کنترل کیفیت ارتباطی به رتبه بندی موسسه های حسابرسی ندارد
گروه بورس-موضوع رتبه­بندی موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و طبقه­بندی آنها مدتی است که در سازمان بورس و حتی در میان اعضای حرفه حسابداری مطرح شده و این موضوع دارای موافقان و مخالفانی نیز هست.

غلام‌حسین دوانی
عده­ای از حسابرسان معتقدند رتبه­بندی در میان موسسات حسابرسی در هیچ کجای دنیا مطرح نیست و برعکس برخی حسابرسان دیگر که در اقلیت هم هستند معتقدند، که برای کیفیت کار حسابرسان باید رتبه­بندی وجود داشته باشد. در این باره خبرنگار ما با غلامحسین دوانی، عضو شورای‌عالی جامعه حسابداران رسمی ایران گفت‌وگویی انجام داده است که از نظرتان می‌گذرد.
موضوع رتبه­بندی موسسات­ حسابرسی چیست و چگونه مطرح شده است؟
در دو سال گذشته که بورس به دفعات موضوع رتبه‌بندی موسسات حسابرسی را مطرح کرد، ما از طریق بورس آمریکا و چند موسسه بین­المللی حسابرسی در مورد رتبه­بندی جست‌وجو کردیم، پاسخ همه مبنی بر این بود که رتبه­بندی بر مبنای امتیازدهی در هیچ کجای دنیا در مورد موسسات حسابرسی وجود ندارد، بلکه موسسات حسابرسی از طریق جوامع حرفه­ای یا ارگان‌های خاص تحت نظارتی به نام «کنترل کیفیت» قرار می­گیرند.
بررسی اسناد و مدارک فدراسیون بین­المللی حسابداران (IFAC) و مستندات سایت اینترنتی انجمن حسابداران خبره انگلستان و آمریکا نشان می­دهد که چیزی به نام رتبه‌بندی موسسات بر اساس سیستم امتیازدهی وجود ندارد بلکه رتبه­بندی موسسات بین­المللی حسابرسی بر اساس درآمد معیار اصولی شناسایی برترین است، زیرا فرض بر این است که یک بازار کارا و پاسخگو به طرف موسسات حسابرسی خوب خواهد رفت و این امر در حجم درآمدی آنها اثر می­گذارد.
مدارک و مستندات حاکی از بررسی‌های موجود در سایت اینترنتی بورس آمریکا به‌عنوان پیشقراولان بورس‌های جهان، انجمن حسابداران خبره آمریکا (AICPA) و انجمن حسابداران قسم خورده بریتانیا (ICAEW) نشان می­دهد که مقوله­ای به نام
رتبه­بندی موسسات حسابرسی وجود ندارد، بلکه برای نظارت بر فرآیند حسابرسی موسسات حسابرسی مراجعه مستقل از AICPA و بورس و با حضور برجسته­ترین حسابرسان جهان که خود زمانی از مدیران ارشد موسسات حسابرسی بزرگ بوده­اند نظارت بر فرآیند حسابرسی موسسات حسابرسی به ویژه حسابرسی شرکت‌های عضو بورس را انجام می­دهند. چارچوب نظارتی این مراجع امتیازبندی و امتیازدهی نیست بلکه رسیدگی محتوایی است. هدف این مراجع تنها نظارتی ارتقای شفافیت گزارشگری در چارچوب
اطلاع­رسانی در بازار سرمایه است.
جدول ذیل رتبه­بندی موسسات حسابرسی بزرگ جهان را نمایش می­دهد، که مشخص می­شود معیار رتبه­بندی آنها تنها درآمد آنها بوده است. جالب اینجا است که از روزی که موضوع درآمد موسسات به عنوان معیار اصلی رتبه­بندی مطرح شده یکباره درآمد برخی موسسات حسابرسی از ۵۰میلیون تومان به ۵۰۰میلیون تومان افزایش یافته، که این موضوع نیز جای تامل دارد و به‌ نظر می­رسد ارکان کنترلی جامعه حسابداران باید پرونده این­گونه موسسات را مورد بررسی خاص قرار دهند که چگونه ممکن است یک موسسه حسابرسی با تعداد کار ثابت و همان ظرفیت درآمدی ده برابر بیشتر نشان دهد مگر آنکه درآمد اعلام شده قبلی آنان نادرست باشد.
