سعید حسین‌زاده*

فرید دهدیلانی**

ریسک یکی از مفاهیم اولیه، پایه ای و بسیار مهم در مدیریت مالی است که اغلب افراد حتی دانش آموختگان مدیریت مالی نیز برداشت درستی از آن ندارند. افراد در زندگی روزمره از کلمه ریسک برای بیان مفاهیم متفاوت استفاده می‌کنند و یکی از علل برداشت نادرست از ریسک در مدیریت مالی هم همین کاربرد چند منظوره این کلمه است. در این مقاله کوتاه سعی خواهیم کرد تعریف درست و قابل فهمی از آنچه در علم مدیریت مالی ریسک نامیده می‌شود و تاثیر آن بر تصمیمات سرمایه‌گذاری ارائه کنیم .

دو واژه مرسوم که به عنوان معادل برای ریسک بکار برده می‌شود «خطرپذیری» و «عدم قطعیت» است، حتی برخی ریسک را معادل با نوسان (Volatility) یا واریانس در نظر می‌گیرند. اما در علم مدیریت مالی ریسک واقعا هیچیک از این مفاهیم نیست. به عنوان مثال اگر یک سرمایه‌گذار در یک دارایی پرنوسان (به لحاظ بازده تاریخی) سرمایه‌گذاری کند لزوما نشان‌دهنده این نیست که متحمل ریسک شده است. بر خلاف تصور عموم افراد در علم مدیریت مالی نوسان زیاد به معنی ریسک زیاد نیست.

اما ریسک چیست؟ ریسک عدم قطعیتی نامطلوب است به این علت که نمی‌توانیم آن را از بین ببریم. بنابراین در ازای دریافت مبلغی حاضر به تحمل آن هستیم حال آنکه برای دوری از آن باید مبلغی پرداخت کنیم. در ادامه به توضیح بیشتر این تعریف با چند مثال می‌پردازیم.

مثال اول: فرض کنید شما در یک شرکت خودروسازی کار می‌کنید و می‌خواهید از بین سهام شرکت خودتان و یک شرکت خودرو‌سازی دیگر (کاملا مشابه با شرکت خودتان) یکی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنید: شرکت خودتان، شرکت دیگر یا به نظرتان تفاوتی نمی‌کند؟ اگر شرکت دیگر را انتخاب می‌کنید به خواندن ادامه این مقاله نیاز ندارید زیرا مفهوم ریسک را می‌دانید. در غیر اینصورت پیشنهاد می‌کنم تا انتها با من همراه باشید.

ریسک مفهوم ساده‌ای است، دارایی که بازده آن همبستگی (Correlation) مثبت با مصرف (Consumption) یا بطور کلی ثروت (Wealth) شما دارد دارایی ریسکی است و شما برای داشتن آن باید انتظار بازدهی بیشتر از نرخ بهره بدون ریسک داشته باشید که به آن بازده اضافی یا ریسک پریمیوم (Risk Premium) گفته می‌شود.

در مثال بالا همبستگی ثروت شما با سهام شرکتی که خودتان در آن کار می‌کنید بیشتر است بنابراین این دارایی برای شما پرریسک‌تر محسوب می‌شود و در شرایط یکسان منطقی است سهام شرکت دیگر را خریداری کنید. چرا؟ فرض کنید به هر دلیلی اتفاق پیش بینی نشده ای برای شرکت شما رخ دهد و برای مدتی تولید متوقف شود. در این صورت نه تنها ممکن است حقوق شما به تعویق بیفتد یا کارتان را از دست بدهید بلکه ارزش سهام شما نیز کاهش می‌یابد. یا برعکس اگر به هر دلیلی مثلا استقبال مشتریان از یکی از محصولات جدید شرکت شما، تولید و سود شرکت افزایش یابد نه تنها ممکن است حقوق و مزایای شما افزایش یابد بلکه ارزش سهام شرکت نیز افزایش می‌یابد. این دقیقا مفهوم ریسک در علم مدیریت مالی است.

