دیدگاه فعالان بازار نسبت به کارایی تابلوی چهارم

گروه بورس- شماری از سهامداران حقیقی و فعال در بازار سرمایه به دعوت کانون سهامداران حقیقی شب یکشنبه گرد هم آمده‌اند و کارکرد و کارایی تابلوی چهارم در بورس تهران را مورد نقد و ارزیابی قرار داده‌اند. در پایان این نشست دیدگاه سهامداران حقیقی بازار به صورت یک بسته اطلاعاتی جمع‌بندی شده و قرار است، دیدگاه و نظرات نهایی کانون سهامداران حقیقی و سایر فعالان حقیقی، خبره و باتجربه در بازار به مدیریت سازمان بورس اوراق بهادار جهت شناخت بیشتر از جنبه‌ها و آثار اجرایی و تجربی از راه‌اندازی این تابلوی جدید ارائه شود.

به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه، اطلاعیه رسمی سازمان بورس مبنی بر شرایط انتقال شرکت ها به تابلوی چهارم (تابلوی غیررسمی)، نحوه معامله، مسوولیت‌های بورس و دیگر مسائل مطروحه در اطلاعیه بررسی شد.

فعالان بازار حاضر در این نشست ابراز کرده‌اند: این تابلو فرصتی برای فروش سهم های زیان‌ده است و اگر قرار باشد، این فرصت ایجاد نشود، ‌به هر حال این نمادها معلوم نیست که تا چه زمان متوقف خواهند بود؟

این گروه از فعالان حقیقی بازار معتقدند که شرکت‌هایی که به دلیل عدم‌رعایت حجم شناور و عدم عرضه سهام متعهد شده در هنگام درج در تابلوی بورس، به تابلوی چهارم تبعید شده‌اند، فرصت داده شود و آنها یکباره به تابلوی چهارم منتقل نشوند، به عنوان نمونه، یک فرصت ۶ماهه داده شود و بعد به این تابلو منتقل شوند، چرا که با انتقال شرکت به تابلوی چهارم و مکانیسم‌های حاکم بر معاملات در این تابلو، امکان عرضه بیشتر و عمل به تعهد افزایش حجم شناور ممکن نیست و باعث حذف شرکت از بورس می‌شوند.

آنها بر این باورند که یکی از علت‌های انتقال نماد شرکت به تابلوی چهارم، مطلوب نبودن میزان فعالیت و حجم داد و ستد گردش سهام است که البته مطلوب نبودن یک امر سلیقه‌ای است. حال باید میزان فعالیت مطلوب، تعریف شود، یعنی چند روز از سال باید سهم گردش داشته باشد تا مطلوب فرض شود، یا اگر سهم در بازار گردشی ندارد، این مساله چه ارتباط به سهامدار عمده، جزء یا مدیران شرکت دارد؟ اگر حجم مبنا اجازه رشد سهام را نمی‌دهد، اگر مدیریت حفظ شاخص، مانع از حرکت و قیمت سهم شده است، چرا باید نماد به تابلوی چهارم منتقل شود؟

به گزارش خبرنگار ما، در نشست مشورتی مطرح شد: زیان‌دهی شرکت‌ها یکی از علل تبعید به تابلوی چهارم است، حال ممکن است زیان انباشته یا زیان ناشی از یک دوره محدود شش ماه در یک شرکتی به‌دلیل تسهیلات باشد. یا ممکن است حتی شرکتی شامل ماده ۱۴۱ قانون تجارت باشد یا حتی شرکتی طبق قانون تجارت ورشکسته باشد، حال سوال این است که در صورت بروز هر یک از این زیان‌ها کدام یک از این شرکت‌ها به تابلوی چهارم تبعید شوند؟

آیا شرکتی که در طول سال‌ها، زیان‌ده بوده است می‌تواند در مدت ۴ماه از زیان‌دهی خارج شود؟ در این نشست سوال شد که چرا معاملات تابلوی چهارم در شاخص بورس تاثیر ندارد؟ اگر چنانچه این معاملات در شاخص بورس تاثیر داشتند، سازمان بورس به‌دلیل سیاست حفظ شاخص، از افزایش شرکت‌ها به سطح ۱۲۰شرکت، جلوگیری می‌کرد و تعداد محدودی از شرکت‌ها را شامل می‌شد، ولی الان چون معاملات آنها در شاخص تاثیر ندارد، بنابراین بورس از تابلوی چهارم به عنوان مجازات مدیران و سهامداران استفاده می‌کند.فعالان حاضر در بازار سرمایه در این نشست، پیشنهاد کرده‌اند که بهتر است سازمان بورس علت انتقال هر شرکتی را به تابلوی چهارم به‌طور رسمی اعلام کند تا سهامداران بتوانند خواستار توضیح کوتاهی مدیران شرکت شوند.