به چهار ردیف اول موسسات Big Four و به ردیف‌های پنج تا ده موسسات متوسط «Midtire» گفته می­شود.
در همین جا به کسانی که اشتیاق فراوانی در رتبه­بندی موسسات حسابرسی دارند، باید یادآور شد که «کنترل کیفیت» هیچ ارتباطی به رتبه­بندی موسسات ندارد، زیرا در سال ۲۰۰۵ بهترین گزارش حسابرسی به یکی از موسسات متوسط «Midtire» تعلق داشت نه به موسسات بزرگ موسوم به Big Four و برای مطالعه این آمار می­توان به بولتن بین­المللی حسابداری که ماهانه منتشر می­شود، مراجعه کرد. اما فراموش نکنند که جهت دسترسی به اطلاعات این بولتن باید آبونمان سالانه معادل ۲/۵۸۶دلار بپردازند! که به نظر نمی­رسد این افراد حتی برای یادگیری حاضر به پرداخت چنین هزینه­ای باشند!!
با این مدارک و مستنداتی که اشاره کردید، پس چرا برخی حسابداران معتقد به رتبه­بندی و امتیازبندی موسسات حسابرسی هستند؟!
سه گروه در حسابداران رسمی وجود دارند:
عده­ای که خود را پیشکسوت می­دانند و معتقدند که چون ما قبل از انقلاب فعالیت داشته­ایم پس ما به بقیه اولا­تریم و رتبه ما بیست است و مشتریان باید مار ا انتخاب کنند.
گروه دوم موسسات حسابرسی هستند که بعضی از آنها توسط مدیران سابق حسابرسی دولتی تشکیل شده­اند و آنها نیز خود را مقدم بر سایرین می­دانند، در حالی که حداکثر فعالیت آنها در بخش خصوصی پنج سال است. برخی از این دو گروه که عادت به رشد و توسعه در محیط رانتی کرده­اند، نگران رقابتی شدن فعالیت حسابرسی و دور شدن از مشتریان خود هستند و با روش‌های متعدد کوشش می­کنند ثابت کنند که مدیران شرکت‌ها و استفاده­کنندگان از گزارش‌های حسابرسی عامدانه حسابرسان خوب را انتخاب نمی­کنند و به سراغ حسابرسان به اصطلاح بد می­روند! و به‌همین علت با نوعی ترفند موضوع امتیازدهی و رتبه­بندی را در جامعه حسابداران رسمی ایران مطرح کردند و تا حدودی هم موفق شدند. خوشبختانه هیات مدیره جدید و دبیرکل فعلی با موضع‌گیری قاطعانه که در رسانه‌های گروهی هم چاپ شد هرگونه رتبه­بندی بین موسسات حسابرسی از طرف جامعه حسابداران رسمی را تکذیب کرد.
اما گروه سوم حسابداران رسمی هستند که فارغ از سابقه حسابرسی آنها معتقدند حسابرسی و کیفیت دو مقوله تفکیک­ناپذیرند و هر موسسه­ای خدمت با کیفیت ارائه کند به طور قطع و یقین، دیر یا زود مورد استقبال استفاده­کنندگان صورت‌های مالی و گزارش‌های حسابرسی قرار می­گیرند و لذا بر این باور هستند که امتیاز و رتبه­بندی نمی­تواند باعث جلب مشتری شود، بلکه باید گزارش‌های با کیفیت مشتمل بر منافع عمومی صادر شود.
