مرتضی علی اکبری *
به طور کلی ارزش یک واحد اقتصادی بستگی به عملکرد کلی آن دارد، لذا ارزش یکایک دارایی‌های آن در ارزیابی سهام یک شرکت را نمی‌توان به‌طور مطلق انجام داد و به‌ناچار ارزیابی سهام باید در چارچوب توافق آگاهانه خریداران و فروشندگان در یک مقطع زمانی خاص و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان صورت‌ گیرد. روش‌های قیمت‌گذاری سهام عموما به‌عنوان زیربنا و معیارهای مورد قبول برای تعیین حدود قیمت، به منظور رسیدن به توافق نهایی بین خریداران و فروشندگان با توجه به اطلاعات و آگاهی‌ها و یا حداقل به‌عنوان شروع چانه‌زنی به‌کار گرفته می‌شود.

وضعیت محیطی و اقتصادی ایران، با توجه به تحولات مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و عوامل اقتصادی نظیر وجود تورم، نحوه تفکر، شیوه عملکرد مدیریت و سایر عوامل می‌تواند نتایج عملکرد قبلی و کلی یک واحد تجاری را تغییر داده و در آینده تکرار نشود و یا بعکس، به‌علت بروز شرایط جدید، تغییرات اساسی در قدرت سودآوری بنگاه ایجاد کند. ارزیابی دقیق سهام یا به‌طور کلی واحدهای اقتصادی از لحاظ فنی با مشکلات مواجه هستند. پس ارزش‌گذاری هر شرکت نه کاملا عینی است و نه صددرصد ذهنی، باید هر دو پارامتر را در نظر گرفت. در همین رابطه چشم‌انداز آتی اقتصاد و صنعت برای خریداران بسیار مهم است و می‌تواند قیمت را تحت تاثیر قرار دهد. ضمن اینکه ارزش یک شرکت می‌تواند برای مالک و بازار یا ارزش منصفانه، متفاوت باشد.
با توجه به موارد فوق‌، اگر از سهام شرکت‌هایی که برای اولین بار وارد بورس می‌شوند استقبال می‌شود و در همان زمان از خرید سهام شرکت دیگری استقبال نمی‌شود (با توجه به اینکه هر صنعتی همیشه متقاضیان مخصوص خود را دارد) به‌نظر نگارنده نحوه قیمت‌گذاری اولیه سهام می‌تواند علت اصلی آن باشد و سپس شرایط و زمان در آن دخالت دارد. مثلا نمی‌شود در یک زمان محدود سهام شرکت‌های خوبی مثل «مپنا» و «مس» و «فولاد مبارکه» در بورس عرضه شوند، ولی از سهام «مپنا» استقبال نشود. می‌توان گفت قیمت‌گذاری «مپنا» اشکال دارد و اگر باز هم با این قیمت‌ها عرضه شود، فکر نمی‌کنم از این سهم استقبال شود. بهای این سهم نه آن چیزی است که عرضه شد و نه آن چیزی است که عمده خریداران متقاضی آن بودند. فکر می‌کنم در جلسات عمومی که توسط مپنا برای معرفی شرکت دعوت شده بودند، کارشناسان کم و بیش به رقم آن اشاره کرده بودند و جو بازار می‌توانست برای فروشنده سهام در مقایسه با قیمت‌گذاری آنان یک «چراغ راهنما» برای تعیین حدود قیمت با عرضه یا عدم‌عرضه سهام باشد. البته موارد دیگری هم وجود دارد که از این سهم استقبال نشده (از جمله بحث عدم تقسیم سود که با توجه به افزایش سرمایه از محل سود انباشته در ۴ماه ابتدای سال ۱۳۸۶ یک نکته مثبت تلقی می‌شود نه یک عامل منفی)، ولی غیرواقعی بودن قیمت سهام علت اصلی عدم استقبال از این سهام بوده است. اگر فروشنده، قیمت سهام این شرکت را بیش از رقم‌های منطقی موجود در بازار می‌دانست، پس می‌توانست با عرضه یک تا ۲درصد سهام با قیمت پایین‌تر اقدام کند. سپس با شناساندن بیشتر پتانسیل‌های موجود آن شاهد رشد قیمت آن باشند که متاسفانه انجام نشد. اما در مورد قیمت مس و فولادمبارکه، به نظر نگارنده قیمت مس و فولاد مبارکه خوب بود، ولی آنچه پس از عرضه اولیه حائز اهمیت است و باید درشان یک شرکت بورسی بزرگ باشد که سهم زیادی از بورس را از آن خود کرده و جزو بزرگ‌ترین شرکت‌های بورس است. تعیین حامی و حمایت‌کننده به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سهام است که هرچه به موقع و سنجیده‌تر عمل شود، بهتر است و ما همه می‌دانیم که عده‌ای نوسان‌گیر هستند و در حال و هوای سیاسی اقتصادی کشور تحمل آنان کم شده و به سود ۲ تا ۳درصد سود هم بسنده می‌کنند. قبلا در عرضه‌های اولیه برای نوسان‌گیرها، سود بیشتر معنا داشت و تحمل آنان بیشتر بود، ولی با شرایط حاضر ریسک خود را کاهش داده‌اند و با ۲ تا ۳درصد سود، یکباره فروشنده می‌شوند. وعده‌ای نیز با آنان همراه می‌شوند که این رویه با این تفکر به زیان بورس است و در هیچ جای دنیا به این روش عمل نمی‌شود، هرچند ابزارها و بسترهای دیگری برای سرمایه‌گذاری‌ها و هدایت پول‌های سرگردان فعلا نیست و در صورت وجود بسترهای دیگر، کمتر شاهد این رویه‌ها خواهیم بود. بعد از عرضه اولیه سهام در شرکت‌های بورسی چگونه می‌توان ارزش آنان را حفظ کرد. اگر حمایت کننده‌های شرکت‌های بورسی به خصوص شرکت‌هایی که عرضه اولیه دارند، به موقع بازارگردانی کنند، بسیار با اهمیت است مثلا اگر برای فولاد مبارکه حامی وجود داشته باشد و این حامی فعال باشد باید در روز اول که عده‌ای بدون دلیل واقعی سهام خود را عرضه کردند، سهم را جمع می‌کرد و حتی خریدار سهام می‌شد، وضعیت سهام شرکت فولاد مبارکه بسیار بهتر از آنچه هست می‌بود. هر چند بازار از حقوقی‌ها انتظار بیشتری دارد و بازار سرمایه توقع عرضه سهام پس از دو روز را از حقوقی‌ها انتظار نداشت و آن را عجولانه و غیر کارشناسی می‌داند و این می‌تواند یکی از نکات مهمی باشد که با اطلاع‌رسانی به موقع و ارائه اطلاعات شفاف ثبات منطقی سهام را حفظ کرد.
* مدیر اقتصادی سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات