شمارش معکوس برای معامله یکدرصد بازار
سهام پارسیان و ایرانخودرو بعد از اعلام این خبر رشد خود را آغاز کرد.رشد قیمت سهام ایرانخودرو به دلیل اثر فروش سهم روی پیشبینی سود کاملا مشهود و منطقی است. اما چرا سهام پارسیان رشد صعودی دارد؟ آیا پایان شراکت با بنگاه شبهدولتی تا این اندازه در بهبود تصمیمات هیاتمدیره بانک پارسیان اثر دارد که سهم رشد قیمتی را تجربه کند؟ گروه بورس- محسن ایلچی: در حالی که لحظات برای انجام بزرگترین معامله در بورس تهران طی دو سال گذشته به سرعت سپری میشود، گفتهها و شنیدههای تایید نشده نشان میدهد این معامله در کانون توجه بازار قرار گرفته است.
پچپچ انجام «معامله بزرگ» در حالی در مجاری مناسبات بازار شنیده شد که ابتدا مقامات رسمی بورس تهران نیز آن را شایعهای بیش ندانستند. اما به نظر میرسد با بالا گرفتن جو شایعه، پیگیری خبری رسانهها و سکوت طرفین معاملات به ویژه فروشنده سهم، سازمان شروع به پیجویی صحت و سقم معامله بزرگ کرد که در نهایت ایرانخودرو در روز ۲۸مردادماه با ارسال اطلاعیهای به سازمان بورس و بورس نیز طی اطلاعیهای برای بازار این خبر را تایید کرد، حال خبر دیگر شایعه نبود. انجام معامله بزرگ از جوانب مختلفی برای بازار قابل اهمیت است.
بنابراین باید به بازار حق داد که در نبود اخبار جدید از این معامله که حدود یکدرصد از ارزش بازار است، به تفاسیر اعتنا کنند. اما چرا این معامله برای تحلیلگران در رسانهها پراهمیت است؟ پرسشی که در برابر تحلیلگران وجود دارد، این است که بزرگترین شرکت خودروسازی خاورمیانه چرا حاضر به فروش ۸/۲۸درصد سهام بزرگترین بانک خصوصی ایران شده است؟ و دهها پرسش دیگر نظیر اینکه ایرانخودرو با فروش داراییهای مالی خود به دنبال چه سرمایهگذاری با بازده بالاتری است؟
چرا ایرانخودرو بزرگترین بانک خصوصی را با تغییر ترکیب هیاتمدیره (Take over) مواجه کرده است؟ آیا ایرانخودرو چشمانداز و تحلیل بلندمدت از وضعیت فعالیت موسسات مالی در ایران دارد و... اگر این پیشفرض را به عنوان یک متغیر غیرقابل انکار از تحلیل ایرانخودرو بپذیریم که این شرکت بدون تحلیل مالی، سهام خود را به صورت بلوک واگذار نمیکند، بدون تردید یکی از دلایل چنین تصمیمی رشد هزینههای مالی ناشی از استقراض این ابر بنگاه اقتصادی است.این واقعیت وجود دارد که جشن خداحافظی پیکان برای ایرانخودرو زیاد خوشایند نبود و این جشن صنعتی براساس سیاستهای صنعتی دولت به این شرکت به صورت یک الزام یا فرمان دیکته شد و ایرانخودرو بهرغم نبود رضایت، آن را پذیرفت.
البته نباید فراموش کرد که دولت سالها به ایرانخودرو فرصت داد که محصول دیگری جایگزین این محصول راهبردی کند که نکرد یا نشد. اما خروج «ارابه» باعث شد که بخشی از فروش و سود ایرانخودرو از سال ۸۴ تعدیل شود و بازار خودرو کار یا اکونومی را به رقیب واگذار کند.
توقف تولید پیکان و ورود و تولید خودروهای رقیب خانواده پژو، به همراه رشد و اثر هزینههای مالی و افزایش سرمایهگذاری در محیطهای جدید در کشورهای دیگر باعث شد که این بنگاه به سایر گزینههای سهلالوصول برای جبران و پوشش هزینههای مالی روی آورد. از این رو «شرکت» سراغ سهام «پارسیان» را گرفت.
براساس اطلاعات قابل دسترس، شرکت تا پایان سال مالی ۱۳۸۴ حدود ۲۱هزار و ۶۲۴میلیارد ریال تسهیلات دریافت کرده است که هزینه مالی این میزان وام، در سال ۱۳۸۴ حدود ۴۰۶۶میلیارد ریال بود. پیشبینی بنگاه حکایت از آن دارد که امسال هزینه مالی تعمیرات مالی شرکت به ۵۷۹۴میلیارد ریال میرسد. یعنی هزینههای مالی از رشدی معادل ۵/۴۲درصد برخوردار خواهد بود (طبق پیشبینی). این آمار نشان میدهد که هزینههای مالی بنگاه به شدت روبه تزاید است. به طوری که با سرمایه فعلی یعنی ۴۵۰۰میلیاردریال هزینههای مالی به ازای هر سهم شرکت حدود ۱۲۸۸ریال است.
این در حالی است که شرکت فقط برای سالجاری به ازای هر سهم ۱۲۰۴ریال پیشبینی سود اعلام کرده است. به بیان سادهتر هزینه مالی هر سهم از EPS شرکت حدود ۸۴ریال بیشتر است.
