بازتاب کندوکاو - ۸
«اخلاق» در اعضای هیاتعلمی دانشگاه
۱ - اعضای هیاتعلمی وظیفه سنگینی را در مقام اجتماعی خود دارند، زیرا با دارا بودن سوابق علمی و تجربی، بهرهمندی از «اخلاق» ضمن آموزش علمی دانشجویان، الگوی رفتار اجتماعی، حفظ حرمت و همیت حرفهای باید معلم «اخلاق» نیز باشند. اگر قرار بود که تربیت و آموزش دانشجو با اتکا به کتاب، مقاله و متون ترجمه به نام کتاب باشد که دیگر کلاس حضوری معنی نداشت، بنابراین وظیفه معلمی آن هم از نظر «اخلاق» و رفتارهای اجتماعی و الگو و سرمشق است که معلمی را در وضعیت حضور در کلاس و الگوی اخلاقی بودن معلم برای دانشجو فراهم کرده است، اگر چه مرتبههای علمی «استاد، دانشیار، استادیار و مربی» برای اعضای هیاتعلمی به کار گرفته میشود، اما در هر حال همه در «معلمی» خلاصه میشود.
عباس هشی*
۱ - اعضای هیاتعلمی وظیفه سنگینی را در مقام اجتماعی خود دارند، زیرا با دارا بودن سوابق علمی و تجربی، بهرهمندی از «اخلاق» ضمن آموزش علمی دانشجویان، الگوی رفتار اجتماعی، حفظ حرمت و همیت حرفهای باید معلم «اخلاق» نیز باشند. اگر قرار بود که تربیت و آموزش دانشجو با اتکا به کتاب، مقاله و متون ترجمه به نام کتاب باشد که دیگر کلاس حضوری معنی نداشت، بنابراین وظیفه معلمی آن هم از نظر «اخلاق» و رفتارهای اجتماعی و الگو و سرمشق است که معلمی را در وضعیت حضور در کلاس و الگوی اخلاقی بودن معلم برای دانشجو فراهم کرده است، اگر چه مرتبههای علمی «استاد، دانشیار، استادیار و مربی» برای اعضای هیاتعلمی به کار گرفته میشود، اما در هر حال همه در «معلمی» خلاصه میشود. ۲ - وظیفه دانشجو، حفظ حرمت استادان است و نمونه، «اخلاق» در استادان را میتوان در جامعه روحانیت کشور ملاحظه کرد. در هر مجلس با ورود یک روحانی تمام روحانیون حاضر در جلسه به احترام ایشان میایستند. اگر به یک روحانی استاد حوزه توهین شود دانشجویان و استادان اعتراض و حتی راهپیمایی میکنند، چرا آنها خود مقام استاد و حرمت و «اخلاق» را میدانند و غیرت حرفه معلمی را دارند و به همین دلیل مردم هم به تمامی معنی احترام آنها را دارند.
۳ - «رشته حسابداری» اگرچه جوابگوی نیاز کشور بود، اما در مراکز علمی کشور فاقد کرسی بود. با زحمت زیاد استادان همچون دکتر «ثقفی»، دکتر «حساس یگانه»، دکتر «اسلامی بیدگلی»، دکتر «خالقی» و دهها استاد دیگر در مراکز علمی، «رشته حسابداری» هم شناسایی شد و دورههای دکترا برای آن برگزار شد. اینجانب بهرغم شروع معلمی در تیرماه ۱۳۵۱ در سالهای مختلف ادامه تحصیل، افتخار دانشجویی این استادان را داشتهام و بنابراین بیحرمتی به این استادان با هر نوع و توسط هر فردی را توهین به جامعه علمی کشور میدانم. اگرچه ممکن است، مرا متهم به جانبداری از یک طرف کنند.
۴ - طرح موضوع «شبهه در انتخاب کتاب سال» از سوی استاد جوان، آقای دکتر «موسی بزرگاصل» و متهم کردن استاد دیگر دانشگاه (دکتر حساس یگانه) به سرقت علمی و متهم کردن هیاتداوران (که آنها هم استادان دانشگاه هستند) با عنوان جانبداری (و تبانی) و زیر سوال بردن فرآیند انتخاب کتاب سال آن هم از طرف یک عضو هیاتعلمی جوان نشاندهنده چیست؟
۱-۴ - کتاب مزبور سال گذشته منتشر شده و اگر این استاد جوان از موضوع ترجمه آگاه بودند چرا موضوع را پیش از این به همکار خود و حتی در گروه حسابداری دانشکده مطرح نکردند تا اصلاحیه لازم بر آن انجام شود و در صورت صحت، ادعا! استاد مربوطه به موقع اقدام کند.
۲-۴ - استفاده از روش ایجاد شبهه و سپس با استناد به این شبهه دیگران را متهم کردن از طرف اعضای هیات علمی غیر قابل باور است، ابتدا شایعه میشود که استادان و دانشجویان دکتر یگانه که دوستان وی هستند عضو هیات داوران بودهاند. سپس برای داوران مدعی میشود که «خط بی طرفی و رعایت حق و حقوق افراد توسط آنها زیر سوال است» و سپس شبهه میکند که این افراد از نظر حرفهای افراد مسلطی نیستند و به این ترتیب زمینه بدبینی را فراهم کرده و عموم داوران را متهم به تبانی میکنند.
باید به این استاد جوان یادآوری کرد که داوران عبارت بودند از: جناب آقای مصطفی علی مدد، دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی به شرح فوق در «اخلاق»، «سوابق علمی» و «اعتبار» آنها وجود داشته است؟ جایزه کتاب سال ۵۰ سکه و بهرهمندی نویسنده از اعلام نام ایشان از طریق رسانههای عمومی است.