افزون بر این عنوان شد که اگر شرکت‌هایی که زیان‌ده هستند به تابلوی چهارم می‌روند، بعضی از شرکت‌ها به‌رغم زیان در ترازنامه و سود و زیان، دارای اموال و دارایی‌هایی هستند که اگر تجدید ارزیابی شوند، ارزش سهم آنها بیش از قیمت تابلوی چهارم می‌شود. پس پیشنهاد می‌شود قبل از ورود به تابلوی چهارم نسبت به تجدید ارزیابی دارایی‌ها، گزارش شرکت‌ها تهیه شود، آنچنان که هر شرکت در هنگام درج در بورس گزارشی تهیه می‌کند، یعنی یک گزارش حسابرسی شده از تجدید ارزیابی دارایی‌ها تهیه شود، تا این سهام به قیمت مناسب معامله شود. چرا فقط سهامداران جزء باید در این تابلو فروشنده باشند، خوب است در طول ماه، چند بار امکان سفته‌بازی هم باشد تا برای خرید سهم، رقابت وجود داشته باشد و قیمت مناسب تعیین شود. اگر سهامدار عمده، فقط خریدار باشد، در آن صورت برای او فرصتی ایجاد شده است تا دارایی مالی سهامدار جزء را به قمیت ثمن بخس بخرد.

در این نشست مطرح شد که چرا باید شرکت‌هایی که به نحوه مناسب افشای اطلاعات نمی‌کنند، به تابلوی چهارم منتقل شوند؟ آیا بهتر نیست مدیرانی که افشای مناسب اطلاعات نمی‌کنند، در فهرست سیاه مدیران شرکت‌های بورسی قرار گیرند و بورس اجازه ندهد که دیگر در هیچ شرکت بورسی، این افراد عضو هیات‌مدیره یا مدیرعامل شوند یا به اصطلاح لیست مدیران معتمد منتشر شود. چرا سهامداران این شرکت‌ها مجازات نشوند؟

این گروه از سهامداران در نشست مطرح کرده‌اند که اگر سهامدار عمده‌ای از عرضه ۲۰درصد سهام تعهد شده شناور در هنگام پذیرش در بورس خودداری می‌کند، آیا نباید مجازات شود، بورس اجازه ندهد.

تکلیف سهام وثیقه چه می‌شود؟

برپایه این گزارش در «نشست» عنوان شد، اگر یکی از شرایط تبعید به تابلوی چهارم، عدم عرضه سهام تعهد شده شناور است، تکلیف شرکت‌هایی که سهام سهامدار عمده در وثیقه است، (مانند آونگان) چیست؟ امکان عرضه سهام این شرکت وجود ندارد، چون در وثیقه سازمان خصوصی‌سازی است. آیا این شرکت باید به تابلوی چهارم تبعید شود؟

تعلیق مزایای مالیاتی

در همین حال مطرح شد که اگر سهامدار عمده تخلف کند آیا بهتر نیست که سازمان بورس طی نامه‌ای به وزارت اقتصاد و دارایی معافیت مالیاتی ۵/۲درصد سود سهام سهامدار عمده آن شرکت را به تعلیق درآورد و امتیاز معافیت مالیاتی سهامدار عمده را سلب کند؟

یک نسخه برای همه بیماری‌ها

موضوع دیگری که برای حاضران در نشست جالب بود، اینکه در شرایط اعلام شده برای تبعید به تابلوی چهارم، مجازات یکسانی برای همه گروه‌ها اعلام شده است که این هم منطقی نیست. یعنی شرکتی به عمد یا سهو زیان‌ شناسایی می‌کند. شرکتی افشای اطلاعات نمی‌کند یا شرکتی به این واسطه، دستکاری در قیمت می‌کند، یا شرکتی تعداد گردش سهام آن مناسب نیست، حال همه اینها با یک چوب تنبیه می‌شوند که عقلانی نیست. مجازات یکسان معقول نیست، هر جرمی باید مجازات مناسب داشته باشد، مگر می‌شود جرایم متفاوت، مجازات یکسان داشته باشد؟

