زهرا مطلب‌زاده*

به موجب اساسنامه و سایر مصوبه‌ها، هدف از تشکیل جامعه حسابداران رسمی به عنوان بازوی کنترلی و نظارتی دولت، تنظیم امور و اعتباری حرفه حسابداری و حسابرسی در کشور و نظارت حرفه‌ای بر کار حسابداران رسمی از طریق حمایت از حقوق حرفه‌ای اعضا و بالا بردن دانش تخصصی و تدوین استانداردها و سایر روش‌های مقرر در اساسنامه است. در حال حاضر تعداد اعضای جامعه در قالب موسسات و اشخاص انفرادی فعال در بخش خصوصی حرفه بالغ بر ۴۰۰ نفر بوده و با در نظر گرفتن ورود اعضای جدید در ۶ سال گذشته و تعداد اولین حسابداران رسمی که در دی‌ماه ۱۳۸۰ معرفی شدند، مشخص است که تعداد افراد با تجربه خارج شده از حرفه بسیار بیشتر از اعضای جدید است که امتحانات ورودی را گذرانده‌اند و جامعه در زمینه جذب و نگهداری نیروهای فعال با تجربه، با شکست روبه‌رو شده است. همچنین باید توجه داشت که تعداد بسیاری از اعضا و موسسات به علت نبود زمینه‌های اقتصادی فاقد فعالیت در خود هستند.

در بررسی اجمالی از کارهای موسسات حسابرسی از طریق روزنامه رسمی که برای عموم قابل دسترس است، مشخص شد وظایف محوله به عنوان بازرس قانونی به تعداد معدودی از موسسات حسابرسی قابل توجه و بعضا بیش از ۱۰۰ مورد بوده که با احتساب کارهای حسابرسی مالیاتی و مشاوره و خدمات مالی و ارزش‌گذاری سهام، تعداد کارهای پذیرفته شده می‌تواند سه الی چهار برابر کارهای بازرسی باشد. در صورتی که کم نیستند موسساتی که تعداد کارهایشان کمتر از ظرفیت کاری مدیران و شرکایی که خود ظرفیت‌سازان موسسات حسابرسی هستند، می‌باشد.

آیا موارد زیر توسط جامعه به عنوان ناظر حرفه‌ای بر کار حسابداران رسمی مدنظر قرار گرفته شده است؟

- به چه علتی سیل کارها فقط به طرف تعداد محدودی از موسسات حسابرسی رفته است؟ آیا استقلال حسابرسی از مدیریت شرکت و با در نظر گرفتن منافع سهامداران مخصوص سهامداران جزء تامین شده است؟

- آیا ظرفیت کاری این موسسات توسط جامعه بررسی شده است. آیا مفاد دستورالعمل اجرایی سقف مجاز ارائه خدمات با این حجم کاری قابل رعایت است؟

- آیا کیفیت کاری این موسسات بررسی شده است؟ آیا شرکای این موسسات با رعایت اصول و ضوابط حرفه‌ای، وظایف مقرر را انجام داده‌اند؟

با توجه به کلیه مطالبات گفته شده در این ۶ سال، آیا تنظیم امور و اعتلای حرفه حسابداری و حسابرسی و نظارت حرفه‌ای و حمایت از حقوق حرفه‌ای اعضا که هدف از تشکیل جامعه حسابداران رسمی است، محقق شده است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، کاهش تعداد افراد فعال در جامعه و ایجاد انحصار از نوع غیر دولتی بابت چیست؟ اگر جامعه در کار خود موفق بوده، به عنوان بازوی نظارتی دولت چه نقشی را ایفا کرده است؟ آیا عدم رعایت وظایف قانونی نهادها و عدم شفافیت عملکرد آنان توسط حسابداران رسمی گزارش شده است؟ آیا کسی به علت گزارش حسابرس مورد مواخذه قرار گرفته است؟ آیا مقامات نظارتی از جمله حسابرسان به علت عدم گزارش دادن خطاها و سو‌استفاده‌های مدیران شرکت‌ها و نهادها که طبق استانداردهای حسابرسی قابل کشف است، مورد سوال واقع شده‌ا‌ند؟

*حسابدار رسمی