در خصوص بعد دیگر وضعیت مالی «بنگاه» باید اشاره کرد که پیشبینی هزینه مالی شرکت در سالجاری حدود ۳/۱۰درصد از کل درآمد شرکت است. در همین حال شرکت امسال پیشبینی کرده است که ۳۹۲۰میلیارد ریال از سود شرکت از محل سود حاصل از سرمایهگذاریها و درآمدهای متفرقه است که این مقدار حدود ۴/۷۲درصد از پیشبینی سود خالص شرکت است. یعنی فقط یکچهارم از سود شرکت از محل فروش محصول و عملیاتی است. در واقع ایرانخودرو به صورت یک هلدینگ از محل سود سرمایهگذاریها خود بیشترین درآمد را کسب میکند.
حال با این وضعیت که البته تمام زوایای وضعیت مالی ایران خودرو را روشن نمیکند قیمت تمام شده هر سهم پارسیان برای ایرانخودرو به طور میانگین حدود ۷۰۰ ریال است. که اگر با قیمت ۲۰۴۰ ریال به فروش برسد، چیزی حدود ۲۰۰درصد سود خالص برای شرکت شناسایی میکند. به گفته دیگر اگر ۱۴۴۰میلیون سهم پارسیان با قیمت اعلام شده به فروش برسد، شرکت روی هر سهم ۱۳۴۰ ریال و در مجموع ۱۹۳۰میلیارد ریال سود خالص کسب میکند و در کل شرکت ۲۹۴۰میلیارد ریال درآمد حاصل از فروش سهم را از آن خود میکند.
حال تصور کنید با این میزان درآمد شرکت ایرانخودرو چه استراتژی را دنبال میکند؟
اولین گزینه پیش رو با توجه به رشد هزینه مالی شرکت این است که این شرکت با این میزان درآمد بخشی از هزینههای مالی را تادیه کند.
اما این سادهترین راه هزینه درآمد کسب شده و غیرعملیاتی است. اما وقتی مبالغ تعهدات مالی شرکت با کل درآمد کسب شرکت مقایسه شود، به این نتیجه میرسد که فروش کل سهام پارسیان برای ایران خودرو جهت تسویه وامها، چندان قابل توجه نیست، زیرا کل درآمد کسب شده فقط ۵/۱۳درصد از ارزش وام شرکت را شامل شده یا حدود ۵۱درصد از کل پیشبینی هزینههای مالی شرکت در سال جاری را تادیه میکند. حال این سوال وجود دارد که آیا ایرانخودرو منابع جدید را صرف بازپرداخت بدهیهای خود میکند؟
به نظر نمیرسد که چنین باشد. چرا که بهرغم کاهش نرخ سود بانکی، به نظر میرسد نخست اینکه رشد تعهدات مالی در برنامه ایرانخودرو وجود نداشته باشد و دیگر بانکها نیز با توجه به کاهش نرخ سود تسهیلات حاضر به پرداخت تسهیلات به این مقدار نیستند و سیاستهای اعتباری انقباضی را دنبال میکنند.
در همین رابطه یک خبر جای تامل دارد. دومین خبر تایید نشده که شرکت ایرانخودرو باید نسبت به آن پاسخ دهد، (بهرغم تماس خبرنگار ما با امور سهام و روابطعمومی زمینه انجام مصاحبه فراهم نشد) اما خبر این است که ایران خودرو به دلیل امتناع بانک پارسیان در خصوص اعطای تسهیلات به این بنگاه اقدام به واگذاری سهام میکند. اگر این خبر صحت داشته باشد، یعنی اینکه بانک پارسیان حتی به دلیل داشتن سهام مدیریتی ایرانخودرو، حاضر نشده است به این بانک ارزانقیمت (زیر ۱۷درصد با روش جدید) وام بدهد، یا ایرانخودرو نتوانسته از بانکی که سهام مدیریتی آن در اختیار وام و منابع ارزان تامین کند. البته باید با این شنیده با احتیاط برخورد کرد.
اما با این حال شنیدههای بازار بر یک راهبرد جدی ایرانخودرو اتفاق نظر دارد. شماری از حسابداران و تحلیلگران در بازار میگویند: ایرانخودرو با منابع جدید تصمیم دارد سرمایهگذاریهای جدیدی را در سایر کشورها انجام دهد که بلاروس، سوریه، آفریقای جنوبی، ترکمنستان، ونزوئلا و... بیشتر حجم فعالیتهای خارجی این بنگاه را به خود اختصاص داده است.
در واقع این منابع در مسیر صادراتگرایی ایرانخودرو هزینه خواهد شد، اگر اینگونه باشد، ایرانخودرو پذیرفته است که باید ضمن واگذاری بخشی از بازار داخلی، به سوی بازارهای نوظهور برود.
آنچه مسلم است اینکه این معامله بهطور قطع براساس تحلیل هزینه فایده صورت میگیرد.
حال استراتژی فروشنده تا اندازههایی مشخص است، اما خریدار چه کسی است و چه هدفی از خرید این میزان سهم را دارد؟ آیا فرد حقیقی خریدار این بلوک بزرگ است؟آیا سایر بانکهای خصوصی یا دولتی برای نفوذ در بانک پارسیان و تصاحب ۳صندلی هیاتمدیره، خریدار دهها میلیارد ریال سهم ایران خودرو است؟
در واقع سوال مهمتر از هدف ایرانخودرو این است که خریدار آن با توجه به چشمانداز بازار و فعالیت بانکداری و ریسک مداخلات دولت برای سرکوب مالی و کاهش تدریجی نرخ سود بانکی، چه کسی است؟ او باید چند روز بعد از نتیجه قطعی موضع ایران درباره قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، پاپیش بگذارد، او را بهزودی میشناسید.
ارسال نظر