بر این اساس سهامداران یا شرکت‌ها یا استفاده‌کنندگان از صورت‌های مالی از کجا می‌توانند بفهمند که کدام موسسه حسابرسی از سایر موسسات بهتر و یا خدماتی با کیفیت­تر ارائه می‌دهد؟
واقعیت آن است که گزارش حسابرسی هم یک محصول است و مثل همه محصولات که مردم باید موقع خرید دقت کنند، جنس بهتر باشد، اما برای خرید این محصول باید دقت حرفه­ای داشته باشند که این موضوع را مشکل می­کند زیرا شهروندان عادی ممکن است با اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی آشنا نباشند و متوجه کیفیت خوب و بد گزارش‌ها نشوند، اما به هرحال چون من بر این تصور هستم که گزارش حسابرسی هم به هرحال یک محصول است، در نهایت خود مردم یا استفاده­کنندگان صورت‌های مالی هستند که باید تشخیص دهند کدام موسسه حسابرسی گزارش‌های باکیفیت­تری ارائه می‌دهد. برای این امر در دنیا در حال حاضر یک ضابطه مشخص جز درآمد وجود ندارد بدین­طریق که رتبه­بندی موسسات حسابرسی بر اساس درآمد آنها، تعداد کارکنان حرفه‌ای و تعداد شرکا صورت می­گیرد که این رتبه‌بندی هم تنها توسط نشریات حرفه­ای حسابرسی انجام می­گردد و انجمن‌های حرفه­ای بین‌المللی چنین کاری نمی­کنند.
آیا موسسات بزرگ بین­المللی در ایران شعبه یا فعالیتی دارند؟
به‌استناد قانون استفاده از خدمات تخصصی حسابداران رسمی و اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران موسسات بین­المللی حسابرسی نمی­توانند در ایران دارای شعبه ثبت شده باشند، بلکه باید یکی از موسسات حسابرسی مورد وثوق خود را به‌عنوان عضو یا همکار برگزینند. بر اساس آخرین اطلاعات موجود در سایت اینترنتی موسسات بزرگ بین­المللی در حال حاضر 8 موسسه بزرگ بین­المللی حسابرسی در ایران دارای عضو یا همکار هستند و این بدان معنی است که کیفیت کار حسابرسان ایرانی دارای آن­چنان کیفیتی است که موسسات بین­المللی حسابرسی می­توانند به آنها اتکا کنند و این جای خوشوقتی و افتخار برای جامعه حسابداری کشور است.
بسیاری بر این عقیده هستند که موسسات حسابرسی ایرانی کوچک هستند و توان کار حرفه‌ای آنها ضعیف است، نظر شما در این باره چیست؟
اطلاع دارید که تا سال 1380 حرفه حسابرسی هم همچون سایر رشته­ها در انحصار دولت قرار داشت و فقط چند موسسه کوچک حسابرسی با فعالیت محدود، وجود داشتند درحالی که اساس این حرفه، خصوصی بودن است، زیرا فرض استقلال حسابرسان جز در بخش خصوصی امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر فعالیت حرفه­ای اگرچه در جهان در یکصد سال اخیر جایگاه ویژه­ای دارد، اما در کشور ما هنوز تفاوت بین شغل و حرفه چندان روشن نیست و حرف و صنوف هم‌عرض دیده می­شوند. حسابرس به‌دلیل ماهیت فعالیت آن به‌رغم وجوه تشابه با سایر صنوف «حرفه» محسوب می­شود. این حرفه که سابقه مکتوب و مشخص آن از سال‌های 1300 وجود دارد، در پنجاه سال اخیر جایگاه خاصی یافته که به‌دلیل حاکمیت بخش دولتی بر اقتصاد تا دهه 1370 حرفه متوقف شده بود. پس از تصویب قانون استفاده از خدمات حسابداران رسمی در سال 1372 و تصویب اساسنامه جامعه حسابداران رسمی در سال 1378 حرفه مستقل حسابرسی وارد فاز جدیدی از تاریخ اقتصادی کشور شد. سرعت شتابان اقتصاد و حجم کوچک موسسات حسابرسی خصوصی بحث­های زیادی را در مورد چگونگی بزرگ شدن این موسسات به‌وجود آورده که بزرگ شدن باید بنا به الزام‌ها و در راستای تقسیم ریسک کار حسابرسی همچنین بزرگ شدن کارهای حسابرسی بر مبنای حق­الزحمه­های منطقی باشد و نه معیارهای عجیب و غریب!
