دیدگاه
مدیریت حفظ شاخص
بازار سرمایه، هفته گذشته متاثر از اخبار سیاسی و قطعنامه شورای امنیت بود. به طوری که تقریبا اکثر سهامی که در روزهای قبل با صف خرید و اقبال عمومی مواجه بودند، با صف فروش مواجه شدند.
ابوالفضل متین
بازار سرمایه، هفته گذشته متاثر از اخبار سیاسی و قطعنامه شورای امنیت بود. به طوری که تقریبا اکثر سهامی که در روزهای قبل با صف خرید و اقبال عمومی مواجه بودند، با صف فروش مواجه شدند. بهرغم منفی بودن اکثر سهام مورد توجه در بعضی از روزها و ۲ برابر بودن سهام کاهشی نسبت به سهام افزایشی، با مدیریت اعمال شده بر شاخص و باز گشایی ۴ نماد با تعدیل مثبت یعنی - ومعادن - کالسیمین - فراوری و کار آفرین، یعنی ۴ قربانی حفظ شاخص، سعی شد شاخص، ظاهری مثبت داشته باشد. هر چند این موضوع متعلق به هفته قبل است. ولی «نحوه مدیریت حفظ شاخص»، نقل اکثر محافل حرفه ای و تحلیلگری و فعالان بازار سرمایه در هفته گذشته بود و یادآوری آن به دلیل نگرانی از تکرار چنین رویهای در آینده است.
وقتی آییننامه مشخصی برای بازگشایی نمادها وجود نداشته باشد و اعلام نمیشود که حداکثر زمان توقف یک نماد در حالات مختلف چه مدت است، بیم آن میرود که از باز گشایی یا توقف نمادها، جهت حفظ شاخص و مدیریت آن باشد. بهرغم وجود دامنه نوسان ۲درصدی و سد محکم حجم مبنا و صف فروش بعضی از شرکتها که به نحو بارزی موجب عدم افت قابل توجه شاخص بورس میشود، آیا نیازی به اتخاذ چنین تصمیمهایی است؟ چرا نباید اجازه دهیم شاخص بورس بهعنوان دماسنج اقتصاد و بازار سرمایه، عملکرد طبیعی داشته باشد ؟
اگر معیار ثبات و کارایی بورس، مثبت بودن و حفظ شاخص بورس باشد، در آن صورت بهترین فعالیت مدیریتی، انجام شده حفظ شاخص است و چنانچه معیار کارایی، حفظ واقعیت و طبیعت بازار سرمایه است، در آن صورت اقدام اخیر به منزله خارج کردن بازار سرمایه از روند طبیعی است. باید اجازه داد، بازار روند طبیعی خود را حفظ کند و با هیچ اقدام مصنوعی، حتی به ظاهر قانونی و موجه (مانند بازگشایی نمادهای پربازده) از دخالت در روند بازار خودداری و از حفظ ظاهر بازار سرمایه پرهیز جدی کرد و همچنین اجازه داد این دماسنج با وجود کنترلکنندههای دیگر مانند دامنه نوسان و حجم مبنا، نقش خود را حتی به صورت نسبی با درجه آزادی بیشتر ایفا کند.
طبیعت بازار سرمایه به گونهای است که چند روز بازار مثبت و چند روز هم در قبال بعضی اخبار سیاسی و اقتصادی از خود عکسالعمل نشان دهد و منفی باشد. توجه داشته باشیم که مدیریت بورس، مسوول حفظ شاخص نیست و مطمئن باشیم که به طور معمول فعالان بازار سرمایه از باهوشترین افراد اقتصادی کشور هستند که تصمیمهای آنها خارج از شاخصسازیها بوده و این نوع تصمیمها از نگاه آنها پوشیده نیست. باید سازوکار بازار سرمایه، واقعی باشد تا واقعیت افت وخیز بازار به صورت درست نشان داده شود، مگر آنکه ادعا شود که حفظ شاخص هم از مصادیق حراست از منافع عمومی است. واضح است که بازار سرمایه در طول چند سال گذشته در مقابل اخباری مشابه، عکسالعمل روانی و موقت از خ ود نشان داده و به سرعت هم به تعادل رسیده است و به اصطلاح بازار در مقابل این اخبار واکسینه بوده و نیاز به چنین مدیریتی در مورد شاخص هم نیست. افت و خیز در بازار سرمایه عادی و حتی علامت نشاط بازار است. سازمان بورس باید به جای حمایت تصنعی از شاخصهای بورس و مدیریت حفظ شاخص با عملکرد واقعی و طبیعی به سهامداران آموزش دهد که افت و خیز شاخص بورس از طبیعت بازار سرمایه بوده و مطمئن باشیم که اگر این نوع مدیریت بر شاخص به یک روند دائمی تبدیل شود، نمیتوان انتظار نظم و برنامه مدون و زمانبندی مشخص و اعلام شده به عموم، در باز گشایی نمادها را داشت و از باز گشایی و توقف نمادها در جهت حفظ شاخص، استفاده مدیریتی کرد. امید است سازمان بورس به این دیدگاه توجه کرده و هر چه سریعتر عملیات بازار سرمایه هم به شرکت بورس منتقل شود و با اجرایی شدن سریعتر شرکت بورس شاهد آن باشیم که ضمن قاعدهمند شدن توقف و باز گشایی نمادها، شاخص بورس بهدور از مدیریت حفظ آن به صورت طبیعی عمل کند و مقام ناظر و مقام اجرا، بهطور مستقل به سامان بازار سرمایه بپردازند.
* دبیر کانون سهامداران حقیقی
ارسال نظر