حال سوال این است که چرا ریسک به مفهومی که عنوان شد مطلوب نیست. جواب واضح است. دوباره به مثال بالا برمی‌گردیم. آیا شما ترجیح می‌دهید هنگامی که حقوقتان به تعویق افتاده یا کارتان را از دست داده‌اید (بطور کلی در شرایط بد اقتصادی به سر می‌برید) سهامی داشته باشید که پر ارزش باشد یا هنگامی‌که حقوق و مزایای شما افزایش پیدا کرده (به طور کلی در شرایط خوب اقتصادی به سر می‌برید)؟ مسلما جواب گزینه اول است، در شرایط بد اقتصادی.

دقیقا به همین علت است که همبستگی مثبت بازده یک دارایی با ثروت شما ریسک نامیده می‌شود که برای افراد نامطلوب است. این امر موجب کاهش قیمت دارایی ریسکی و افزایش بازده آن می‌شود. درغیر اینصورت هیچ کس حاضر به خرید چنین دارایی با قیمت بالا نیست.

مفهومی که در مثال قبل از ریسک بیان شد (همان همبستگی بازده دارایی با مصرف یا ثروت) یک مفهوم پایه ای و البته بسیار دقیق از ریسک در اقتصاد و مدیریت مالی است. اما از آنجا که ثروت و یا مصرف و همچنین توابع مطلوبیت افراد با هم متفاوت بوده و اندازه گیری این پارامترها نیز در دنیای واقعی مشکل است، بنابراین مدل کردن ریسک به روش یادشده در عمل مشکل و گاه غیر‌کاربردی است. (علاقه‌مندان را به مطالعه consumption based asset pricing models with a representative agent دعوت می‌کنم.)

بنابراین به عنوان جایگزینی ساده و کاربردی، CAPM (Capital Asset Pricing Model) کل بازار/اقتصاد (شامل تمام دارایی‌های موجود در بازار نه لزوما فقط دارایی‌های موجود در بازار سهام) را جایگزین مطلوبیت مصرف یا ثروت می‌کند. در عمل شاخص بازار سهام را به عنوان معیاری برای عملکرد کل بازار/اقتصاد در نظر می‌گیرند.

مثال دوم: فرض کنید شرکتی وجود دارد که مستقل از شرایط بازار در هر دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملیاتی ۱۵ درصد و به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملیاتی ۵- درصد می‌دهد که نشان دهنده بازده پرنوسان این شرکت است. به نظر شما آیا سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت ریسکی است و بازار باید به شما برای سرمایه‌گذاری در این سهام بازده اضافی (ریسک پریمیوم) بپردازد؟ جواب این سوال منفی است! همانطور که پیشتر عنوان شد نوسان یا واریانس لزوما به معنی ریسک نیست بلکه آن بخشی از نوسان را ریسک می‌نامیم که ناشی از نوسان کل بازار باشد.

به بیان ساده تر به علت اینکه شرایط اقتصادی کل بازار تاثیری بر عملکرد این شرکت ندارد، بنابراین انتظار سرمایه‌گذار از عملکرد (بازده) این سهم در شرایط خوب و در شرایط بد اقتصادی کاملا یکسان بوده و سرمایه‌گذاری در این سهام (با توجه به تعریف ریسک در علم مدیریت مالی) ریسکی به همراه ندارد.

به همین دلیل به این نوع نوسان اصطلاحا ریسک غیرسیستماتیک (Unsystematic Risk) یا ریسک مختص به شرکت (Firm-Specific Risk) گفته می‌شود.

هنگامی که ریسک وجود ندارد، بازار بازده اضافی به سرمایه‌گذاران نمی‌پردازد، زیرا سرمایه‌گذار منطقی با قرار دادن این سهم (سهام شرکت فرضی یادشده) و سهام شرکت‌های دیگر در یک سبد سهام، می‌تواند نوسان بازده این شرکت را از بین برده یا تا حد زیادی کاهش دهد. با استفاده از CAPM، به علت عدم همبستگی بازده این شرکت با بازده بازار، بتا (β) این شرکت صفر بوده بنابراین بازده اضافی برای این سهم در نظر گرفته نمی‌شود.

