کارشناسان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» نظر میدهند
خصوصیسازی در خلاء اطلاعرسانی
گروه بورس- کارشناسان ارشد بازار سرمایه بر این عقیدهاند که نبود اطلاعات شفاف، قابل اتکا از وضعیت درونی شرکتهای در حال واگذاری و ضعف شدید اطلاعرسانی شرکتها، یکی از دلایل عمده شکست خصوصیسازی طی سالهای اخیر بوده است. این گروه از کارشناسان بر این باورند که معرفی دقیق سهم به بازار، بازاریابی گسترده، انتشار همگانی و جمعی گزارشهای مالی، صنعتی و بازرگانی که وضعیت گذشته، حال و آینده شرکت را نشان دهد، میتواند میزان موفقیت واگذاری از روشهای متداول از جمله بورس را افزایش دهد. اما غالب مدیران این شرکتها به دلایل مختلف از اطلاعرسانی گسترده اکراه دارند.
تصدی دولتی و نبود الزام اطلاعرسانی
مدیرعامل شرکت مدیریت و راهبری سرمایه آگاهان ضمن اشاره به نبود فرهنگ اطلاعرسانی در این شرکتها گفت: این شرکتها، سالهای متمادی تحت تصدی مدیران دولتی بودند. از این رو الزامی برای عمومی کردن اطلاعات مربوط به عملکرد مالی و اقتصادی خود، احساس نمیکنند.
نیکطره تاکید کرد: به همین جهت اطلاعرسانی آن هم به شکل گسترده و به گونهای که در مطبوعات و سایتهای اقتصادی درج شود، جزو سنت و روش اجرایی این شرکتها نیست.
محرمانه دیروز، علنی امروز
وی خاطرنشان کرد: اطلاعات در تعداد زیادی از شرکتهایی که مشمول واگذاری هستند، سابقا محرمانه تلقی میشد. بنابراین مدیران این شرکتها بااستناد به همان روش قدیمی، الزامی برای افشای اطلاعات را در خود احساس نمیکنند.
وی تصریح کرد: ولی زمانی که این شرکتها برای عرضه وارد بورس میشوند، مطابق قوانین باید گزارشهای مالی خود را منتشر کنند.
فقدان واحدی برای تهیه اطلاعات
نیکطره فقدان واحد تخصصی برای تهیه و ارائه اطلاعات را دلیل دیگر ضعف اطلاعرسانی برشمرد و گفت: اکثر شرکتهای بزرگ دولتی واحد منسجمی برای تهیه اطلاعات ندارند.
وی ادامه داد: تعریف واحدی متخصص برای تسهیل این امر، میتواند کمک شایانی به رفع فقر اطلاعات موجود در بازار کند.
مقاومت بدنه دولتی
«اصولا بدنه اجرایی شرکتهای دولتی تمایل چندانی برای ورود به بورس و تغییر مالکیت دولتی به بخشخصوصی ندارند.»
وی در توضیح بروز چنین وضعیتی گفت: ترس از به خطر افتادن جایگاه شغلی، عامل اصلی چنین مقاومتی است. این یک احساس عمومی است که نه تنها در ایران، بلکه در کل دنیا وجود دارد.
وی فرهنگسازی را به عنوان راهحل این حالت ذکر کرد و گفت:شرکتها میتوانند با دادن اطلاعات لازم و اطمینانهای کافی به پرسنل خود، به حل این معضل کمک کنند.
جای خالی واسطهگران مالی
از سوی دیگر یک کارشناس بازار مالی جای خالی واسطهگران مالی را بسیار اساسی دانست و اظهار کرد: واسطهگران مالی به عنوان نهادهای مستقل، نقش ایجادکننده تعادل بین خریدار و فروشنده را بر عهده دارند.
شاهین شایان آرانی تاکید کرد: واسطهگران مالی نقش میانجی اطلاعات را بین فروشنده و خریدار بازی میکنند.