اشتباه بزرگ

در این نشست گفته شد: اگر ۱۲۰ شرکت به تابلوی چهارم منتقل می‌شود، یک اشتباه و سوءشهرت بین‌المللی برای بورس کشور به حساب می‌آید، یعنی در بورس ما ۱۲۰ شرکت وجود دارد که بورس نتوانسته است آنها را متعهد به آیین‌نامه‌های خود کند و حال اگر یکصد شرکت از بورس اخراج شوند، افتضاح بیشتری رخ می‌دهد، یعنی در بورس ما ۱۰۰ شرکت زیان‌ده وجود دارد که علامت خیلی بدی برای اقتصاد کشور است.

معاملات بی‌تاثیر!

در این هم‌اندیشی مطرح شد که چرا باید معاملات تابلوی چهارم در شاخص تاثیر نداشته باشد؟ مگر شاخص بورس نباید میزان الحراره واقعی کشور و اقتصاد کشور باشد، چه اشکالی دارد که اعلام شود و نتیجه شرکت‌های زیان‌ده در شاخص بورس مشخص شود.

عملکرد اشتباه در سال‌های گذشته در این نشست سوال شد که افتتاح تابلوی چهارم به معنای سرپوش گذاشتن به عملکرد هیات پذیرش و عدم نظارت صحیح بورس بر این شرکت‌ها در طول سال‌های گذشته نیست؟ و چه تضمینی وجود دارد که بعد از این نظارت صحیح یا پذیرش درست انجام شود؟

تابلویی که عدالت ندارد

بخشی از حاضران بر این باور بودند که تابلوی چهارم ناعادلانه‌ترین فعالیت بورس برای سهامدار جزء است، چرا که بعضا سهامدار عمده با عدم ارائه اطلاعات شرکت‌ها، باعث تبعید این شرکت‌ها به تابلوی چهارم شده و نظارت بورس را بر شرکت از میان می‌برد و می‌توانند فارغ از این نظارت‌ها هر سهمی را از دست سهامدار جزء خارج کنند و حتی شامل قانون تجارت می‌شوند و بعد کاهش سرمایه می‌دهند و بعد افزایش سرمایه و بعد سهامداران جزء به این ترتیب حذف می‌شوند که ظلم به مردم است.

دستکاری قیمت باید تاوان داشته باشد

در این نشست عنوان شد که چرا باید مجازات عدم‌افشای اطلاعات به بورس تبعید به تابلوی چهارم باشد،‌ چرا که عدم اطلاع‌رسانی تنها به دلیل دستکاری قیمت است و در فصل ۶ قانون بازار اوراق بهادار برای دستکاری قیمت‌ها مجازت زندان تعیین کرده است، چرا مدیران بازخواست نمی‌شوند و سهامدار جزء باید تاوان بدهد؟

چرا تعهدات پیگیری نمی‌شود

همچنین یادآوری شد: تعهدات سهامدار عمده و مدیران تعهدات قانونی بوده است، چرا بورس این تعهدات را پیگیری نمی‌کند، سیاست اطلاع‌رسانی شفاف و یا رعایت حجم شناور و یا رعایت تعداد معاملات سهام از تعهدات مدیران شرکت‌ها است، بهتر است ایفای حقوق و تعهدات از راهکارهای قانونی صورت پذیرد نه تبعید به تابلوی چهارم.

فقر و اطلاع‌رسانی تابلوی چهارم

در این جلسه عنوان شد: اطلاع‌رسانی شرکت‌های تابلوی چهارم و معاملات آنها از حقوق سهامداران این شرکت‌ها است، چرا نباید سهامداران این شرکت‌ها از معاملات آنها بی‌اطلاع باشند، سازمان بورس چرا خود از اعلام معاملات این شرکت‌ها خودداری می‌کند، چرا باید قیمت‌ها توافقی باشد؟

آیا در هنگام ورود این شرکت‌ها به بورس، این گونه برخورد شد؟ این شرکت‌ها با ورود خودشان به بورس و حتی معاملات آنها در شاخص لحاظ شد، چرا الان که معاملات آنها باعث ریزش شاخص می‌شود، از تاثیر آنها در شاخص جلوگیری می‌شود؟

تبعید دلایل محکم‌تری می‌خواهد

همچنین مسائل خاص بازار سرمایه در سه سال گذشته باعث عدم‌انجام بعضی از تعهدات شده است.

