یادداشت روز
ناگهان شاخص روی ۳۰هزار!
شرکت بورس اوراق بهادار تهران پس از گذشت چند سال از راهاندازی تارنما(وب سایت) بورس تهران، اقدام به تغییر اولویت بندی نمایش شاخصها کرد.
علیرضا کدیور
شرکت بورس اوراق بهادار تهران پس از گذشت چند سال از راهاندازی تارنما(وب سایت) بورس تهران، اقدام به تغییر اولویت بندی نمایش شاخصها کرد. در حقیقت شرکت بورس که تا پیش از این شاخص کل (قیمت) را به عنوان اصلیترین دماسنج بازار سرمایه نمایش میداد، از ابتدای هفته جاری شاخص بازده نقدی و قیمت را به عنوان میزانالحراره جدید بورس در صدر شاخصها قرار داد. لازم به توضیح است که شاخص کل (TEPIX) میانگین موزون تغییرات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران را نسبت به یک عدد مبنا نشان میدهد، در حالی که در شاخص بازده نقدی و قیمت (TEDPIX) علاوه بر تغییرات قیمت، سود نقدی و تقسیمی شرکتها در مجامع سالانه نیز مد نظر قرار میگیرد.
به بیان دیگر برای محاسبه بازدهی سرمایهگذاری در بورس باید تغییرات قیمت (CAPITAL GAIN) توام با سود نقدی (DIVIDEND) مورد استفاده قرارداده شود و شاخص بازده نقدی و قیمت میتواند این بازدهی را به شکلی مناسب منعکس کند، اما این تصمیم از سوی شرکت بورس در آستانه برگزاری مجامع سالانه شرکتهای بزرگ در پایان تیرماه اتخاذ شد.
هر چند شرکت بورس دلیل چنین تغییری در سایت خود را مبنا قرار دادن شاخص بازده نقدی و قیمت به عنوان معیار صحیح نشان دهنده بازدهی مطرح کرده است، اما به نظر میرسد اجرای آن در این مقطع زمانی میتواند به یکی از دلایل زیر اتفاق افتاده باشد:
۱ - افت کمتر شاخص بازده نقدی و قیمت در مقایسه با شاخص قیمت: در حقیقت شاخص بازده نقدی و قیمت به دلیل در برداشتن سود نقدی شرکتها در بازگشایی نماد پس از برگزاری مجمع سالانه با درصد کمتری افت میکند، چرا که بخشی از افت قیمت سهام با سود نقدی تقسیم شده خنثی خواهد شد.
به عنوان مثال اگر شرکتی ۵۰۰ریال سود نقدی در مجمع بین سهامداران خود توزیع کند و پس از بازگشایی شاهد ۶۰۰ریال افت قیمت باشد، تاثیر این نماد در شاخص کل به میزان ۶۰۰ریال افت محاسبه میشود، در حالی که تاثیر کاهشی همین نماد در شاخص نقدی و قیمت تنها معادل ۱۰۰ریال است. به بیان دیگر در شرایط فعلی که اکثر شرکتهای بزرگ بورس در آستانه برگزاری مجامع سالانه و تقسیم سود نقدی هستند، بازگشایی نماد این شرکتها پس از مجمع میتواند شاخص کل (قیمت) را با درصد افت بیشتری نسبت به شاخص بازده نقدی و قیمت مواجه سازد که این موضوع به تعریف و نحوه محاسبه دو شاخص یاد شده باز میگردد.
۲ - بزرگتر بودن عدد شاخص بازدهی نقدی و قیمت نسبت به شاخص کل: در شرایطی که محاسبه شاخصهای بازدهی نقدی و قیمت و شاخصکل در سالهای گذشته از یک عدد مبنا(یکهزار واحد) آغاز شد، اما به دلیل تقسیم سود شرکتهای بورسی که در حال حاضر تعداد آنها بیش از ۴۰۰ شرکت است، شاخص بازده نقدی و قیمت در حال حاضر در عددی بیش از ۳۰هزار واحد قرار دارد، در حالی که شاخص کل در محدوده ۹هزار واحد در حال نوسان است. این اختلاف زیاد بین دو شاخص ناشی از سودهای تقسیم شده شرکتهای بورسی طی چند سال گذشته است، در حقیقت به نظر میرسد شرکت بورس با تغییر اولویت شاخصها و استفاده از شاخص بازده نقدی و قیمت، درصدد استفاده از شاخص بزرگتر به منظور تغییر جو حاکم بر بورس تهران به لحاظ روانی است.
۳ - احتمال افت شاخص کل به زیر سطح ۹هزار واحد: معیار عملکرد بورس تهران در سالهای گذشته (بدون در نظر گرفتن درستی یا نادرستی آن) شاخص کل بوده است.
در واقع مدیران بورس طی سالهای گذشته از یک سو شاخص کل را به عنوان دماسنج بورس تهران مد نظر قرار می دادند و از سوی دیگر عملکرد مدیریتی خود را به نوسانهای این شاخص گره زده بودند.
حال در شرایطی که پیشبینی کارشناسان از احتمال سقوط شاخص به زیر سطح ۹هزار واحد پس از بازگشایی نماد شرکتهای بزرگ حکایت دارد، مدیران شرکت بورس به منظور تغییر دونگرش فوق، اقدام به تعویض دماسنج بورس کردهاند.
به بیان دیگر از یک سو شاخص بازده نقدی و قیمت را به عنوان معیار جدید معرفی میکنند و از سوی دیگر وابستگی عملکرد خود را به شاخص کل قطع میکنند.
در واقع نکته مهم این است که بدون در نظر گرفتن دلایل این جابهجایی باید توجه داشت که تعریف هر شاخص در بازار سرمایه میتواند بیانگر تغییرات یک متغیر خاص باشد. به بیان دیگر هر چند شاخص بازده نقدی و قیمت به درستی بازدهی سرمایهگذاری در بورس را نشان میدهد ولی شاخص کل نیز نمایشگر سطح عمومی قیمت سهام در مقایسه با عدد مبنا است و در حقیقت شاخص کل به بورس از زاویهای که در آن تعریف شده است، مینگرد.
از طرف دیگر نوسان شاخص نباید به عنوان عملکرد مدیران بورس در نظر گرفته شود چرا که این مدیران نه دخالتی در مدیریت شرکتهای بورسی دارند و نه امکان اعمال نفوذ در قیمتگذاری سهام شرکتها. قیمت سهام شرکتها در بورس در وهله اول نتیجه عملکرد هیاتمدیره و در مرحله بعد برآیند عرضه و تقاضای فعالان بازار سرمایه است و مدیران بورس در این میان تنها مسوولیت شفاف سازی، ایجاد بستر مناسب برای انجام معاملات و جلوگیری از بروز تخلف را برعهده دارند.
همچنین نکته دیگری که باید مد نظر قرار گیرد، شرایط متغیر کلان اقتصاد کشور همچون نرخ رشد اقتصادی، تورم، حجم نقدینگی و ... است که این عوامل به صورت مستقیم و غیرمستقیم میتوانند بورس شرکتها و فعالان بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار دهند و در نهایت این که مدیران بورس به جای دغدغه شاخصها باید دغدغه کاهش و قدرت نقد شوندگی سهام، افت چشمگیر ارزش معاملات، خروج گسترده سهامداران خرد از بازار سرمایه و جلوگیری از دستکاری قیمتها را داشته باشند.
متغیرهایی که تاکنون به صورت کمی در نیامده و شاخصی برای آنها تاکنون تعریف نشده است. شاخصهایی که میتوانند درعمل نشانگر عملکرد واقعی مدیران بورس باشند.
ارسال نظر