مجید اصلی طرقبه
سرمایه‌گذاران به عنوان یکی از ارکان تاثیرگذار بازار سرمایه نقش اساسی در روند بورس دارند. در بورس‌های پیشرو دنیا‌، سهامداران به دلیل ماهیت انسانی و ضرورت هوشمندی در برابر تحولات آینده‌، زودتر از بقیه عوامل در برابر کنش‌های بازار، واکنش نشان می‌دهند.

به عبارت دیگر قبل از تاثیر اساسی مولفه‌های دیگر از قبیل چرخه رشد صنعت یا یک شرکت و تحولات سیاسی و اقتصادی بر روند قیمتی یک سهم یا یک گروه‌، سهامداران و سرمایه‌گذاران هوشمند هدایت سرمایه‌های خود را به سمت بهترین گزینه‌ها انجام می دهند و همچون یک راننده زبردست و ماهر، سرمایه خود را از
پیچ و خم‌های بازار و دره‌های پیش رو عبور می‌دهند تا به سلامت به مقصد سودآوری و بازدهی برسند.
در بورس ایران متاسفانه حالت اعتدال و منطقی در تصمیمات سرمایه‌گذاران و سهامداران کمتر دیده می‌شود.
بورس ایران همواره از دو حالت افراط و تفریط رنج می‌برده است. نگاهی به تجربیات کارگزاران نشان می‌دهد که در اکثر زمان‌ها‌، آنها از سوی سهامداران تحت فشار برای فروش سریع‌تر سهام در صف‌های طویل فروش یا تحت فشار شدیدتر از سوی سرمایه‌گذاران برای خرید سهام در صف‌های طولانی خرید هستند.
شاید مهم‌ترین معضل کنونی بورس در چند هفته اخیر‌، عدم عرضه کافی سهام و چرخش ناکافی سرمایه در میان شرکت‌های مختلف با هدف نقدشوندگی بیشتر بازار و روان شدن معاملات باشد. با وجود آن که بسیاری از کارشناسان معتقدند که تصمیمات سهامداران نسبت به سال‌های گذشته منطقی‌تر شده است، اما کماکان رگه‌های پررنگی از هجوم گروهی به سهام شرکت‌ها با هدف ورود به سهام آنها و از دیگر سو خروج جمعی از سهام برخی دیگر از شرکت‌ها مشاهده می‌شود.
تمرکز و‌ترافیک سرمایه‌گذاران بر روی چند شرکت عمدتا جدید الورود بورسی از یک سو، به قفل شدن معاملات و ایجاد گره‌های معاملاتی روی این گروه از سهام منجر شده است و از دیگر سو بسیاری از شرکت‌های پرپتانسیل بازار را با بی‌مهری سهامداران روبه‌رو ساخته است. افراط غیرمنطقی سهامداران برای خرید سهام گروه کوچکی از شرکت‌ها در میان کارشناسان بازار نگرانی‌هایی را از احتمال بروز حباب قیمت در آنها به وجود آورده است.
اصولا سرمایه‌گذاران بورس اگر تمایل دارند تا مدت زمان بیشتری در بازار سهام باقی مانده و روند سودآوری آنها در محدوده زمانی طولانی‌تر و به صورت مستمر ادامه داشته باشد، باید تصمیمات خود را به صورتی برنامه‌ریزی کنند که علاوه بر توزیع متوازن سرمایه میان صنایع و شرکت‌های قابل رشد با توجه به پتانسیل آنها، از ایجاد حباب قیمتی حتی‌الامکان جلوگیری شود.
حال مهم‌ترین وظیفه دولت در برهه کنونی، پاسخ به عطش قابل ملاحظه بازار برای خرید سهام و ورود نقدینگی به بازار سرمایه است. دولت باید با افزایش سرعت عرضه‌ها از ایجاد گره‌های معاملاتی و کمبود تنوع در جذابیت‌های سرمایه‌گذاری بکاهد. مدیریت عرضه سهام شرکت‌های عرضه شده نیز لازم و ضروری است. نگاهی به روند عرضه‌های سهامداران عمده برخی شرکت‌ها مانند ملی مس نشان‌دهنده مدیریت قابل تقدیر عرضه به منظور روان شدن معاملات سهم، پراکندگی سرمایه‌گذاران و ایجاد عدالت در خرید سهم توسط طیف بیشتری از سرمایه‌گذاران و نیز رشد قیمتی مداوم و آهسته سهم است. متاسفانه در مورد شرکت‌های فولادی این وضعیت کمتر به چشم می‌آید. سازمان و شرکت بورس با ارائه راهکارهای جدید، توازن در قانون حجم مبنا، کاهش دوره زمانی ارائه اطلاعات توسط شرکت‌های مورد توجه و الزام سهامداران عمده به شناورسازی درصد بیشتری از سهام، می‌تواند به تداوم رونق کنونی و گسترش عمق آن در میان دیگر شرکت‌ها کمک کند. شرکت‌های بورسی نیز باید موقعیت کنونی را برای افزایش تعامل با سهامداران و جلب حمایت و اعتماد آنها برای روزهای سخت حفظ کنند.
سهامداران بورس نیز باید با آینده‌نگری و دوربینی بیشتر، از برخی سودهای احتمالی کوتاه‌مدت به نفع تداوم سودآوری در بلندمدت چشم‌پوشی کنند. به عبارت دیگر تصمیم‌گیری به‌گونه‌ای که در آینده سهامداران مجبور نباشند در صف‌های فروش تجمع کنند، کاملا منطقی و عاقلانه خواهد بود.
بورس ایران همیشه از یک طرف بام افتاده است. برنامه‌ریزی برای ثبات و تداوم و رونق همیشگی بورس ضروری‌ترین برنامه کنونی تمامی ارکان بازار به نظر می‌رسد.