بازتاب کندوکاو-۷
واقعیت نه شبهه
موسی بزرگ اصل
در پی انتشار مطلبی با عنوان «پاسخی دیگر به شبهه» نوشته «فرهاد نیکوسرشت» که در پاسخ به «دکتر موسی بزرگاصل» با اندکی تلخیص درج شده بود، وی نیز با ارسال مطلب ذیل، در مقام پاسخگویی برآمده است.
موسی بزرگ اصل آنچه را که بنده برای رعایت حال روزنامه به عنوان شبهه مطرح کرده بودم، در واقع شبهه نبود، بلکه واقعیتی است که اتفاق افتاده، زیرا مطالبی را که بیان کردم، نظریه نبود که بخواهد در محک آزمون قرار گیرد، بلکه واقعیتی مستند است.
اینجانب بخشی از وقت خود را در حد توان و بضاعت برای مبارزه با مفاسد اقتصادی و آموزشی قرار دادهام و هیچ نیرویی به جز اراده الهی نمیتواند من را از این راه منصرف کند. تمام تلاشم این است که این مبارزه آرام و بیهیاهو باشد، اما در مورد کتاب فلسفه حسابرسی دلایل دیگری من را به افشاگری واداشت. در این راه منافع شخصی من به شدت فدا میشود و ضرر میکنم، چرا که منفعت شخصی خود را در سکوت میدیدم، اما اعتقاد دارم سعادت جامعه برتر از سعادت شخصی است.
عزیزی از استرالیا به نام آقای نیکوسرشت، گویا تحت تاثیر برخی گفتهها قرار گرفته و مطالبی را عنوان کرده است. بنابراین مجبورم برای رفع سوءتفاهم باز مطالبی را بیان کنم:
۱ - هیچ گاه بیان نشد که ترجمه کار ناپسندی است، بلکه من خود این کار را انجام میدهم و نام آن را ترجمه میگذارم. ترجمه بیانیه AAA (نشریه ۱۶۸ سازمان حسابرسی) بیانگر امانتداری بنده در این حوزه است. اما مساله اساسی این است که در «فلسفه حسابرسی» اخلاق حرفهای رعایت نشده و کاری که ترجمه است، مترجم نام خود را به عنوان نویسنده ذکر کرده است.
۲ - کتاب تئوری حسابرسی Tom Lee دارای ده فصل است که فصل اول آن کلیات است. نه فصل دیگر این کتاب ترجمه و به طور کامل در کتاب فلسفه حسابرسی آمده است. انصاف به خرج دهید، آیا Tom Lee نویسنده این نه فصل است یا آقای دکتر حساس یگانه؟
۳ - چهار فصل دیگر از کتاب فلسفه حسابرسی Mautz and Sharaf است. آیا متزوشرف نویسنده این چهار فصل است یا آقای دکتر حساس یگانه؟
۴ - این کتاب، به عنوان کتاب سال معرفی شده است نه در بخش ترجمه، بلکه در بخش کتابهای دیگر. به طور حتم اگر این کتاب در بخش ترجمه به عنوان کتاب سال انتخاب میشد، بنده هیچ حرکت رسانهای نمیکردم. گرچه آن هم بیاشکال نبود.
۵ - تاکنون چهار فصل از ترجمههای دانشجویان دکتری (کتاب Tom Lee) در یک دوره به دست آمده است که متاسفانه این چهار فصل بدون ویرایش یا با ویرایشی که به یک درصد هم نمیرسد در کتاب فلسفه حسابرسی آمده است. بدون اینکه شما در مقدمه کتاب چیزی از این بابت ببینید.
در مقدمه کتاب میخوانید «ورود به حوزه تالیف کتابهایی از این دست کار چندان سادهای نیست و سالها مطالعه و بررسی گسترده را میطلبد.»
در مصاحبه آقای دکتر حساس یگانه با یک روزنامه اقتصادی ایشان بیان کردهاند: هشت سال فیش برداری کردم و دو سال نوشتم تا این کتاب پدید آمد.