امروزه سازمان‌ها به سمت حذف مرزهای مشاغل حرکت کرده و به لحاظ ساختاری و فرهنگی فعالیت‌ها را در هم ادغام و به جای طراحی مشاغل، مجموعه­ای از فعالیت‌ها را تعیین می‌کنند تا گروهی از کارکنان با همفکری آنها را انجام دهند. موفقیت کار تیمی در تسهیل ارتباطات درون گروهی و حل و فصل تعارضات درون تیم است، در این زمینه مدیران و اعضای تیم، آماده و مجهز به روحیه گروه­گرایی به راحتی می­توانند گروه را سریع‌تر دارای عملکرد مطلوب و اثربخش کنند. بر این اساس لازم است سازوکارهای لازم برای تقویت موسسات حسابرسی و بزرگ شدن آنها فراهم شود و در این زمینه باید مراحل گروه­گرایی که در این گفت‌وگو بدان اشاره شده پیاده­سازی شود و سپس با سازوکارهای مختلف و مداوم فرهنگ کار گروهی تقویت شود تا موسسات حسابرسی با هم­افزایی در سرمایه­های عاطفی، اجتماعی، فکری و دانش مزیت پایدار و ماندگاری را ایجاد کنند.
بسیاری از حسابداران رسمی اعتقاد دارند که جامعه حسابداران رسمی یک نهاد «خودانتظام و خودکنترلی» است و از نظارت سایر نهادها بر حسابداران رسمی نگران هستند، نظر شما در این مورد چیست؟
واقعیت آن است که با توجه به قانون استفاده از خدمات تخصصی و روح حاکم بر آن و مفاد اساسنامه جامعه حسابداران رسمی، اعضای این جامعه به‌صورت خودکار توسط ارکان جامعه که توسط دولت تعیین می­شوند، زیر ذره­بین نظارت و بازرسی قرار دارند و بنابراین نظارت مجدد از طرف سایر نهادها عقلائی نیست به ویژه آنکه نظارت بر جوامع حرفه­ای مشابه نظارت صنفی نیست که بتوان آن را به هر شخص یا نهاد دیگری واگذار کرد. به‌نظر من، ظرفیت­های اساسنامه جامعه حسابداران رسمی بیشتر از آن است که نتوان بر کار حسابداران رسمی نظارت فعال داشت بطور مشخص شورای‌عالی بانک‌ها و سازمان بورس اوراق بهادار در شورای‌عالی جامعه حسابداران رسمی نماینده دارند که می­توانند ‌نظرات این دو نهاد اساسی بازار پول و سرمایه را به جامعه منعکس کنند و یا وزارت امور اقتصادی و دارائی هر سه عضو هیات نظارت جامعه را تعیین می‌کند که از این طریق می­تواند کل جامعه را مورد نظارت قرار دهد. در انگلستان نهاد نظارتی خاصی به نام هیات بازرسی و نظارت حسابداری که نهادی مستقلThe Accountancy Investigation (اand Discipline Board (AIDB است، وجود دارد. این هیات مرکب از نمایندگان انجمن حسابداران قسم­خورده انگلستان، انجمن حسابداران مدیریت انگلستان، انجمن مدیران مالی و حسابداری و انجمن حسابداران خبره انگلستان و ولز می‌باشند. هیات داوری این نهاد نظارتی مرکب از سه نفر است که یکی از آنها که رییس هیات است حقوقدان و یک نفر حسابدار غیرشاغل و یک نفر حسابدار رسمی یا پنج نفر که یک نفر حقوقدان، دو نفر از حسابداران غیرشاغل و دو نفر حسابدار رسمی مستقل دیگر هستند. توجه کنید که این هیات نظارتی تنها متشکل از حسابداران خبره و یک نفر حقوقدان هستند که این مساله نشان‌دهنده آن است که در هیات‌های نظارت حرفه­ای نمی­توان از افراد غیرحرفه‌ای بخواهیم که بر فعالیت افراد حرفه­ای نظارت و یا اعمال نظر کنند. حال همین موضوع را با وضعیت خودمان در ایران مقایسه کنیم که هر نهاد مشخص مدعی است که می­تواند بر فعالیت حسابداران رسمی نظارت کند.
