای سنگین وزن وابسته به قیمت مواد خام در بورس تهران است؛ چرا که با تزریق دلار بیشتر به اقتصاد جهانی، به تضعیف ارزش دلار و پشتیبانی از قیمتهای بالای نفت، فلزات و مواد خام کمک میکند.
ارسال نظر