وی در توضیح بیشتر فعالیت واسطهگران گفت: واسطهگران اطلاعات شرکتهای واگذار کننده سهام را میگیرند و با انجام اصلاحات لازم در ساختار آنها، شرایط مناسب عرضه آنها را فراهم میکنند.
وی تصریح کرد: به دلیل فقدان چنین نقشی در بازار سرمایه ایران، هم عرضهکننده و هم متقاضیان سهام با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند.
کمکاری مدیران دولتی
شایان آرانی نبود باور کافی در بین مدیران دولتی را عامل دیگری برای موفق نبودن اطلاعرسانی شرکتها و بعضا خصوصیسازی عنوان کرد و گفت: مدیران دولتی به دلیل اجبار دولتی که برای واگذاری سهام در خود احساس میکنند، توجهی به نحوه واگذاریها ندارند.
وی ادامه داد: واگذاریهای سریع و بدون برنامهای خاص برای بازاریابی، حل مشکلات ساختاری، اصلاح اساسنامه و غیره باعث شده که نتایج قابل قبولی را در زمینه واگذاری شرکتها شاهد نباشیم.
مشارکت دادن موسسات مالی خارجی
این کارشناس بازار مالی مشارکت بانکها و موسسات مالی خارجی را بسیار مفید دانست و گفت: استفاده از توانایی و تخصص این موسسات در زمینه ارزشیابی و عرضه سهام، میتواند برای عرضه های داخلی نیز استفاده شود.
وی اضافه کرد: با توجه به کمبود تجربه لازم در امر خصوصیسازی و بالطبع اطلاعرسانی شرکتهای مشمول، استفاده از پتانسیل شرکتهای خارجی ضروری است.
نبود مکانیزم جمعآوری اطلاعات
یک کارشناس دیگر بازار سرمایه ضمن تایید ضعف سازمانی در اطلاعرسانی گفت: در ایران مکانیزم درست و پیشرفته برای جمعآوری و انتقال اطلاعات به بازار نداریم.
احمد مهجوری اضافه کرد: به طور مثال حسابهای تلفیقی در حدود ۶۰سال است که در دنیا رایج است، ولی در ایران سه سال بیشتر سابقه ندارد.
بیتوجهی مدیران به پاسخدهی
مهجوری، دولتی بودن بیش از هشتاد درصد اقتصاد ایران را عامل اساسی دانست و گفت: به دلیل مکانیزم دولتی، پاسخگویی در این سیستم امری تعریف نشده است.
وی اضافه کرد: ضروری است که پس از خصوصیسازی، فرهنگسازیهای لازم ایجاد شود و در راس آن الزام به پاسخگویی مورد تاکید قرار گیرد.
شناسایی سرمایهگذاران
«اگر ما میخواهیم اطلاعرسانی کنیم، باید مخاطبان خود را بشناسیم. وقتی هم که میخواهیم خصوصیسازی کنیم، باید سرمایهگذاران را بشناسیم.»
یک کارشناس دیگر بازار سرمایه ضمن تاکید دوباره بر شناسایی مخاطبان خصوصیسازی گفت: در فرآیند خصوصیسازی، دولت نقش بازاریاب را بازی میکند.
بنابراین باید اطلاعرسانی به نحوی صورت گیرد که حاکمیت با خریدار باشد.
بهروز رزمآزما در ادامه گفت: اگر بخواهیم روند خصوصیسازی را به همین ترتیب ادامه دهیم، این کار بیشتر به فرآیندی قانونی برای درآمدزایی در بودجه به منظور جبران بدهیهای دولت تبدیل میشود.
کمک گرفتن از سرمایهگذاران خارجی
وی استفاده از تجربیات جهانی را برای بهبود بخشیدن به خصوصیسازی مورد تاکید قرار داد و گفت: در نظر گرفتن کشش بازار برای واگذاریها، اهمیت اساسی دارد.
وی تصریح کرد: تجربیات کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که بازارهای داخلی این کشورها، کشش لازم را برای مشارکت در امر خصوصیسازی ندارند. بنابراین مشارکت دادن سرمایهگذاران خارجی و استفاده از پتانسیلهای آنها بسیار راهگشا خواهد بود.