به بیان دیگر می‌توان گفت ریسکی که در بازار برای آن قیمت تعیین می‌شود (ریسک پریمیوم) تنها ریسک بازار (Market Risk) یا ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) است که در بتای هر سهم نمود پیدا می‌کند. در غیر اینصورت بازار به سرمایه‌گذار برای تحمل ریسک غیرسیستماتیک که هیچ تاثیری بر بتای سهم ندارد هیچگونه بازده اضافی پرداخت نمی‌کند. البته در دنیای واقعی به خصوص بازار سهام دارایی‌ها معمولا با کل بازار همبستگی مثبت دارند و علت آن هم این است که عملکرد شرکت‌ها از عملکرد کل بازار (کل اقتصاد) تاثیر می‌پذیرد. این تاثیر در برخی بخش‌های صنعت کمتر و در برخی بیشتر است. به همین علت سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در برخی شرکت‌ها بازده اضافی کمتر و برای برخی بازده اضافی بیشتر طلب می‌کنند.

سوالی که ممکن است به سرعت به ذهن خطور کند این است که آیا دارایی وجود دارد که همبستگی منفی با ثروت، مصرف یا کل بازار داشته باشد؟ اگر چنین دارایی وجود داشته باشد حتما دارایی ارزشمندی است زیرا داشتن این دارایی به معنی انتقال ریسک (که امری نامطلوب است) از خریدار آن به شخص یا موسسه‌ای است که این دارایی را فروخته است.

چنین دارایی‌هایی را بیمه (در این مقاله بیمه مفهومی معکوس ریسک است) می‌نامیم. حتما این مثال را در زبان عربی شنیده‌اید که «تعرف الاشیاء باضدادها». بنابراین برای شناخت بهتر ریسک بد نیست که متضاد آن یعنی بیمه (Insurance) را نیز بهتر بشناسیم.

مثال سوم: فرض کنید می‌خواهید خودرو خود را در مقابل تصادفاتی که منجر به مرگ می‌شود بیمه کنید. اگر فرض کنیم دیه یک شخص ۱۰۰ میلیون تومان است شما حاضرید برای خرید این بیمه چه مبلغی بپردازید؟ احتمالا هر شخص بسته به میزان استفاده از خودرو یا اطمینان به دقت در رانندگی خود مبلغی را در نظر می‌گیرد اما احتمالا حتی محتاط‌ترین افراد نیز حاضر به پرداخت حداقل ۲۰۰ هزار تومان سالیانه برای خرید این بیمه نامه هستند. حال آنکه با توجه به آمار و ارقام مربوط به تعداد خودرو و همچنین تصادفات منجر به فوت، احتمال اینکه این اتفاق برای یک فرد رخ دهد کمتر از ۰/۰۰۲ است. در نتیجه امید ریاضی مبلغی که طی یک سال از بیمه دریافت می‌کنید کمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. اما چرا افراد برای خرید چنین دارایی بیشتر از ۲۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کنند؟ جواب روشن است،

پرهیز از ریسک.

صاحب این دارایی ریسک را که امری نامطلوب است از خود دور می‌کند پس باید مبلغی اضافی (ریسک پریمیوم) به سازمان بیمه‌گر که ریسک را تحمل می‌کند بپردازد. کاملا واضح است که این دارایی (بیمه) عملکردی معکوس سهام اغلب شرکت‌ها دارد به این معنی که در شرایط خوب (عدم تصادف) عملکرد بدی داشته زیرا بازدهی ندارد اما در شرایط بد (تصادف منجر به فوت) عملکرد خوبی داشته زیرا مبلغ دیه را پرداخت می‌کند. به همین دلیل است که افراد حاضر هستند برای خرید بیمه، ریسک پریمیوم بپردازند اما برای خرید سهام در بورس ریسک پریمیوم دریافت می‌کنند. با مثال بالا مشخص شد که چرا بیمه مفهومی کاملا معکوس ریسک است.

در این نوشتار سعی شد با استفاده از چند مثال تعریفی قابل درک از مفهوم آنچه در مدیریت مالی ریسک نامیده می‌شود ارائه شود. امید است بعد از مطالعه این مقاله تعریفی که از ریسک در ابتدا بیان شد واضح‌تر و ملموس تر به نظر برسد.

ریسک عدم قطعیتی نامطلوب است به این علت که نمی‌توانیم آن را از بین ببریم، بنابراین در ازای دریافت مبلغی حاضر به تحمل آن هستیم حال آنکه برای دوری از آن باید مبلغی پرداخت کنیم.

* دانشجوی دکترای مالی

** دانشجوی کارشناسی ارشد مالی