گروه بورس- مجادله نظری میان کارشناسان رشته حسابداری و حسابرسان همچنان ادامه دارد.

پس از اعلام پایان طرح رسانه‌ای موضوع از سوی دکتر‌ «موسی بزرگ اصل» تصور ما این بود که این ستون و مجموعه مباحث درباره روایت کتاب سال حرفه حسابرسی تحت عنوان «فلسفه حسابرسی» نوشته دکتر «حساس‌یگانه» پایان یافته است. اما همچنان از سوی کارشناسان و حرفه‌ای‌های رشته حسابرسی در له یا علیه کتاب سال حسابرسی، مقالاتی برای گروه بورس ارسال می‌شود.
گروه بورس نیز تا حدی که این مجادله منجر به تعمیق مباحث و گرایش بیشتر علاقه‌مندان به حرفه حسابرسی شود، این موضوع را پیگیری کرده است.
آخرین طرح دیدگاه در این باره مربوط به آقای «منصور شمس احمدی» در روز یکشنبه بود، اما تازه‌ترین دیدگاهی که در این مسیر مطرح شده است مربوط به آقای «کیهان مهام‌» است. از سوی دیگر کمتر در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب مشاهده شده که یک ستون تا این سطح پربازتاب باشد نکته دیگر اینکه همچنان حق آقای «حساس یگانه» برای پاسخ به مقالات مندرج محفوظ و قابل احترام است. یادداشت دکتر بزرگ اصل مبنی بر حق‌کشی آگاهانه یا ناآگاهانه هیات داوران کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش کتاب‌های دیگر رشته حسابداری که اساسا با شماتت و سرزنش دکتر حساس یگانه سروکار دارد، به‌رغم انتظار و به مصداق قضیه «چندنفر به یک نفر» بدون پاسخ نماند و تا این لحظه شش نفر را به مقابله‌جویی وا داشت. چون تصور می‌کنم برای توجیه مطالب خود نباید از این فیلسوف و آن فیلسوف، مایه بگذارم یا به روش‌های گوناگون از واقعیات تابناک‌تر از خورشید فرار کنم، لذا مستقیما در مقام پاسخگویی به سوالات دکتر بزرگ اصل برمی‌آیم. صرف‌نظر از موضوع استفاده از ترجمه‌های دانشجویان در کتاب «فلسفه حسابرسی» که در جای خود محل ایراد و اشکال است، با تطابق این کتاب با دو کتاب «Tom lee» و «Moutz & Sharaf» به راحتی و با قاطعیت می‌توان اعلام داشت کتاب فلسفه حسابرسی اساسا ترجمه است و به‌کارگیری اصطلاح «نویسنده» روی جلد آن به عمد یا به سهو کار درستی نبوده است. لذا از آقای دکتر حساس یگانه انتظار می‌رود با گردآوری این نسخه، کار جدیدی را با عنوان مترجم یا عناوین مشابه دیگر و با سایر اصلاحات لازم روانه بازار کند. بدیهی است چنین کاری به هیچ‌وجه از محتوای کار انجام شده نمی‌کاهد. در ادامه علاقه دارم بر مطالب دیگری به شرح زیر تاکید کنم. ۱ - سکوت آقای دکتر حساس یگانه (در حالی که جماعتی همفکر با انگیزه‌های مختلف به انحای گوناگون با شدت از وی دفاع چشم‌بسته می‌کنند) و هیات‌داوران کتاب سال رشته حسابداری (از جمله سرداور) در ارائه پاسخی قانع‌کننده و شفاف، قابل قبول نیست، چرا که سکوت علامت رضا است. ۲ - مقابله رسانه‌ای «چند نفر به یک نفر»، آن هم صرفا با طرح موضوعات غیرمرتبط، از بورس گرفته تا عملکرد سازمان حسابرسی یا نظر فلان فیلسوف در مورد فلان موضوع اجتماعی، به هیچ‌وجه نمی‌تواند سودمند باشد، چرا که شرط سودمندی، انکار نکردن واقعیات است، انکار واقعیات از اعتبار افراد می‌کاهد، چرا اعتبار خود را بی‌دلیل به خطر می‌اندازیم؟ ۳ - با توجه به طرح رسانه‌ای موضوع، آن هم در مقیاسی وسیع، شایسته است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیات‌ویژه بی‌طرفی را مسوول بررسی کند و نتایج آن را با اعلان رسمی نظر این وزارتخانه بر همگان آشکار سازد و بدین‌ترتیب، از ارائه اظهارنظر‌های جانبدارانه بی‌پایه و اساس از سوی هر شخصی جلوگیری شود. البته بدیهی است شفافیت موضوع این وزارتخانه می‌تواند مانع از تکرار این قبیل اقدامات در آینده شود. ۴ - تحریک به راهپیمایی علیه نویسنده شبهه و پیشنهاد برخورد با وی در گروه حسابداری واقعا عملی نفرت‌انگیز، قابل تامل و تاسف‌آور است. نویسنده این مطلب در چه فضایی سیر می‌کند؟ آیا پیشنهادی برای ضرب و شتم یا اقدامات دیگر هم دارد؟ ۵ - یکی از عزیزان گفته‌اند از ورود به اصل ادعای «دکتر بزرگ اصل» خودداری می‌کنم، به رغم آنکه بخش بزرگی از فضای صفحات روزنامه را اشغال کرده‌اند. باید توجه داشت تمام به اصطلاح «دعوا» بر سر ادعای دکتر بزرگ اصل است و لذا ورود نکردن ایشان به شیوه یاران و اصحاب دیگر، آیا چیزی جز پاک کردن صورت مساله است؟ آیا موضوع این‌قدر بی‌اهمیت بوده که به اصل موضوع ورود نکرده‌اند؟ آیا تصور می‌کنند اگر یک‌صد نفر یا یک‌هزار نفر دیگر به موضوع ورود نکنند، خود به خود صورت مساله پاک می‌شود؟ آیا این است روال اعضای جامعه حرفه‌ای؟ ۶ - عزیزان مقابله‌کننده و سایر همکاران، دانشجویان و دوستان گرامی! نه در رشته حسابداری و نه در رشته‌های دیگر، به کارگیری اصطلاح «نویسنده» در کار «ترجمه» محور روال نیست، حداقل تا این لحظه که اگر بود این قدر سر و صدا نمی‌شد. فقط همین را بگویم که در رشته‌های فنی و پزشکی، رویداد چنین کاری، فرد را در مسیر اخراج از دانشگاه قرار می‌دهد و حتی از تدریس وی در دانشگاه‌ها ممانعت می‌شود. خدا را شکر در رشته‌های علوم انسانی، این‌قدرها سخت‌گیری نمی‌شود! و مسوولان دانشگاه‌ها عموما به این مسائل توجه ندارند که شاید یکی از دلایل آن مشغله کاری و دلیل دیگر، مصلحت‌جویی باشد.
* عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی فارغ‌التحصیل دوره دکترای دانشگاه علامه‌ طباطبایی