نکته جالب توجه در این نهاد نظارتی آن است که شکایت از یک حسابدار رسمی وقتی مطرح می­شود که یکی از موسسات اصلی عضو، از حسابدار عضو متخلف خود شکایت کند و نه هر کس دیگری.
مشابه همین وضعیت بعد از فاجعه آنرون در آمریکا و تشکیل یک نهاد خاص جهت نظارت بر موسسات حسابرسی بوده که به نام
Public Company Accounting (اOversight Board (PCAOB به وجود آمده که آن هم نهادی مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی است و به منظور نظارت بر موسسات حسابرسی که شرکت‌های بورسی را در آمریکا رسیدگی می­کنند تشکیل شده است. این هیات پنج نفره موظف و تمام‌وقت بود و حداقل دو نفر آنها باید حسابدار رسمی باشند.
مشکلات فعلی موسسات حسابرسی چیست؟
حرفه حسابرسی بعد از دو دهه که در چنبره بخش دولتی بوده چهار سالی است که دوباره شروع به حیات کرده و طبیعی است که هنوز نوپا و دارای مشکلات عدیده­ای­ است. به‌طور مشخص بسیاری موسسات هنوز نتوانسته­اند محل ثابت و مشخصی را برای تداوم فعالیت خود خریداری نمایند و هزینه خرید یک واحد اداری مناسب هم در تهران بسیار بالا است. بدون شک اگر دولت علاقه‌مند به تداوم حرفه حسابرسی و نظام پاسخگویی باشد، باید همان‌طوری که در مورد خرید مطب پزشکان و دندانپزشکان تسهیلات نازلی را تخصیص می­دهد یا مشابه وضعیت کارشناسان رسمی دادگستری و وکلا که به موجب قانون می­توانند از مناطق مسکونی برای فعالیت خود استفاده کنند، تسهیلاتی را برای اعضای جامعه حسابداران رسمی فراهم آورند تا آنها بتوانند در راستای وظایف قانونی خود در برپایی نظام حسابرسی و پاسخگویی و حسابدهی موفق شوند. نکته دیگری که در این میان وجود دارد این است که موسسات حسابرسی می­توانند برای برخی از فعالیت‌های خود از دانشجویان رشته حسابداری استفاده کنند و دانشجویان رشته حسابداری هم بدون تجربه کارآموزی نمی­توانند بعد از فارغ­التحصیلی مفید و موثر واقع شوند لذا باید سازمان تامین اجتماعی راهکارهایی را فراهم آورد که اشتغال دانشجویان حین تحصیل در موسسات حسابرسی مشمول کسر حق بیمه نشود یا حداقل نرخی برای این موضوع در نظر بگیرند تا موسسات حسابرسی ترغیب شوند دانشجویان بیشتری را به کار گیرند. همچنین حسابداران رسمی باید موضوع بازآموزی و روزآمد کردن دانش حرفه­ای خود را سرلوحه کار خود قرار دهند تا بتوانند در تداوم فعالیت خود موفق گردند.
و در آخر؟
ما سالانه حدود 37هزار دانشجوی رشته حسابداری و رشته­های وابسته در دانشگاه‌ها پذیرش داریم و حدود 17هزار نفر هر ساله از دانشگاه از همین رشته فارغ‌التحصیل می­شوند. تولید ناخالص ملی نیز حدود 200میلیارد دلار است که باید حدود هفت‌دهم درصد آن صرف خدمات مالی شود این حجم بازار خدمات مالی آینده روشنی را برای حسابرسان حرفه­ای، حسابداران و متخصصان مالی فراهم می­آورد اما دستیابی به این هدف مستلزم فداکاری، برقراری نظام پاسخگویی و حسابدهی و همچنین مسوولیت‌پذیری دولتمردان و حسابداران رسمی از طرف دیگر است. در مجموع اینجانب چشم­انداز آتی حرفه را در چارچوب نظام مسوولیت­پذیری، شفاف­سازی و پاسخگویی روشن می­بینیم.