دیدگاهنقدی بر معاملات درون گروهی
سودهای واقعی
معاملات چرخشی، معاملاتی است که با تکمیل چرخه آن ظرف یک جلسه معاملاتی، وضعیت مالکیت طرفین معامله تغییری نمیکند. خریدار و فروشنده دارای یک هویت حقوقی هستند. اینگونه معاملات برای بازارسازی اتفاق میافتد و باید در گزارش شفافیت، توسط بورس اعلام شود. این معاملات به طور اساسی با هدف شناسایی سود بین شرکتهای زیر مجموعه شرکتهای سرمایهگذاری و در پایان دوره مالی شرکتها صورت گیرد.
علی نیک طالع *
معاملات چرخشی، معاملاتی است که با تکمیل چرخه آن ظرف یک جلسه معاملاتی، وضعیت مالکیت طرفین معامله تغییری نمیکند. خریدار و فروشنده دارای یک هویت حقوقی هستند. اینگونه معاملات برای بازارسازی اتفاق میافتد و باید در گزارش شفافیت، توسط بورس اعلام شود. این معاملات به طور اساسی با هدف شناسایی سود بین شرکتهای زیر مجموعه شرکتهای سرمایهگذاری و در پایان دوره مالی شرکتها صورت گیرد. از جمله دلایل آسیب پذیری شرکتهای سرمایهگذاری این است که برخی سرمایهگذاریها سود خود را از معاملات چرخشی به دست میآورند و اگرچه این سود را نمیتوان سود کاذب دانست، اما نفس این عمل این است که قیمت تمام شده خود را بالا برده و موجب شده که قیمت تمام شده و ارزش بازار این شرکتها یکی شده و گاه حتی بیشتر نیز بشود.
شرکتهای تولیدی برای جبران کمبود سود سهام به معاملات خرید و فروش سهام شرکتهای درونگروهی روی می آورند و با جابهجایی سهام، عملا سودهای واهی ارائه و تقسیم میکنند یا گاهی سود این شرکتها عملا از درآمدهای غیرعملیاتی تامین میشود، بهطوری که در چند ساله گذشته این شرکتها از یک سو، از منابع بانکی تسهیلات اخذ کرده و با همان تسهیلات به خرید سهام و معاملات بازار سرمایه روی آوردهاند که این امر نشاندهنده دور شدن شرکتهای بورسی از فعالیت اصلی خود و سهم بازی شده است.شرکتهای سرمایهگذاری (هلدینگ) با تشکیل شرکتهای زیرمجموعهای که در برخی موارد خارج از بورس هستند، به معاملات درونگروهی و به ویژه معاملات سهام روی آورده که بازرس و حسابرسی این شرکتها نیز عموما به کارمندان آنها واگذار شده است اما باید برخی نکات را در تعدیلات تلفیقی معاملات درونگروهی در نظر داشت. اهمیت این موضوع آنقدر است که می توان به عنوان مثال شرکت «انرون» را نام برد. شرکت انرون با استفاده از خلاء استانداردهای حسابداری در مورد تلفیق شرکت های غیرسهامی، اقدام به تشکیل واحدهای اقتصادی خاص (SPE) کرد و از طریق انجام معاملات درونگروهی با این واحدهای اقتصادی خاص توانست سود شرکت را برای چندین سال بیش از واقع گزارش کند که در نهایت به سقوط انرون و ضرر و زیان هزاران سهامدار منجر شد.
۱ - سودهای تحقق نیافته ناشی از معاملات درونگروهی که در مبلغ دفتری داراییها منظور شده است، باید به طور کامل حذف شود.
زیانهای تحقق نیافته ناشی از معاملات درونگروهی که برای رسیدن به مبلغ دفتری داراییها از ارزش آنها کسر شده است نیز باید حذف شود، مگر تا حدی که مبلغ دفتری دارایی مبادلهشده را نتوان بازیافت کرد.
۲ -برای حذف سود یا زیان تحقق نیافته مربوط به داراییهای فروخته شده توسط یک واحد تجاری فرعی به واحد تجاری اصلی یا سایر واحدهای تجاری فرعی گروه، مبلغ آن بین اقلیت و واحد تجاری اصلی تسهیم میشود.