برخی از این آیتم‌ها و دلایل مانند سهام شناور و یا حتی گردش معاملات، قابل‌ چانه‌زنی است، تبعید یا حتی اخراج این شرکت‌ها از بورس دلایل محکم‌تری می‌خواهد.

چرا سهامدار عمده از «سهم» حمایت نمی‌کند؟

بعضی از این شرکت‌ها مانند پارس‌الکتریک یا آبگینه‌ دارای سهامدار عمده قوی مانند تامین اجتماعی است، چرا آنها نباید از سهام خود حمایت کنند و به آسانی از بورس اخراج شوند، به هر حال این گروه تصمیم به تبعید شرکت‌ها به تابلوی چهارم برای هر شرکتی باید جداگانه بررسی شود و شرایط اعلام شده خیلی منطقی نیست و خیلی کلی است، در صورتی که هر شرکتی شرایط خاص خود را دارد که باید جداگانه بررسی شود و شاید بهتر باشد اگر شرکتی شرایط مزبور را دارا بود، به این تابلو منتقل شود وگرنه در تابلوی فرعی و اصلی معامله شود.

به طور کلی وجود سهام مرده و بی‌تحرک در بورس خود باعث ایجاد انگیزه می‌شود که یک عده سهام مرده را به صورت مدیریتی بخرند و احیا کنند و اخراج از بورس در شرایط ورشکستگی براساس قانون تجارت انجام شود و ۴ ماه زمان کمی برای این تصمیم‌ها است.

دومینوی بازار

بعضی از این سهام‌ به صورت یک «دومینو» بر یکدیگر اثر دارند که اخراج آنها از بورس و افت قیمتی شدید آنها تاثیر بر شرکت‌های مادر خود خواهند داشت که باید به این موارد توجه جدی داشته باشیم.

برخی از آیین‌نامه‌ها را حذف کنید

سهامداران حقیقی در این نشست به بررسی دلایل دیگر انتقال شرکت‌ها به تابلوی چهارم پرداختند و گفتند: یکی از علل تبعید به تابلوی چهارم گردش تعداد سهام شرکت‌ها است باید توجه داشته باشیم که حجم مبنا و دامنه نوسان که باعث قفل شدن بازار سرمایه می‌شود در عدم گردش سهام تاثیر دارند، بنابراین نباید رعایت بعضی آیین‌نامه‌های بورس مانند حجم مبنا و دامنه نوسان باعث انتقال به تابلوی چهارم شود وقتی بازار کارا نیست یا حفظ شاخص محور تصمیم‌ها است انتقال شرکت‌ها نباید صورت گیرد.

در این نشست در خصوص شرکت‌های زیان‌ده، گفته شد: زیان انباشته و به طور کلی زیان شرکت‌ها طیف وسیعی را شامل می‌شود که باید کارشناسانه‌تر با این موضوع برخورد شود و انتقال شرکت‌ها به تابلوی چهارم با سرعت انجام نشود. همچنین پیشنهاد شد: به مدیران متخلف مفاصاحساب مالیاتی داده نشود، تا مدیران، متعهد به انجام تعهدات بورسی خود باشند.

شاخص را حفظ نکنید

در این نشست درخصوص اطلاعات معاملات تابلوی چهارم خاطرنشان شد: عدم‌افشای اطلاعات معاملات تابلوی چهارم تبعات منفی دارد و شفافیت را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد و شاید باعث گمراه شدن سهامدارانی شود که علاقه‌مند هستند، سهام خود را به قیمت خوب بفروشند. به هر حال باید این معاملات به نحوی ثبت و اعلام شود تا سهامداران این شرکت‌ها بتوانند نسبت به فروش سهام خود تصمیم بگیرند وگرنه ممکن است در توافق با خریدار و یا حتی کارگزار متضرر شوند.

سهامداران حقیقی یادآوری کردند: نیت کسانی که طرح تابلوی چهارم را در بورس پیگیری کردند، بیشتر حفظ شاخص بوده، بنابراین خیلی منافع مردم در آن لحاظ نشده و امکان ایجاد تغییر این آیین‌نامه‌ها وجود ندارد.