وی اضافه کرد: قدم اول برای این کار، اصلاح قانون سرمایهگذاری خارجی است.
اعتمادسازی برای سرمایهگذاران
وی جلب رضایت خریداران سهام را مهم ارزیابی کرد و گفت: اعتمادسازی برای جلب مشارکت هر چه بیشتر خریداران برای موفقیت خصوصیسازی لازم است.
بدیهی است با کنار کشیدن سرمایهگذاران از بازار به جایی نخواهیم رسید.
وی تاکید کرد: آمادهسازی واحدهای قابل فروش، اصلاح قوانین مربوط به کار و بیمه اجتماعی، تجدیدنظر در قانون مالیات و در کل اصلاح ساختار شرکتها باید از جمله پیششرطهای اساسی شرکتها قبل از واگذاری باشد.
ایجاد بانک اطلاعاتی
رزمآزما ایجاد یک بانک اطلاعاتی منسجم برای ارائه اطلاعات را ضروری دانست و گفت: با ایجاد این پایگاه اطلاعاتی میتوانیم هر نوع اطلاعاتی را به راحتی در اختیار خریداران قرار دهیم.
وی ادامه داد: از سوی دیگر میتوانیم اطلاعات مورد نیاز بازار و خریداران را از طریق رسانههای دیداری، شنیداری و گفتاری منعکس کنیم.
با اطلاعرسانی شفاف میتوان به روی آوردن خریداران به خصوصیسازی امیدوار بود.
در همین حال یک کارشناس در گفتوگو با «ایسنا» اعلام کرد که شرکتهایی که به طور خالص دست بخش خصوصی قرار دارند، کاملا منفعل هستند و بیشتر حجم معاملات روی سهمهایی صورت گرفته که مشمول اصل ۴۴ قانون اساسی شدند و در الباقی سهام عملا تحرک مناسبی دیده نمیشود.
زینت مرادینیا، کارگزار بورس اوراق بهادار نیز، در گفتوگو با ایسنا، درباره بخش خصوصی فعال در جامعه و این که اعتماد این بخش برای خرید سهام هنوز جلب نشده است، گفت: خصوصیسازیهای صورت گرفته بیشتر انتقال مالکیت را در بر میگیرد تا انتقال مدیریت. به عنوان مثال اصل ۴۴ قانون اساسی یا واگذاری سهام عدالت که در حال اجرا است، واقعا این که بخواهد مدیریت سهام به بخش خصوصی قابل و توانا منتقل شود وجود ندارد و محدودیتهای زیادی برای این قضیه گذاشته شده است.
وی فلسفه خصوصیسازی را علاوه بر آزاد شدن منابع دولت و کوچک شدن دولت، انتقال مدیریت به بخش خصوصی عنوان کرد و افزود: بخش خصوصی میتواند مدیریت کاراتری داشته باشد و این تجربه در همه جای دنیا نیز ثابت شده است.
مرادینیا در ادامه باز نبودن راهها را برای حضور بخش خصوصی قدرتمند مورد توجه قرار داد و افزود: متاسفانه در این مورد شفافیت کافی برای سهیم شدن بخش خصوصی قدرتمند وجود ندارد، واقعا راهها باز نیست، بخش خصوصی وجود دارد اما این که چرا رغبت زیادی به حضورنشان نمیدهند، باید علتهای آن را جستوجو کرد و به عنوان واقعیت پذیرفت.
مرادینیا درباره عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی و این که میزان عرضههای صورت گرفته و کسانی که به خرید پرداختند به حدی نبوده که بخواهند مدیریت آن بخشها را در دست داشته باشند، گفت: این سهام را عدهای تنها با هدف افزایش قیمت خریداری میکنند نه انتقال مدیریت. بنابراین در حال حاضر با این عرضهها انتقال مالکیتی صورت نگرفته است.
ارسال نظر