۳ - ارائه اطلاعات درباره فعالیتهای اقتصادی گروه به عنوان یک شخصیت اقتصادی واحد در صورتهای مالی تلفیقی، مستلزم تعدیل معاملات درونگروهی مربوط به مبالغ گزارش شده در صورتهای مالی واحد تجاری اصلی و واحدهای تجاری فرعی آن است.
۴ - معاملات درونگروهی ممکن است، منتج به سود یا زیانی شود که در مبلغ دفتری داراییهای گروه، نظیر موجودی مواد وکالا و داراییهای ثابت مشهود، منظور شود. در مورد آن بخش از این داراییها که در تاریخ ترازنامه همچنان در تملک واحدهای تجاری مشمول تلفیق است، سود یا زیان ثبت شده در صورتهای مالی جداگانه واحد تجاری عملاً برای گروه به عنوان یک مجموعه، تحقق نیافته است بنابراین از نتایج عملیات و مبلغ داراییهای گروه حذف میشود، این حذف کل مبلغ را دربر میگیرد، حتی اگر واحد تجاری فرعی دارای سهامدار اقلیت باشد. معاملات بین واحدهای تجاری منظور شده در تلفیق، با داراییها و بدهیهایی سروکار دارد که در کل تحت کنترل گروه است، حتی اگر مالکیت بر آنها صد درصد نباشد.
از دیدگاه گروه بهعنوان یک شخصیت اقتصادی واحد، سود یا زیانی از معاملات درونگروهی ایجاد نمیشود، زیرا هیچگونه افزایش یا کاهشی در خالص داراییهای گروه واقع نمیشود. سود یا زیان حاصل از معاملات با آن گروه از واحدهای تجاری که طبق این استاندارد از تلفیق مستثنا شدهاند، حذف نمیشود، مگر اینکه به دلیل وجود نفوذ قابل ملاحظه، واحد تجاری مورد نظر به عنوان واحد تجاری وابسته تلقی شود.
درباره معاملات درونگروهی
این نوع معامله یکی از انواع معاملات عمده محسوب میشود که اهداف مختلفی نظیر شناسایی سود، جابهجایی در زیر مجموعه و... انجام میگیرد. ولی در نهایت مالکیت گروه در شرکت مزبور تغییر نمیکند.
سوالی که در مورد این نوع معاملات مطرح میشود، این است که آیا این نوع از معاملات بر روند حرکتی سهام شرکت مورد معامله در بازار تاثیر دارد یا خیر ؟
زمانیکه تنها بحث شناسایی سود مطرح باشد، شرکتهای دارنده سهم، سهم خود را به یکی از شرکتهای گروهی میفروشند و سود خود را شناسایی میکنند.
در این حالت اگر شرکت فروشنده قصد داشته باشد، سهام خود را به قیمت تابلو به یکی دیگر از شرکتهای گروه واگذار کند، تنها سهام شرکت فروشنده به دلیل افزایش سود در بازار مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
اما اگر شرکت فروشنده قصد داشته باشد، سهام خود را در قیمت واقعی یا قیمتی بیش از قیمت تابلو به فروش برساند (نسبت به قیمت تابلو فاصله قابل توجهی داشته باشد) در این حالت علاوه بر شرکت فروشنده سهام، شرکتی که معامله بر روی آن در حال انجام است، نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت، در واقع قیمتی که معامله در آن انجام میگیرد، دارای اهمیت و بر بازار تاثیر گذار است گاهی مواقع هم شرکتهای دارنده سهام چند روز قبل از اینکه سهام خود را واگذار کنند، اقدام به حمایت از سهام خود در بازار کرده و قیمت آن را با حمایت افزایش میدهند .
یکی دیگر از دلایل انجام معامله درونگروهی، موانع قانونی بر مالکیت یکی از شرکتهای گروه است. مثلا فرض کنید که بانکها اجازه نداشته باشند که در شرکتها مستقیماً از یک حد بیشتر سرمایهگذاری کنند، در این حالت سهام خود را به یکی دیگر از شرکتهای گروه واگذار میکنند. ممکن است اگر شرکتی تغییر فعالیت دهد، در آن حالت نیز شاهد انجام معاملات درونگروهی خواهیم بود، حالتهای دیگر نیز برای این نوع معامله متصور است. در کل میتوان گفت که معاملات درونگروهی با اهداف متفاوتی انجام میگیرند و بسته به نوع هدف و شرایطی که معامله انجام میگیرد، میتواند بر بازار تاثیرگذار باشد.
*کارشناس بازار سرمایه
ارسال نظر