مستقل تصمیم‌گیری شود

در جلسه یاد شده با طرح این سوال که چرا تعیین تکلیف شرکت‌های تابلوی چهارم در اختیار هیات‌مدیره سازمان بورس است، گفته شد: بهتر است یک سیستم نظارتی و یک هیات‌امنا مانند هیات‌پذیرش تشکیل شود که حفظ شاخص و یا مواردی مانند اختلاف با بعضی از مدیران شرکت‌های بورسی در این تصمیم‌ها دخیل نباشد و به طور مستقل تصمیم گرفته شود.

بر «فرابورس» هم نظارت کنید

در این نشست درباره راهکارهای فعالیت شرکت‌های زیان‌ده گفته شد: طبق قانون تجارت حتی یک شرکت زیان‌ده هم می‌تواند فعالیت کند، زیرا ممکن است با فعالیت جدید یا افزایش سرمایه از زیان‌دهی خارج شود یا حتی با فروش دارایی‌ها ممکن است از زیان‌دهی خارج شود، چرا این شرکت‌ها باید از بورس اخراج شوند در حالی که هنوز دارایی‌ زیادی دارند و به طور حتم هنگام خروج از تابلوی اصلی یا فرعی گزارش خروج به طور رسمی اعلان شود تا همگی از دارایی شرکت مطلع شوند.

در این حال اگر شرکت از بورس اخراج شد، چرا بازار OTC توسط بورس راه‌اندازی و یا نظارت نشود تا این شرکت‌های اخراج شده در آنجا معامله شوند که سهامدار جزء اسیر سهامدار عمده نشود که سهام خود را ارزان به سهامدار عمده بفروشد.

بورس باید نسبت به سهامداران این شرکت‌ها متعهد باشد و آنها را در OTC خارج از بورس هدایت کند، اگر بورسی ۴سال متولی این شرکت بود، چرا بعد از آن نتواند متولی آنها باشد؟

سال‌ها کاری نشد

طی ۴ماه چه طور...؟

سهامداران خاطرنشان کردند: تابلوی چهارم فقط برای تسویه بورس از شرکت‌های کثیف است و گرنه سال‌ها این شرکت‌ها به بورس متعهد بودند، کاری نکردند بنابراین در مدت ۴ماه چه خواهند کرد؟ پرسش دیگری که در این نشست مطرح شد این بود: آیا تابلوی غیررسمی در دنیا سابقه دارد یا چیز جدیدی است که مدیران بورسی خود ایجاد کرده‌اند زیرا در دنیا هیچ شرکتی از بورس اخراج نمی‌شود منحل شود.

تابلوی چهارم به‌رغم ظاهر آن، مخالف شفافیت و نقدشوندگی است و عدم اطلاع‌رسانی معاملات بورس توسط سازمان بورس یعنی عدم شفافیت و فروش در ساعات ۵/۸ تا ۹ صبح توسط تعداد محدودی کارگزار مخالف نقد‌شوندگی است.

سهامداران حقیقی با انتقاد از موضع سازمان بورس در قبال شرکت‌های یاد شده گفتند: شرکت‌های تابلوی چهارم با سازمان بورس، ‌مشکل دارند سازمان، حق‌الدرج می‌گیرد، مالیات خرید و فروش از سهامدار می‌گیرد، بنابراین چرا باید هزینه معنوی و مادی آنها را سهامدار جزء بپردازد، سازمان بورس باید مشکل را خودش با شرکت‌ها حل کند.

شرایط مبهم

شرایط اعلام شده برای تابلوی چهارم مبهم است و این ابهام فسادآور است چرا سهامدار حق خرید زیر ۵/۲درصد ندارد؟ چرا فقط یک کارگزار؟ چرا ساعت ۵/۸ تا ۹ صبح و زمان محدود؟ نباید برای حق مالکیت و خرید و فروش سهام حتی برای یک سهم محدودیت ایجاد کرد. سازمان نباید به‌جای عقل دیگران تصمیم بگیرد.

هیچ نهاد و قانونی نمی‌تواند مالکیت افراد را محدود کند و سازمان بورس با طراحی تابلوی چهارم و محدود کردن معاملات و زمان آن و ایجاد تابلوی غیررسمی در بازار رسمی، به نحوی محدودیت ایجاد کرده است که مخالف قانون مدنی است.