آیا دانشجویانی که به دلیل گرفتاری در دانشگاه در مورد حق خود سکوت کردهاند، از چنین اظهاراتی شگفتزده نخواهند شد. آیا این گفتهها و نوشتهها اعتبار حرفه را زیر سوال نمیبرد؟
باز این چنین کتابی باید کتاب سال شود؟ نکته من زیر سوال بردن این موضوع است، چرا فوری به جاهای دیگر میروید و از استانداردهای حسابداری و حسابرسی صحبت میکنید.
۶ - در ابتدای فصل سیزدهم «کتاب فلسفه حسابرسی»، جملهای از سقراط آمده است: دانش یک فضیلت است و شرط لازم برای عمل وارسته و اخلاقی است و در انتهای این فصل میخوانیم: اگر بخواهیم حرفه حسابرسی مستقل را برای آینده جامعه حفظ کنیم، باید همواره با در نظر گرفتن منافع همه مشکلات ارزشی و اخلاقی را حل و فصل کنیم.
این فصل ترجمه فصل نهم کتاب «متزوشرف» است. شما در هیچ کجای این فصل نمیتوانید به اینجا برسید که این فصل از آن کتاب ترجمه شده است. آیا این گونه است عمل اخلاقی؟
۷ - در سازمان حسابرسی روی جلد چهار نشریه تاکنون اسم بنده آمده است. راهنمای به کارگیری استاندارد حسابداری شماره ۱۶ که مبنای اصلی آن جزوهای بوده است که برای تدریس در کلاسهای آموزشی سازمان تهیه کرده بودم. برای تهیه این نشریه صورت مالی یکی از صاحبکاران سازمان را گرفتم و استاندارد را روی آن پیاده کردم. بعد هم همکار دیگری بر اساس منابع ذکرشده آن را تکمیل کردند. کار دیگر من نشریه ۱۶۸ است که ترجمه است و روی آن عنوان مترجم را آوردم. این، دو نمونه از کارهای بنده است. نشریه ۱۷۵حسابداری میانه جلد اول را هم میتوانید ببینید، بخوانید و بعد قضاوت کنید.
برادر عزیز جناب آقای نیکوسرشت، موضوع استانداردهای حسابداری و حسابرسی را با اشکال بهوجود آمده در انتخاب کتاب سال قاطی نکنید. بنده همیشه در جواب آنهایی که با کلیگویی مدعی این هستند که استانداردهای ما بومی نشده است، میگویم که تجارت و روشهای تجاری ما وارداتی است و حسابداری آن هم اساسا وارداتی است. میدانید که استاندارد به نام شخص بیرون نمیرود فقط برای قدردانی، اسامی اعضای کمیته و گروه کارشناسی استانداردها در مقدمه کتاب میآید. بنابراین استانداردهای حسابداری و حسابرسی نه به نام من است و نه به نام شخص دیگری.
سیاست رسمی سازمان حسابرسی این است که تا حد ممکن، استانداردهای حسابداری و حسابرسی منطبق با استانداردهای بینالمللی باشد و در جاهایی که این هماهنگی امکانپذیر است، حتی یک «و» از استانداردهای بینالمللی حذف نمیشود. این سیاست به طور مکتوب اعلام شده است و در همه استانداردها، چنانچه استاندارد بینالمللی معادل داشته باشیم، این واقعیت بیان میشود.
زمانی که در انتهای یک استاندارد گفته میشود این استاندارد با استاندارد بینالمللی منطبق است، چرا چنین تهمتهایی را به کسانی میزنیم که شاهد کار دلسوزانه آنها نیستیم.
زمانی که از مراجع بینالمللی کارشناسانی به سازمان میآیند، اولین سوال آنها این است که چقدر با استانداردهای بینالمللی هماهنگ هستید؟ به همین دلیل هم نسخه انگلیسی استانداردهای حسابداری و مقایسه آن با استانداردهای بینالمللی را در سایت قرار میدهیم.
اگر بگوییم تمام استانداردهای ما، ترجمه استانداردهای بینالمللی است دروغ محض گفتهایم. استانداردهای حسابداری شماره ۲۴ و ۲۸ ما، معادل بینالمللی ندارد. استاندارد جدید شماره ۲۹ معادل بینالمللی ندارد.
