علیرضا کدیور

هر چند به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه، مدیران سازمان بورس و اوراق بهادار از رشد شاخص حمایت می‌کنند و نسبت به افت آن حساسیت دارند، اما مدیران «سازمان» به کرات این ادعا را رد کرده‌اند. دلایل مدعیان، عدم شفاف‌سازی نحوه بازگشایی و بستن نمادها، بازگشایی نمادها در جو مثبت، اصرار بر سیاست‌های محدودکننده‌ از جمله حجم مبنا و محدودیت نوسان دو درصدی و بازگشایی نمادهای تاثیرگذار در لحظات پایانی به منظور عدم انجام معامله گسترده است.

اما یکی از مواردی که می‌تواند مهر تاییدی بر این ادعا بگذارد، گزارش‌های روشن‌کننده «سازمان» در روزهایی است که بازگشایی یک نماد باعث افت زیاد شاخص کل بورس می‌شود.

آخرین نمونه از این گزارش‌ها، در روز چهارشنبه گذشته و پس از بازگشایی نماد شرکت سرمایه‌گذاری ملی منتشر شد که طی آن بورس دلیل عدم رشد شاخص کل را تاثیر کمتر از ۱۳واحدی بازگشایی نماد «ونیکی» بیان کرد، اما بازگشایی نماد شرکت سرمایه‌گذاری معادن و فلزات که در روز شنبه تاثیر بیش از ۱۳واحد در رشد شاخص داشت، از سوی «سازمان» بدون انتشار هیچ اطلاعیه‌ای سپری شد.

به نظر می‌رسد انتشار اطلاعیه از سوی «سازمان» در روزهایی که نماد برخی از شرکت‌ها بر شاخص کل تاثیر منفی می‌گذارند، از یک‌سو به منظور القای جو مثبت و عادی جلوه دادن شرایط و از سوی دیگر به منظور شانه خالی کردن از مسوولیت افت شاخص انجام می‌شود و در روزهایی که بازگشایی نمادها منجر به رشد چشمگیر شاخص می‌شود، این فرآیند به حساب کارآمدی مدیران بورس گذاشته می‌شود!

هر چند که مدیران «سازمان» نباید هیچ‌گونه مسوولیتی در قبال رشد و افت شاخص داشته باشند و وظیفه مدیران «سازمان» باید تسهیل معاملات، افزایش دسترسی اقشار مختلف به معاملات سهام و افزایش حجم معاملات و نقدشوندگی سهام باشد، اما مدیران این نهاد با گره زدن عملکرد مدیریت خود با شاخص کل از یک طرف وظیفه اصلی خود را فراموش کرده و از طرف دیگر به جهت‌گیری‌هایی می‌پردازند که خارج از حیطه اختیارات آنها است.

نمونه‌های این اظهارنظرها نیز سخنرانی‌‌های رییس سازمان بورس و اوراق بهادار و مدیرعامل شرکت بورس در عادی جلوه دادن عبور شاخص کل از سطح ۱۰هزار واحد در ماه‌های گذشته و عدم ارتباط بورس تهران با مسائل سیاسی و بین‌المللی است.

شایسته است مدیران «سازمان» بدون در نظر گرفتن وضعیت شاخص، از یکسو سهامداران را با ریسک‌ها و شرایط حاکم بر بورس آشنا کنند و از سوی دیگر عملکرد مدیریتی خود را به رشد و افت شاخص گره نزنند، زیرا در غیر این‌صورت بورس تهران ممکن است به وضعیتی مشابه آنچه در سال‌های ۸۲ و ۸۳ رخ داد، دچار شود.

وضعیتی که پس‌لرزه‌های آن تاکنون احساس می‌شود.