جناب استاد جوان بفرمایید که این هیات داوران چه سهمی از ۵۰ سکه بردند یا اینکه از اعتبار و شهرتی که نویسنده کتاب کسب کرده چه مقدار آن به داوران میرسد؟ و اصولا این داوران از نظر سطح علمی اعتبار اخلاق چه از دکتر یگانه کمتر داشتند که با این «تبانی» کتاب ایشان را انتخاب کنند؟ توجه کنید که جناب آقای دکتر اسلامی در سال ۱۳۵۴ در تدریس خود در دانشگاه موضوع فلسفه حسابرسی را درس میدادند و تسلط کاملی به فرآیند علمی و حسابرسی دارند و ایشان و دیگر داوران مثل جناب آقای علی مدد و دکتر عبده به راحتی ترجمه و کتاب را از هم تشخیص میدهند .
۳ -۴- اینکه فرصتی داده شده تا جوانان با اخذ مدرک دکتری عضو هیات علمی شوند بسیار خوب است اما باید مقوله اخلاق و حفظ حرمت استاد نیز در نظر گرفته شود. در تمام دنیا شرایط عضویت در کمیته استانداردهای حسابداری و حسابرسی، بهرهمندی از دانش و معلومات، تجربه عملی (سابقه کار در سطح مدیریت مالی و عامل واحدهای اقتصادی بزرگ) شریک و یا مدیر ارشد حسابرسی (آن هم با تجربه کار در حسابرسی واحدهای اقتصادی بزرگ) و داشتن «اخلاق» است.
کسی که مسوول کمیته میشود وظیفه سنگینی را به عهده دارد. مشکلات مدیریت واحدهای اقتصادی با استانداردهای حسابداری را همه میدانند زیرا بیشتر این استانداردها ترجمه است که به دلیل عدم داشتن تجربه برخی اعضای آن در سطح فوق ایجاد شده است. هرگاه که انتقاد و پیشنهاد اصلاحی برای استانداردها اعلام شود. آیا به جای اصلاح وضعیت باید پرخاش و توهین شود.
۴ -۴- اما از طرف دیگر موضوع حفظ حرمت استادان، «غیرت و همیت معلمی» کجا رفته است؟ چگونه اعضای هیات علمی (در وهله اول گروه حسابداری دانشگاه علامه) و سپس سایر دانشکدهها با این اتفاق مهم که حرمت و آبروی استادان رشته حسابداری به بازی گرفته میشود، بیتفاوت هستند؟
توصیه میشود که در جلسات گروه حسابداری، موضوع حفظ «حرمت و غیرت» همانند آنچه در جامعه علمی مدرسین روحانی وجود دارد را به طور مبسوط مطرح سازند. توجه شود که دانشجویان ما درس اخلاق را از استادان فرا میگیرند.
این نوع برخورد شخصی و غیرمستند با دیگر اعضای هیات علمی و متهم ساختن هیات داوران «به تبانی» بدون ذکر نام نمیتواند درس اخلاق خوبی برای دانشجویان باشد. بزرگان میفرمایند که اگر تمامی علم و دانش و تجربه در افرادی باشند که «اخلاق» ندارند دنیا را به هم میریزند. به عبارت ساده وجود علم و دانش و تجربه در فردی که دارای «اخلاق» است، کاربرد اجتماعی دارد.
۵ -۴- درج نام نویسنده در صفحه اول کتاب که با همت و کار و مطالعه نویسنده نوشته میشود، امری عادی شده است. در انتشارات عدیده سازمان حسابرسی همواره نام نویسنده چاپ شده است.
استانداردهای حسابداری و حسابرسی (که بیشتر آنها ترجمه است) را هم با نام سازمان حسابرسی مینویسند، حال چرا به کتاب فلسفه حسابرسی ایراد میگیرند؟ ویژگی ترجمه را در استاد دکتر علی پارسائیان ملاحظه میکنند، وی با یک ضبطصوت کوچک از ۵صبح تا ۹شب هر مکان آرام و خلوت را پیدا میکند کتاب ترجمه میکند. اگرچه در برخی کتابهای وی نام دوم وجود دارد اما همه میدانند که کتاب محصول ترجمههای آقای دکتر پارسائیان است. وی در مقام ترجمه، واجد شرایطترین فرد در کشور برای عضویت در کمیته استانداردها است زیرا برخی اعضا از نظر کمبود تجربه عملی کار حسابرسی و حسابداری در سطح واحد اقتصادی بزرگ دست کمی از ایشان ندارند.
اگر خدای ناکرده برای وی اتفاقی بیافتد و نتواند حرف بزند مطمئن باشید که به ترجمه و حساب و کتاب حسابداری و مدیریت لطمه میزند. انشاءا... خداوند ایشان را سالم نگهدارند.
۶ -۴- حسابرسی یک نوع قضاوت است و به عبارت ساده همانطوری که در کتاب فلسفه حسابرسی ذکر شده از شبهه به یقین رسیدن است.
چگونه استاد جوان بدون آنکه از نام داوران مطلع باشند، پیشداوری میکنند و آنها را متهم به جانبداری و عدم صلاحیت حرفهای میکنند؟ قضاوت نسبت به کتاب، صلاحیت علمی و حرفهای میخواهد نه فقط صلاحیت حرفهای!
۷ -۴- افتخاری نصیب جامعه حسابداری و حسابرسی کشور شده که طی سالهای اخیر از رشته حسابداری کتاب سال انتخاب میشود (کتاب جناب آقای علی مدد و کتاب آقای دکتر حساس یگانه) آیا باید این افتخار را به ایجاد شبهه و تهمت تبانی و سرقت به کام جامعه حسابداران تلخ کرد.
*عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی- حسابدار رسمی و شاگرد استادان فوق
ارسال نظر