در بعضی موارد، الزامات استانداردهای بینالمللی در محیط ما کاربرد ندارد و آن را حذف میکنیم. در مواردی هم شرایط داخلی به ما اجازه نمیدهد که استاندارد بینالمللی را به طور کامل بپذیریم. نمونه آن استاندارد حسابداری شماره ۲۶ «فعالیتهای کشاورزی» است. معادل بینالمللی این استاندارد به طور کامل بر مبنای ارزشهای بازار است، یعنی داراییهای مولد و غیرمولد بخش کشاورزی، باید براساس ارزشهای بازار در صورتهای مالی منعکس شود. اما ما با مطالعاتی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که در ایران برای داراییهای زیستی مولد بازار قابل اتکایی نیست و بنابراین از بهای تمام شده استفاده کردیم.
بهرغم اینکه استانداردهای بینالمللی در حوزه «ابزارهای مالی» به طور کامل با استاندارد شماره ۱۵ ما متفاوت است، ولی پذیرش استاندارد حسابداری شماره ۳۹ بینالمللی برای ما کار آسانی نیست، چون بازار سهام ما هنوز آنقدر گسترده و عمیق نشده است که بتوان استاندارد حسابداری شماره ۳۹ را برای آن پیاده کرد.
زمانی که استاندارد ۱۵ برای نظرخواهی منتشر شد، در آن پیشنهاد شده بود که برای سرمایهگذاریهای سریعالمعامله کوتاهمدت از ارزش منصفانه استفاده شود. تمام شرکتهای سرمایهگذاری به دلیل آثار مالیاتی و نوسان قیمتها در بازار با این روش مخالفت کردند و کمیته تدوین استانداردها هم آن را پذیرفت.
جناب آقای نیکوسرشت، ما استانداردهای خارجی و بینالمللی را چشمبسته نمیپذیریم. به عنوان نمونهای دیگر میتوانم به استاندارد حسابداری شماره ۲۸ «فعالیتهای بیمه عمومی» اشاره کنم. در این استاندارد ما از استانداردهای معتبر خارجی از جمله استرالیا استفاده کردهایم. اما، ما از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ گروه کارشناسی ویژهای تشکیل دادیم که اکثریت آنها از شرکتهای بیمه بودند و تمام مسائل محیطی را در این زمینه بررسی کردیم. به نقادان حرفهای منصف یادآوری میکنم که موضوع استانداردها هیچ قابلیت قیاسی با موضوع انتخاب کتاب فلسفه حسابرسی به عنوان کتاب سال ندارد. مگر استانداردها کتاب سال شده است که آن را به میان میآورید؟
متاسفانه در نوشته شما تناقض به چشم میخورد. شما به نوعی به عنوان یک نکته منفی گفتهاید که «اکثریت قریب به اتفاق انتشارات سازمان حسابرسی، به ویژه ... هم، ترجمه بوده که به نام افراد چاپ شده است»، در جای دیگر گفتهاید که منزلت حرفه حسابداری مدیون کوشش مردانی همچون شباهنگ، علیمدد، ملکآرایی، عالیور، تیموری، ارباب سلیمانی و حمیدی راوری است. به طور قطع میدانید که بیشتر نشریات سازمان هم با نام همین افراد چاپ شده است. این نوع بیان تناقض درونی دارد.
جناب آقای نیکوسرشت، نقد سازنده دوعنصر لازم دارد، یکی انصاف است و دیگری شجاعت. لذا باید این دو را رعایت کنیم، در غیر این صورت نقد ابزاری میشود برای تخریب، برای انتقامگیری، برای اعلام وجود و در خدمت نفس اماره.
بنده در گذشته به صورت کلی میدانستم که کتاب فلسفه حسابرسی ترجمه است. اما به دلیل اینکه آقای حساس یگانه هم دوره دکترا و همکار بودم، برای من خیلی سخت بود که این موضوع را اظهار کنم، اما آنگاه که چنین کتابی، کتاب سال هم شد، آن هم در قالبی نادرست، کار بسیار تلخ نقد را در روزنامه مطرح کردم. مطمئنم اگر هر شخص منصفی وجدان پاک خود را قاضی کند، به این نتیجه من خواهد رسید. مطمئن باشید هیچ رقابت یا نفع شخصی در بین نیست.
ارسال نظر