سقوط جنوب آسیا
ژاپنیها آنچه را از اقتصاد بازار آمریکا یاد میگیرند، به طرز چشمگیری پیشرفت میدهند. اما متاسفانه، این ویژگی در حوزه سقوطهای اقتصادی نیز مستثنی نیست به طوری که برای ژاپن سقوطی را به مراتب بزرگتر از کلیه سقوطهای آمریکا رقم میزند. در حقیقت، سقوط شاخص نیکی (مهمترین شاخص کشور ژاپن) به گونهای اتفاق افتاد که بازار خرسی (بازارینزولی) شدیدی ایجاد شد و تمام این وقایع از یک بازار گاوی (بازار صعودی) انفجاری در اوایل دهه نود میلادی آغاز شد. اقتصاد ژاپن پیرو بازیابی چندین ساله پس از جنگ و بمباران اتمی بسیار قدرتمند شده بود.
ژاپنیها آنچه را از اقتصاد بازار آمریکا یاد میگیرند، به طرز چشمگیری پیشرفت میدهند. اما متاسفانه، این ویژگی در حوزه سقوطهای اقتصادی نیز مستثنی نیست به طوری که برای ژاپن سقوطی را به مراتب بزرگتر از کلیه سقوطهای آمریکا رقم میزند.
در حقیقت، سقوط شاخص نیکی (مهمترین شاخص کشور ژاپن) به گونهای اتفاق افتاد که بازار خرسی (بازارینزولی) شدیدی ایجاد شد و تمام این وقایع از یک بازار گاوی (بازار صعودی) انفجاری در اوایل دهه نود میلادی آغاز شد. اقتصاد ژاپن پیرو بازیابی چندین ساله پس از جنگ و بمباران اتمی بسیار قدرتمند شده بود. تبادل اقتصادی بیشتر میان کشورهای آسیای جنوبی موجب همافزایی قوای ژاپن شد و آن را به اقتصادی مهارنشدنی تبدیل کرد. به نظر میرسید ژاپنیها به درک بدون نقصی از شرکتهای چند منظوره (شرکتهایی که در زمینههای اقتصادی مختلف سرمایهگذاری میکنند) دست یازیدند. در آن زمان، واژه «شرکت ژاپنی» (Japan Inc.)
بیانگر نحوه کارکرد توامان اقتصاد، کسبوکار و دولت بود. بسیاری از فعالین اقتصادی در سایر نقاط دنیا، افرادی را به ژاپن میفرستادند تا از رمز موفقیت ژاپنیها در این حوزه پردهگشایی کنند. به این ترتیب، اقتصاد آسیا جایگاه مناسبی برای سایر سرمایهگذاران در سراسر دنیا شد که در سالهای قبل با تجربههای تلخی مواجه شده بودند.
در بین سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۹۰ میلادی، قیمت زمین در ژاپن ۷۰ برابر و قیمت سهام بیش از ۱۰۰ برابر شده بود. در واقع، «تجارت» به یک ورزش ملی تبدیل شده بود و همین امر منجر شد ژاپنیها مشابه آمریکاییهای دهه ۳۰ میلادی با اعتماد به نفسی کاذب وارد بازار سرمایهگذاری شوند. در دهه نود میلادی، ارزش هر کدام از شرکتهای عظیم توکیو به تنهایی از مجموع تمام شرکتهای آمریکایی بیشتر شده بود. این شرایط به سرمایهگذاران هشدار وجود حباب را میداد، اما آنها معتقد بودند که با توجه به همکاری قوی میان دولت و کسبوکار این رشد میتواند تا همیشه ادامه یابد. اما تغییر رفتار شرکتهای زمیندار ژاپنی باعث چرخش کامل روند بازار شد؛ آنها که در گذشته درآمد خود را صرف خرید داراییهای آمریکایی میکردند، با مشاهده وضعیت به وجود آمده اقدام به خرید سهام کردند. پیرو این تغییر رویه، تقاضا برای خرید سهام و حتی املاک افزایش یافت و همچنین عدم اطمینانی میان فعالان اقتصادی ایجاد کرد. این مهم به ایجاد اختلاف در حوزههای موثر سیاسی و اقتصادی کشیده شد. در این شرایط، دولت تلاش کرد با وضع نرخ بهره بالاتر از اشاعه این تومور جلوگیری کند و به نحوی از رشد افسارگسیخته
قیمت سهام و املاک جلوگیری کند. اما متاسفانه این عمل نه تنها باعث ملایم شدن روند کاهشی قیمت سهام نشد، بلکه سقوطی بیسابقه در بازار سرمایه ایجاد کرد به طوری که شاخص نیکی بیش از ۳۰ هزار واحد افت پیدا کرد. این سقوط اقتصاد آمریکا را نیز با خود درگیر کرد، اما قوانین مصوب در سال ۱۹۸۷ در رابطه با برنامههای رایانهای (این برنامههای از پیش نوشته شده، به هنگام سقوط بازار که حجم بالای معاملات را به همراه دارد باعث متوقف شدن سیستمهای رایانهای برای مدتی طولانی میشود، امری که در سقوط ۱۹۸۷ آمریکا رخ داد) از بروز سقوط در آمریکا جلوگیری کرد. این سقوطها درس مهمی برای ما دارند و آن اینکه انسانها ممکن است به طور مداوم اشتباه کنند، اما آثار این اشتباهات چندان زیاد نیست، این در حالی است که اشتباه رایانهها حتی برای یک بار میتواند آثار جبرانناپذیری بر جای گذارد.
ارسال نظر