ابوالفضل متین

بازار سرمایه در جو مثبت و منفی با پدیده‌ای به‌نام صف مواجه می‌شود. صف خرید و یا فروش و متاسفانه ‌این پدیده در مقاطع زمانی که دامنه نوسان یک‌یا ۵درصد و حال که ۲درصد است، وجود داشته است در نتیجه همیشه بازار یا سهام بعضی از شرکت‌ها را با قفل شدن معاملات مواجه کرده است. تردیدی وجود ندارد که نقدشوندگی بازار سرمایه اصل ذاتی و وجودی این بازار است و باید در رفع هر گونه مانعی که نقد‌شوندگی را در بازار هدف می‌گیرد، اقدام سریع و مقتضی انجام گیرد.

مشاهده شده‌است که با اعمال سیاست بازگشایی نماد‌ها در طول چند ماهه گذشته از سوی شرکت بورس و بهبود نقد‌شوندگی بازار، جریان نقدینگی بیشتری به بازار تزریق شد و اعتماد عمومی معامله گران نیز افزایش یافت و اکنون نیز باید با سیاست‌گذاری صحیح، پدیده گره معاملاتی را نیز رفع کنیم.

توجه داشته باشیم که باز گشایی نمادها در کنار رفع گره معاملاتی، جریان نقدشوندگی را کامل می‌کند و هیچ تفاوتی میان نماد متوقف با نمادی که باز شده ولی دارای صف خرید و یا فروش است، وجود ندارد. چرا که در هر دو حالت امکان انجام معامله و نقدشوندگی وجود ندارد.هر چند راهکارهای اساسی در به تعادل رساندن بازار سرمایه را باید در اصلاح حجم مبنا بر اساس میزان سهام شناور، افزایش سهام شناور، دامنه نوسان با تاکید بر قسمت عرضه و کارکرد واقعی بازار سرمایه در تامین منابع مالی و...... جست‌وجو کرد. اما اگر به هردلیلی در این مقطع زمانی امکان اقدامات اصلاحی اساسی وجود ندارد، بهتر است تدبیری برای رفع قفل معاملاتی و صف‌های خرید و یا فروش اندیشیده شود.آنچه مسلم است صف خرید یا فروش به معنای واقعی آن یعنی انتظار خریدار و یا فروشنده در قیمت‌های متفاوتی از قیمت فعلی سهم است و باید با سیاست‌گذاری صحیح سعی در به تعادل رساندن عرضه و تقاضا کرد.معنای صف خرید یا فروش یک سهم در ۲۰ روز کاری که در مجموع کمتر از یک‌درصد حجم مبنای آن معامله می‌شود، نشانگر چه چیزی می‌تواند باشد؟ تا چه زمانی باید این صف ادامه یابد تا به قیمت تعادلی برسد؟ این حالت چه تفاوتی با توقف نماد دارد؟ مگر قبول نداریم که ‌ایجاد صف در خرید و یا فروش سهم فساد آور است؟ مگر می‌توان به سهامدار عمده دستور خرید یا فروش دارایی را برای رسیدن بازار به تعادل داد؟ البته واضح است که هر چه حجم سهام شناور بیشتری در بازار وجود داشته باشد، زمان به تعادل رسیدن بازار سریعتر است، ولی در مواردی در این گونه حالات هم با صف مواجه شده‌ایم، بنابراین به نظر می‌رسد با تدوین آیین‌نامه رفع قفل معاملاتی در کنار توجه به امکان ایجاد صف‌های صوری و مصنوعی و اجرایی کردن آن در هر شرایطی چه در جو مثبت و چه منفی بازار می‌توان به جریان نقدینگی بازار کمک کرد. همچنین نباید از بابت تاثیر آن روی شاخص نگرانی داشت، بلکه باید نسبت به رفع قفل معاملاتی و ارسال اطلاعات احتمالی جدید از سوی شرکت به بازار سرمایه و باز کردن قیمت آن برای کمک به نقدینگی بازار کرد.

*دبیر کانون

سهامداران حقیقی