عامل چهارم
سه عامل مهمترین پارامترها در تحلیل تکنیکی هستند: شکل امواج، زمان و سطوح مقاومت. اما اغلب عامل چهارم که از اهمیت زیادی نیز برخوردار است، فراموش میشود و آن عبارت است از حجم فروش در نقاط ماکزیمم و مینیمم.
یادداشت زیر برگرفته از دستنوشتههای GANN استاد تکنیکال در سال ۱۹۳۹ است:
سه عامل مهمترین پارامترها در تحلیل تکنیکی هستند: شکل امواج، زمان و سطوح مقاومت. اما اغلب عامل چهارم که از اهمیت زیادی نیز برخوردار است، فراموش میشود و آن عبارت است از حجم فروش در نقاط ماکزیمم و مینیمم. حجم فروش یک نیروی هدایتگر مثبت بازار است که نشاندهنده آن است که آیا عرضه یا تقاضا در حال افزایش یاکاهش هستند. زمانی که معاملهگران حرفهای دستورهای خرید یا فروش بزرگ دارند، عامه بازار و یا هر منبعی از عرضه و تقاضا در یک کانال مشخص که همان حجم عرضه است، مرزبندی میشوند.
درنتیجه مطالعه دقیق حجم فروش میتواند در تعیین تغییرات نزدیک در روند مفید باشد. به ویژه زمانی که از سایر عوامل مثل شکل موج، زمان و سطوح مقاومتی استفاده میشود.
قوانین تعیین ماکزیمم و مینیمم با کمک حجم فروش
۱ -در پایان هر روند مثبت مدتدار یا یک رشد سریع در بازار سهام، معمولا یک افزایش زیاد در حجم فروشها وجود دارد که حاکی از پایان روند مثبت است، حداقل در کوتاهمدت، سپس بعد از یک کاهش شدید بر حجمهای سنگین فروش، زمانی که موج دوم مثبت جایگزین میشود و حجم فروش کاهش مییابد، نماگری است که بازگو میکند که بازار آخرین نقاط اوج خود را میبیند و روند اصلی در آینده به منفی گرایش خواهد داشت.
۲ -زمانی که بازار در موج بعدی، ماکزیمم خود را پایینتر از ماکزیمم موج قبلی میسازد و برای مدتی روند حرکت کند میشود و تحرکات حاشیهای کمجان شکل میگیرند و سپس بر حجم فروش افزوده میشود، علامتی است از کاهشهای بیشتر.
۳ -پس از یک روند کاهش طولانی که میتواند به هفتهها، ماهها و یا حتی چندین سال بیانجامد زمانی که بازار (سهم) به کف خود میرسد، حجم معاملات کاهش می یابد و طیف نوسانات ایجاد شده در شکل موج بازار (سهم) کاهش مییابد و محدودتر میشود. این یک علامت قطعی است مبنی بر آن که نقدینگی در حال افزایش است و بازار (سهم) آماده نمایش یک تغییر در روند است.
۴ -پس از اولین رشد سریع (زمانی که روند از بازار منفی به بازار مثبت تغییر میکند)، بازار (سهام) عکسالعمل ثانویه خود را نشان میدهد و نقطه حضیض خود را میسازد. درست معکوس عکسالعملی که پس از یک کاهش شدید از خود نشان میدهد. اگر در عکسالعمل حجم فروشها کاهش یابد، رشد به سمت بالا آغاز میشود و بر حجمهای سنگینتر، کمکم افزوده میشود که نشاندهنده افزایش به سمت سطوح بالایی است.
این قوانین در بازار عادی کاربرد دارند که کلیه فروشها در جریانات معاملات روزانه، هفتگی و ماهیانه بازار سهام نیویورک شکل میگیرند.
خلاصه آن که در نقاط نزدیک به ماکزیمم، بر حجم فروش افزوده میشود و برعکس زمانی که به مینیمم نزدیک میشویم، از حجم فروشها کاسته میشود مگر آن که در یک بازار غیرعادی قرار داشته باشیم (مثل اتفاقی که در اکتبر و نوامبر سال ۱۹۲۹رخ داد و بازار بسیار سریع ریزش کرد و منجر به افزایش فراوان حجم فروش شد و سپس به سرعت مینیمم خود را ساخت) اما مطابق قوانین پس از اولین رشد سریع، شاهد دومین کاهش در حجم خواهیم بود همانگونه که در قانون چهار بیان شد.
نکات مهم در رابطه با حجم فروش
با تعیین نقاط حدی بالا و پایین، مطالعه حجم فروش برای هر سهم امکانپذیر است، به خصوص برای فعالانی که تا حدودی نقش رهبری را در هر بازاری دارند. قوانین در برخی مواقع در برابر متخصصان قرار میگیرند یا حتی در برابر معاملهگران حرفهای بازار سهام نیویورک، کسانی که حسابهای آنها به تنهایی میتواند منجر به ریزش یک حجم فروش تا شاید ۵۰درصد بشود، زمانی که سیاستهای نظارتی والاستریت به درستی عمل نمیکنند و میتواند کل بازار را با زیان مواجه سازد. قوانین یاد شده در قبل در یک بازار متعادل نرمال کارا بودند نه بازاری که دستخوش دستکاری و سیاستگذاریها میشود. پس از اینکه انواع محدودیتها و مقررات دستوپاگیر برداشته شدند، در هر نقطهای از موج بازار با روند عادی، حجم بالاتری از فروشها را نشان خواهد داد و به سمت بازار نرمالتری حرکت خواهد کرد. در این زمان بازار آزاد است و هر کسی اختیار معامله کردن را دارد و میتواند پول خود را به گردش درآورد. در نتیجه کسبوکار موفقتر و ثروت فراگیرتری از این بازار عاید خواهد شد.
بولتن: آریا سهم
ارسال نظر